دانلود و خرید کتاب صوتی ارتفاع
معرفی کتاب صوتی ارتفاع
کتاب صوتی ارتفاع، رمان جدیدی از استفن کینگ نویسندهی ژانر وحشت و نویسندهی فیلمنامههای درخشش، مسیر سبز و رستگاری در شائوشنگ است. داستان ارتفاع دربارهی بیماری عجیب و غریب مردی به نام اسکات کری است. این کتاب را سعید دوج به فارسی ترجمه کرده و نسخه صوتی آن محصول انتشارات ژرفا است.
دربارهی کتاب صوتی ارتفاع
داستان ارتفاع دربارهی بیماری عجیب و غریب اسکات کری است. هرچند بدن اسکات به ظاهر تغییر نکرده است اما وزن او هر روز کمتر میشود. به همان میزانی که اسکات غذا میخورد، وزن کم میکند ولی هر بار که روی ترازو میرود، فرقی نمیکند لباس تنش باشد یا نه، وزنش یکسان است. همین مورد عجیب باعث میشود که او با پزشکش در این باره مشورت کند. اما ماجرای جدیدی پیش میاید. سگ دو زن (زوج) که همسایهی اسکات هستند، روی چمنهای خانه اسکات دستشویی کرده و همین به درگیر شدن اسکات با آن دو نفر منجر میشود. این دو زن میخواهند رستورانی را در محلشان راه بیندازند اما مردم با آن موافق نیستند و به زودی زمینی که قرار است رستوران آنجا برپا بشود هم به یک نفر دیگر واگذار میشود. در اقدامی عجیب، اسکات تصمیم میگیرد از آن دو نفر حمایت کند...
کتاب صوتی ارتفاع را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب صوتی ارتفاع برای افرادی که به خواندن رمان علاقه دارند، جذاب و شنیدنی است. اگر از طرفداران ژانر وحشت هستید، از شنیدن کتاب صوتی ارتفاع لذت خواهید برد.
دربارهی استفن کینگ
استفن کینگ با نام کامل استفن ادوین کینگ متولد ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۷ است. او نویسنده آمریکایی خالق بیش از ۲۰۰ اثر در ژانر وحشت است. کارگردانان مشهوری مانند استنلی کوبریک و فرانک دارابونت، کتابهای او را به فیلم تبدیل کردند که با موفقیت چشمگیری رو به رو شدند. درخشش (shining) به کارگردانی استنلی کوبریک، مسیر سبز و رستگاری در شائوشنگ به کارگردانی فرانک دارابونت از آن جملهاند. استفن کینگ برای نوشتن فیلمنامهی ارواح که استن وینستون کارگردانش بود، با مایکل جکسون همکاری کرد.
جملاتی از کتاب صوتی ارتفاع
اسکات از کنار آنها به سمت در عبور کرد. در را باز کرد. بعد عقیدهاش را عوض کرد و به طرف گروه کارگران نشسته دور میز برگشت. او دو نفر از آنها را شناخت. با یکی از آنها پوکر بازی کرده بود. رانی بریتس. مانند او، یک همشهری، یک همسایه.
«میدونی چیه؟ اون حرفی که زدی خیلی مزخرف بود!»
رانی با حالت گیجی نگاهی به بالا انداخت. اسکات را شناخت و پوزخند زد: «هی اسکاتی! حالت چطوره؟»
اسکات به او محل نگذاشت.
«اون زنها درست بالای خیابون ما ساکن هستند. اونها آدمهای خوبیاند!»
خب میسی خوب بود. در مورد مککام زیاد مطمئن نبود...
یکی از آن مردان دستانش را روی سینهی پهنش به هم گره کرد و به اسکات خیره شد: «توی این جمع کسی از تو نظر خواسته بود؟»
زمان
۳ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۳۲۹٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۳ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۳۲۹٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
همیشه ارتباط بین کتابهایی که پشت سر هم میخونم برام جالبه. داستان دوم از کتاب عشق روی پیاده رو مربوط به غلبه بر جاذبه بود و درست کتاب بعدی ای که خوندم ارتفاع بود که کلش بر حول همین موضوع
کتاب راجع به مرد میانسالی که یه تجربه عجیب داره براش پیش میاد و در این بین به همسایه هاش کمک میکنه بتونن تو شهری که هر روابطی قبول نمیکنه بمونن به نظر من خوب بود
درکل ، تخیلی و اجتماعی است . داستان حول محور بیماری فیزیکی (تخیلی) مرد نقش اصلی و حمایت از دو زن همسایه اش که همجنسگرا هستن میچرخه . گویندگی نسبتا خوب بود. در بخش هایی ، موسیقی پس زمینه ، وااااقعا با
خوانش خیلی بدی داشت. مکث های مکرر بی دلیل! حتی دلم نخواست فصل اول رو کامل گوش کنم!