دانلود و خرید کتاب صوتی من پیش از تو

کتاب صوتی من پیش از تو اولین قسمت از سه‌‌گانه‌‌ی عاشقانه‌‌ی جوجو مویز نویسنده‌‌ی انگلیسی است. سه‌‌گانه‌‌ی عشق مویز با نام‌‌های «من پیش از تو»، «پس از تو» و «باز هم من»، از جمله معروف‌‌ترین رمان‌‌های عاشقانه‌ معاصر است. «من پیش از تو» داستان عشقی نافرجام میان فردی سرشار از زندگی و فردی تهی از زندگی است و این کنتراست داستانی باعث جلب توجه خوانندگان به این رمان شده است.

انتشارات آوانامه نسخه صوتی این کتاب را با گویندگی جمعی از بهترین گوینده‌ها از جمله آرمان سلطان‌زاده، مریم پاک‌ذات، اکرم پریمون و... منتشر کرده و در طاقچه برای خرید و دانلود علاقه‌مندان ارائه شده است.

خلاصه کتاب صوتی من پیش از تو

جوجو مویز با چاپ رمان عاشقانه‌‌ی من پیش از تو در سال ۲۰۱۲ میلادی به شهرت رسید. داستان کتاب صوتی من پیش از تو عاشقانه‌‌ای میان ویل ترینر (پسری ویلچرنشین و خسته از زندگی) و لوییزا کلارک (پرستار ویل) است. این رمان در یک دهه‌‌ی گذشته آن‌‌قدر مورد توجه خوانندگان قرار گرفت که به زبان‌‌های مختلف از جمله به زبان فارسی ترجمه و در دسترس علاقه‌‌مندان قرار گرفته است.

رمان من پیش از تو حول محور دو شخصیت لوییزا کلارک و ویل ترینر می‌‌چرخد. لوییزا کلارک که کار قبلی‌‌اش (کار در کافه) را از دست داده جویای کار است. اداره‌‌ی کار به او پیشنهاد پرستاری از ویل ترینر را می‌‌دهد. ویل از ناحیه‌‌ی گردن به پایین فلج است و نگهداری از او کار سختی است. فلج شدن ویل به تصادفی از قبل بازمی‌‌گردد و به دلیل همین ماجرا به شدت کج‌‌خُلق و عصبی است. شخصی که قبلا پرستار ویل بوده به دلیل ناتوانی در انجام امور روزانه‌‌ی وی، از کار اخراج شده است. بنابراین خانواده‌‌ی ترینر به لوییزا راجع به سختی کارش توضیحاتی می‌‌دهند.

هشدار: پاراگراف بعدی، ممکن است پایان داستان را افشا کند!

پس از مدتی که لوییزا کلارک در خانه‌‌ی ویل کارها را انجام می‌‌دهد، روبرت (دوست ویل) و آلیسا (نامزد سابق ویل) به دیدار ویل آمده و خبر از ازدواج خود می‌‌دهند. ویل که پیش از این به دلیل فلج بودن عصبی بوده، با اطلاع از این موضوع بیش از پیش عصبانی و ناراحت می‌‌شود. با مراجعه به بیمارستان، مشخص می‌‌شود که ویل از قبل به دلیل شرایط روحی خود، اقدام به خودکشی ناموفق کرده است. پس از مدتی که از کار کردن لوییزا در خانه‌‌ی ویل می‌‌گذرد این دو با هم صمیمی‌‌تر شده و به هم عادت می‌‌کنند. در یکی از روزهایی که لوییزا در خانه مشغول کار است دعوایی میان ویل و خواهرش درباره‌‌ی پایان دادن به زندگی ویل رخ می‌‌دهد. خواهر ویل از لوییزا می‌‌خواهد که ویل را از این کار منصرف کند. به خاطر پاک کردن ذهن ویل از خودکشی، نزدیکی بیش‌‌تری میان ویل و لوییزا ایجاد می‌‌شود. این نزدیکی کم‌‌کم تبدیل به احساس و سپس عشق می‌‌شود طوری‌‌که آن دو رازهای مگویی را با هم در میان می‌‌گذارند. در نهایت عشق میان آن‌‌ها شعله‌‌ور می‌‌شود اما در این میان مریضی ذات‌‌الریه ویل همه چیز را خراب می‌‌کند. بیماری ویل که پیشرفت می‌‌کند دوباره فکر پایان دادن به زندگی به سراغ او می‌‌‌‌آید. این بار دیگران نیز قبول دارند که امیدی به زنده ماندن ویل نیست. پس سفری نهایی به سوئیس میان لوییزا و ویل شکل می‌‌گیرد و آخرین لحظات زندگی ویل در کنار لوییزا سپری می‌‌شود.

شنیدن کتاب صوتی من پیش از تو را به چه کسانی پیشنهاد می‌‌کنیم؟

عاشقانه‌‌ی خاصی در کتاب صوتی من پیش از تو وجود دارد. شنیدن نسخه‌‌ی صوتی این عاشقانه‌‌ی احساسی را به تمامی طرفداران رمان‌‌های عاشقانه، خاصه طرفداران عاشقانه‌‌های معاصر پیشنهاد می‌‌کنیم.

چرا باید این کتاب صوتی را بشنویم؟

لزوم شنیدن این رمان، روایت همه‌‌فهم از یک عاشقانه‌‌ی پرفراز و نشیب، به همراه نثر ساده و گیرای آن است.

درباره‌ جوجو مویز

جوجو مویز با نام اصلی پائولین سارا جوجو مویز روزنامه‌‌نگار و نویسنده‌‌ی انگلیسی، در چهارم آگوست سال ۱۹۶۹ میلادی در لندن به دنیا آمد. مویز در سال ۱۹۹۲ میلادی برنده‌‌ی یک بورس مالی از روزنامه‌‌ی ایندیپندنت برای شرکت در دوره‌‌ی کارشناسی ارشد روزنامه‌‌نگاری در دانشگاه لندن شد. او پس از آن به مدت ده سال در سمت‌‌های مختلف در روزنامه‌‌ی ایندیپندنت کار کرد و در سال ۱۹۹۸ دستیار سردبیر اخبار شد. مویز تا سن سی سالگی در لندن زندگی می‌‌کرد و پس از آن تصمیم گرفت به مزرعه‌‌ای در کمریج نقل مکان کند و در آرامش به نوشتن بپردازد. به همین خاطر مویز در سال ۲۰۰۲ میلادی، به رمان‌‌نویسی تمام‌وقت تبدیل شد و اولین کتابش با نام «باران پناه‌‌دهنده» را به چاپ رساند. مویز از معدود نویسندگانی است که تاکنون دو بار موفق به دریافت جایزه‌‌ی رمان عاشقانه از انجمن نویسندگان رمان‌‌های عاشقانه شده است. وی اکنون با شوهرش (چارلز آرتور) و سه فرزند خود در همان مزرعه زندگی می‌‌کند.

از جوجو مویز تاکنون سیزده رمان منتشر شده که این آثار به یازده زبان ترجمه شده‌‌اند و همگی جزء آثار پرفروش انگلستان و جهان قرار گرفته‌‌اند. اولین رمان وی به نام «باران پناه‌‌دهنده» یا «سرپناه بارانی» در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. «سرپناه بارانی» رمانی عاشقانه است که برمبنای کشمکش‌‌های درونی شخصیت سابین و عواطف انسانی وی پیش می‌‌رود. پس از «سرپناه بارانی»، مویز به نوشتن رمان و داستان ادامه داد. اوج کار مویز در سال ۲۰۱۲ میلادی بوده است. سالی که دو اثر «من پیش از تو» و «دختری که رهایش کردی» از وی منتشر شدند.

«دختری که رهایش کردی» ماجرای دو زن را به تصویر می‌‌کشد: سوفی که در سال ۱۹۱۶ میلادی در سنت پرون (فرانسه» زندگی می‌‌کند و شهر او مورد اشغال آلمان‌‌ها قرار گرفته است. شوهر سوفی (ادوارد) نقاش است اما به دلیل جنگ، عازم آن‌‌جا شده است. ماجرای دوم مربوط به زنی به اسم لیو است که چهار سال از درگذشت همسرش می‌‌گذرد. زندگی لیو در سال ۲۰۰۶ میلادی در لندن روایت می‌‌شود. رابط میان این دو زن و روایت، نقاشی‌‌ای است که ادوارد پیش از جنگ جهانی کشیده است. در این کتاب علاوه بر طرح یک داستان عاشقانه، حوادث جنگ جهانی اول، چپاول آلمان‌‌ها، گرسنگی، ترس و غیره به تصویر کشیده شده است. «دختری که رهایش کردی» در آن سال نامزد بهترین رمان سال گردید.

مویز پس از رمان «من پیش از تو»، در سال ۲۰۱۵ میلادی، ادامه‌‌ی این رمان را با نام «پس از تو» روانه‌‌ی بازار کرد. روایت «پس از تو» دو سال پس از مرگ ویل و با تکیه بر همان داستان قبل است. لوییزا به لندن رفته و دوباره حوادث او را با گذشته، همراه می‌‌کند. ویل پیش از مرگش، ارثی را به لوییزا واگذار می‌‌کند. لوییزا در «پس از تو» دو سال پس از حوادث رمان قبل، به‌‌وسیله‌‌ی ارث ویل، آپارتمانی در لندن خریده است و در آن زندگی می‌‌کند. ماجرای با ورود دختر ویل و آشنایی با لوییزا ادامه می‌‌یابد. «پس از تو» نیز به عنوان یکی از پرفروش‌‌ترین رمان‌‌های عاشقانه به حساب می‌‌آید که به زبان‌‌های متعدد از جمله فارسی ترجمه شده است. سومین قسمت از سه‌‌گانه‌‌ی عاشقانه‌‌ی مویز با نام «باز هم من» در سال ۲۰۱۸ میلادی به چاپ رسید و مانند دو قسمت اول لوییزا کلارک همچنان شخصیت اصلی رمان باقی مانده است. داستان «باز هم من» پس از اتفاقات دو رمان قبلی است و با سفر لوییزا به نیویورک جان می‌‌گیرد. لوییزا در این قسمت از سه‌‌گانه با مردی به نام جاش آشنا می‌‌شود و دوباره عاشقانه‌‌ای خفته در لوییزا بیدار می‌‌شود. «باز هم من» نیز به زبان‌‌های متعدد از جمله فارسی ترجمه شده است و مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته است.

بهترین ترجمه کتاب صوتی من پیش از تو

معروف‌‌ترین ترجمه‌‌ی کتاب صوتی من پیش از تو توسط مریم مفتاحی صورت پذیرفته است. مفتاحی در سال ۱۳۹۴ «من پیش از تو» را به فارسی برگرداند و توسط انتشارات آموت روانه‌‌ی بازار کرد. این ترجمه از کتاب جوجو مویز دست‌کم بیست و هشت بار تجدید چاپ شده است. به دلیل اقبال عمومی به کتاب «من پیش از تو» این اثر با ترجمه‌‌های مختلفی در بازار موجود است که از بین آن‌‌ها می‌‌توان به این ترجمه‌‌ها اشاره کرد:

ترجمه‌‌ی زهرا چفلکی (انتشارات روزگار، 1399)

ترجمه‌‌ی شهرزاد آراسته (انتشارات ملیکان، 1396)

ترجمه‌‌ی مهدی صائمی (مؤسسه فرهنگی انتشاراتی پر، 1396)

ترجمه‌‌ی شیدا رضایی (انتشارات مصدق و انتشارات جامی، 1395)

اقتباس‌‌ها از رمان عاشقانه من پیش از تو

فیلم «من پیش از تو» ساخته‌‌ی تئا شاروک، محصول مشترک سینمای انگلستان و آمریکا و ساخته‌‌ شده در سال ۲۰۱۶ میلادی، اقتباسی سینمایی از رمان جوجو مویز است. در این ساخته‌‌ی کمپانی مترو گلدوین مِیِر، امیلیا کلارک (در نقش لوییزا کلارک)، سَم کلافلین (در نقش ویل ترینر)، جانت مک‌‌تیر، چارلز دنس و ونسا کربی ایفای نقش می‌‌کنند.

کتاب‌‌های مجموعه من پیش از تو را با چه ترتیبی بخوانیم؟

سه‌‌گانه‌‌ی عاشقانه‌‌ی جوجو مویز به دلیل توالی داستانی، بهتر است که به ترتیب سال انتشار خوانده شوند. این ترتیب به این صورت خواهد بود: «من پیش از تو»، «پس از تو» و «باز هم من».

آیا این رمان بر اساس یک داستان واقعی نوشته شده است؟

آن‌‌گونه که جوجو مویز در مصاحبه‌‌ای گفته است، داستان کتاب صوتی من پیش از تو تلفیق دو اتفاق واقعی است. اتفاق اول مربوط به یکی از بستگان خود مویز بوده است که نیازمند مراقبت شبانه‌‌روزی بوده است. اتفاق دوم نیز الهام گرفته از اخبار رادیو بوده است؛ بدین‌‌گونه که یک ورزشکار در حادثه‌‌ای دلخراش فلج می‌‌شود و او به فکر خودکشی می‌‌افتد. جوجو مویز با تلفیق این دو داستان، «من پیش از تو» را نوشته است.

کتاب صوتی من پیش از تو مناسب کدام رده سنی است؟

رمان من پیش از تو مناسب رده‌‌ی سنی ۱۸ سال به بالا است.

جملاتی از کتاب صوتی من پیش از تو

لحظه‌ای تردید به خرج دادم. بعد کنارش شروع به دویدن کردم. تنها راهی بود که می‌توانستم کمی با او حرف بزنم. کفش‌های ورزشی صورتی با بند فیروزه‌ای رنگ به‌پا داشتم. فقط همین کفشم مناسب دویدن بود.

تمام روز را توی خانه بودم، نهایت سعی خودم را کرده بودم مفید واقع شوم. شاید فقط یک ساعت توی دست‌وپای مادرم نبودم. مادرم و پدربزرگ روزمرگی خودشان را داشتند و حضور من برایشان مزاحمت ایجاد می‌کرد. بابا که تمام آن ماه را شب‌کاری کرده بود، خواب بود و نباید کسی مزاحمش می‌شد. اتاقم را مرتب کردم، بعد نشستم و تلویزیون تماشا کردم، صدایش را هم کم کرده بودم. هرازگاهی که یادم می‌آمد چرا وسط روز کاری، در خانه هستم، درد خفیفی در قفسه سینه‌ام احساس می‌کردم.

ـ فکر نمی‌کردم این طرف‌ها پیدایت شود.

ـ توی خانه حوصله‌ام سر رفته بود. فکر کردم بیایم پیشت، شاید با هم کاری بکنیم و جایی برویم.

یک‌وری به من نگاه کرد. لایه‌ای از عرق روی صورتش بود.

ـ عزیزم بهتر است هر چه زودتر کاری برای خودت دست‌وپا کنی.

ـ فقط بیست‌وچهار ساعت شده که کار نمی‌کنم. یعنی این‌قدر بیچاره و آویزان هستم؟ همین یک روز هم؟

ـ ولی فقط نیمه‌ی پر لیوان را می‌بینی. خودت خوب می‌دانستی که نمی‌توانی تا ابد آن‌جا کار کنی. باید رشد کنی.