دانلود و خرید کتاب صوتی استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی

کتاب صوتی استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی نوشتهٔ فرانسسکا جینو و ترجمهٔ یاسمین شاکری است. راضیه هاشمی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی

کتاب صوتی استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی که جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های تجاری در سال ۲۰۱۹ میلادی بوده، به‌عنوان یکی از ۱۰ کتاب برتر و الهام‌بخش در سال ۲۰۱۸ نیز معرفی شده است. در این کتاب صوتی پیشگامانه، فرانچسکا جینو به ما نشان داده است که چگونه از خلاقیت خود بهره‌مند شویم، در کار خود پیشرفت کنیم و شادتر زندگی کنیم؛ تنها به‌وسیلهٔ یادگیری یک چیز؛ شورش. فرانچسکا جینو، استاد مدرسهٔ کسب‌وکار و تجارت هاروارد و برندهٔ جوایز مختلف بوده است. او در اثر صوتی حاضر نشانمان داده است که چرا موفق‌ترین افراد از قوانین سرپیچی می‌کنند و چگونه شورش، شادی و معنا را در زندگی ما به ارمغان می‌آورد. شورشیان شهرت بدی دارند. ما آن‌ها را مزاحم، رانده‌شده و مخالف می‌پنداریم. فرانسسکا جینو در کتاب صوتی«استعدادِ نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی» بحث خود درمورد نافرمانی و مواهب آن را با نقل حکایتی دربارهٔ نقشِ سازندهٔ نافرمانی در یکی از رستوران‌های معروف و درجۀ یک جهان آغاز کرده است؛ رستورانی موفق در ایتالیا که از قواعد معمول در رستوران‌های لوکس تبعیت نمی‌کند و رسوم عجیب‌وغریب و نامتعارف خاص خود را دارد. فرانسسکا جینو تعریف می‌کند که چگونه آشنایی با این رستوران که مالک سنت‌شکنِ آن مُبدعِ روش‌هایی نو در آشپزی و سِرو غذا است، او را به کشف ارتباطی میان نافرمانی و عشق به کار رسانده است؛ ارتباطی که شاید در نگاه متعارف عجیب و حتی محال به نظر آید، اما موضوع کتاب حاضر دقیقاً بحث درمورد چندوچون همین ارتباط است و دربارهٔ اینکه نافرمانی فقط جنبه‌های منفی ندارد و اتفاقاً می‌تواند مثبت و سازنده باشد.

شنیدن کتاب صوتی استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران مطالعه درمورد کارکردهای مثبت شورش پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی

«نوآوری هم انسان و هم حیوان را مجبور می‌کند که با چیزهای ناآشنا روبه‌رو شود. شوق غیرقابل وصف ما نسبت به چیزهای تازه، ریشه در تکامل دارد. این اشتیاق با حفظ هوشیاری نسبت به دوست و دشمن در محیط اطراف‌مان، سبب افزایش شانس بقای ما شده است. کسانی که به‌تازگی صاحب بچه شده‌اند، خیلی زود متوجه می‌شوند که بچه‌ها پیوسته در حال دیدن، شنیدن و بازی کردن با چیزهای جدید هستند. یکی از لحظات شیرین اوایل مادر شدنم، زمانی بود که پسرم برای اولین‌بار متوجه دستانش شد. علاقه‌اش به کارهایی که آن زائده‌های عجیب و خارق‌العاده می‌توانستند بکنند، اولین قدمی بود که برای کنترل‌شان برداشت. اولویت دادن به چیزهای تازه راه مؤثری برای پردازش اطلاعات در سیستم‌های شناختی رشدنیافته است و به بچه‌ها کمک می‌کند قبل از رهاسازی جستجوگر درون‌شان، با محیط کنار بیایند.

جالب اینکه در ژنتیک انسان، اولویت دادن به چیزهای نو با مهاجرت انسان‌های اولیه به اقصانقاط کره‌ی زمین مرتبط است. مطالعات اخیر نشان داده گروهی از انسان‌ها که به دورترین نقاط آفریقا مهاجرت کرده‌اند، ژن‌های مرتبط با نوجویی بیشتری داشته‌اند. افرادی که به جاهای دور دست سفر می‌کنند، ممکن است تمایل زیستی بیشتری به تجربه‌ی مکان‌های جدید و اسرارآمیز داشته باشند. با اینکه ما با تمایل وافر به نوجویی متولد می‌شویم، به‌مرور این شوق را از دست می‌دهیم. همان‌طور که بزرگ می‌شویم، امیال دیگری مانند تمایل به قابل ‌پیش‌بینی‌تر بودن، جای آن را می‌گیرند. انعکاس این واقعیت را در محیط‌های سازمانی می‌توان دید: پرداخت چک‌های حقوق در زمانی خاص به‌صورت ماهانه یا هفتگی، ارزیابی بر اساس دستورالعمل‌های ثابت و مشاغلی که یکسری فعالیت‌های مشخص را در بر می‌گیرند.

هیجان اتفاق‌های تازه‌ای مثل سفر به شهری غریب برای ملاقات دوستی قدیمی، خریدن ماشین نو یا ارتقاء شغل می‌تواند حس شعف و حیرت را به شما القاء کند؛ اما این احساس همیشگی نیست. سرانجام از دوست‌تان جدا می‌شوید. بوی نویی ماشین‌تان از بین می‌رود و کم‌کم برایتان عادی می‌شود. ارتقاء شغل، فشار و مسئولیت‌های جدید را به همراه دارد. به مرور زمان، حقیقت تلخی را در مورد تجارب احساسی به دست می‌آوریم: شدت آن‌ها رو به کاهش است.»