دانلود و خرید کتاب صوتی پنج نمایش نامه دو شخصیتی برای دو بازیگر زن
معرفی کتاب صوتی پنج نمایش نامه دو شخصیتی برای دو بازیگر زن
کتاب صوتی پنج نمایش نامه دو شخصیتی برای دو بازیگر زن نوشتهشده توسط گروهی از نویسندگان و با ترجمهٔ سبا هاشمی نسب و صدای گروه گویندگان است و چتر فیروزه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی پنج نمایش نامه دو شخصیتی برای دو بازیگر زن
تئاتر عالمی است شگفتانگیز، سحرآمیز و پر هیجان که مواجهه با آن، از برخوردی ابتدایی با نمایشی عامیانه در خیابان گرفته تا تماشای اجرایی باشکوه برصحنه، سراسر زندگی است. بیشک خواندن متون نمایشی یکی از مهمترین و اصلیترینِ این رویاروییهاست. برخورد با واسطههایی از جنس کلمات که ما را به سفر در دنیایی از واقعیت و خیال میکشاند. در این میان و در کشور ما متون ترجمهشده بخش عمدهای از این بار را به دوش میکشند.
«پنج نمایش نامه دو شخصیتی برای دو بازیگر زن» یکی از کتابهای مجموعه «دنیای مدرن تئاتر» است که با هدف نزدیککردن متون نمایشی به اجرای صحنهای نگاشته شده است. این مجموعه نمایشنامههایی با تقسیمبندیهای متنوع دارد که در این راه از کمک مترجمهای جوان و البته توانای عرصهٔ نمایش بهره برده است.
اصلیترین تقسیمبندی در نظر گرفته شده، تعداد کاراکترهای نمایشنامه و مدت زمان اجرای آنهاست. به همین منظور مجموعههایی از نمایشنامههای کوتاه به تفکیک تعداد کاراکتر برای ترجمه انتخاب شدهاند.
کتاب صوتی پنج نمایش نامه دو شخصیتی برای دو بازیگر زن که دومین قسمت از این مجموعه است، شامل پنج نمایشنامهٔ کوتاه برای دو بازیگر زن است. نمایشنامههای انتخابشده اغلب از نویسندگان مشهور و تأثیرگذار ادبیات نمایشی جهان یا نویسندگان گمنام اما خوش قریحهای است که تاکنون اثری از آنها ترجمه نشده است و یا به هر دلیلی بازترجمه آنها ضروری مینماید.
کتابهای دیگر این مجموعه شامل «پنج نمایشنامه برای دو بازیگر مرد»، «پنج مونولوگ برای مردان»، «پنج مونولوگ برای زنان» و... است.
نویسندگان این مجموعه عبارتاند از:
کوری توماس، شری لورو، خوسه ریورا، شری کریمر، نینا شنگولد.
شنیدن کتاب صوتی پنج نمایش نامه دو شخصیتی برای دو بازیگر زن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران نمایشنامههای مدرن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی پنج نمایش نامه دو شخصیتی برای دو بازیگر زن
«نور بر روی دو زن روشن میشود. یکی از آنها آمریکایی است. میتواند از هر نژادی باشد. دیگری زن سیاهپوستی با همان سنوسال است. لاپا پوشیده و صندل به پا دارد. دو زن در طول نمایش، با یکدیگر حرف نمیزنند. آنها در دو دنیای موازی در فضای خودشان هستند.
زن آمریکایی: یه غده پیدا کردم.
زن آفریقایی: یه غده توی سینهٔ چپم پیدا کردم.
زن آمریکایی: توی سینهٔ راستم.
(سکوت) وقتی زیر دوش بودم. به بهترین دوستم زنگ زدم و اون به دکترش زنگ زد. دکترش من رو به یه متخصص داخلی ارجاع داد که یکی از بهترین جراحهای سینه توی نیویورک رو میشناخت. اسمش رو گوگل کردم و عالی به نظر میومد. همه گفته بودن: «اون بهترینه!» به مطبش زنگ زدم. بهم گفتن فرداش برم. قرارم رو با مشتری جدیدی که میخواست دفترش رو طراحی کنم، لغو کردم. منشیم شمارهاش رو گرفت. گفتم: «خیلی معذرت میخوام. من همچین غدهای پیدا کردم.» گفت: «نگران نباش. تو رو خدا برو یه ماساژی چیزی بگیر. یه والیوم یا زاناکس هم برای اعصابت بخور. این اتفاق واسه من هم افتاده. هیچی نبود؛ ولی یکی باید از اون بلاهایی که به سر آدم میارن، شکایت کنه! دارم میگم، برو یه قرصی چیزی بخور!»
زن آفریقایی: رفتم درمونگاه. پیاده دو ساعت تا روستا فاصله داره. توی صف درازی وایستادم و صبر کردم و صبر کردم. بارون میومد. یه برگ بزرگ از یه درخت موز پیدا کردم و گرفتم رو سرم؛ اما فایدهای نداشت. برمون گردوندن. «خیلی شلوغه. کلی ایدز هست. کلی حصبه و مالاریا هست. برین یه روز دیگه بیاین.» برگشتم و پیاده راه افتادم سمت روستام. دو ساعت راه. وقتی نزدیک خونه بودم، بارون قطع شد. مرغها و بزها اومدن استقبالم و با هم برگشتیم خونه.»
زمان
۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۸۴٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
حجم
۸۴٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد