دانلود و خرید کتاب صوتی عروس فریبکار
معرفی کتاب صوتی عروس فریبکار
کتاب صوتی «عروس فریبکار» نوشتهٔ مارگارت اتوود با ترجمهٔ شهین آسایش و گویندگی سپیده مالمیر توسط انتشارات ماه آوا منتشر شده است. اقتباسی سینمایی از عروس فریبکار با بازی مری لوئیز پارکر در نقش زینیا، وندی کروسون در نقش رز، گرگ بریک در نقش هنری، شاون دویل در نقش جان، سوزان لینچ در نقش کاریس، آماندا روت در نقش تونی، تاتیانا مازلانی در نقش آگوستا و براندون فیرلا در نقش وست، در ژانویه ۲۰۰۷ از تلویزیون CBC و در مارس ۲۰۰۷ از شبکه اکسیژن پخش شد.
درباره کتاب صوتی عروس فریبکار
داستان کتاب در تورنتوی معاصر میگذرد. سه زن میانسال مطابق قرار ماهانه خود برای ناهار در رستورانی حاضر شدهاند. این سه زن (تونی , کرز, رز) علاوه بر پیشینهٔ حضور همزمان در دانشگاه و خوابگاه دانشجویی، وجه اشتراک مهمتری نیز دارند. زن دیگری به نام زینیا که همدورهای آنها در دانشگاه نیز بوده است، در زندگی خانوادگی هر سه نفوذ کرده و به آنها ضربه زده است. زینیا زن بینظیری است؛ اما این بینظیری به سود رز، کرز و تونی نیست. حاصل اعتماد این سه زن به زینیا حاصلی جز پشیمانی ندارد. خیانت زینیا به آنها، دلیل دوستی این سه زن با یکدیگر است و اینکه زندگی آنها را به طور غیرقابلبرگشتی به هم پیوند میدهد. قرار ناهار ماهانهٔ آنها درست پس از تشییع جنازهٔ زینیا آغاز میشود و سالها این سه زن ماهی یکبار در رستوران یکدیگر را ملاقات میکنند؛ تا اینکه یک روز در یکی از همین قرارها، زینیا را میبینند که سالم و سرحال وارد رستوران میشود و سر میز دیگری مینشیند...
در سال ۲۰۱۴، مارگارت اتوود داستان کوتاه «من زینیا را با دندانهای قرمز براق خواب دیدم» در ادامهٔ این رمان منتشر کرد. در این داستان که در دوره حال و پیرامون رز، کاریس و تونی میگذرد. کاریس معتقد است حیوان خانگی جدیدش اویدا توسط روح زینیا تسخیر شده است.
کتاب صوتی عروس فریبکار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
درباره مارگارت اتوود
مارگارت اِلنور اتوود در تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۹۳۹ در اتاوا در ایالت اونتاریوی کانادا به دنیا آمد. وی شاعر، داستاننویس، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. اتوود بارها برای دریافت جوایز ادبی متعدد نامزد شده و بارها نیز جوایزی را دریافت کرده است. او همچنین یکی از بنیانگذاران بنیاد نویسندگان کانادا و نیز از متولیهای بنیانگذاری جایزه شعر گریفین است.
اتوود دانشآموختهٔ رشتهٔ ادبیات انگلیسی، فلسفه و زبان فرانسوی است. او از نوجوانی دریافت که به نویسندگی علاقه دارد.
این نویسندهٔ کانادایی، در بیشتر آثارش، زنانی را نمایش میدهد که مقهور پدرسالاری هستند؛ همچنین میکوشد توجهها را به سمت فشار اجتماعی ناشی از ایدئولوژی پدرسالار جلب کند.
برخی از آثار مارگارت آتوود عبارتاند از:
رمان: «زن خوراکی»، «سرگذشت ندیمه»، «آدمکش کور»، «اوریکس و کریک»، «سال سیلاب» و... .
مجموعه داستان کوتاه: «دختران رقاص»، «جنایت در تاریکی»، «استخوانهای خوب و جنایتهای ساده» و... .
مارگارت اتوود کتابهایی نیز بهعنوان شعر («گفتارهایی برای دکتر فرانکشتاین»)، کتابهایی در زمینهٔ ادبیات کودکان («حیوان خانگی آنا») و کتابهای غیرداستانی («در دنیاهای دیگر: علمی تخیلی و تخیل انسان») نیز نوشته و منتشر کرده است.
از رمان سرگذشت ندیمه نوشتهٔ اتوود برای تولید فیلم سینمایی اقتباس شده است:
فیلم سینمایی سرگذشت ندیمه (The Handmaid's Tale) در ژانر علمی - تخیلی و به کارگردانی فولکر اشلوندورف در سال ۱۹۹۰ میلادی منتشر شد. فیلمنامهٔ این فیلم را هارولد پینتر، نمایشنامهنویس مشهور انگلیسی، از رمان مارگارت اتوود برداشت کرد و نوشت.
مجموعهٔ تلویزیونی (سریال) آمریکایی سرگذشت ندیمه یا قصهٔ ندیمه در ژانر تراژدی و پادآرمانشهری از اواخر سال ۲۰۱۶ میلادی، تولید خود را آغاز کرد. سازندهٔ این سریال اقتباسی بروس میلر بوده است.
بخشی از کتاب صوتی عروس فریبکار
«تونی آن روز مثل همیشه ساعت شش و نیم صبح بیدار می شود. وست در خواب کمی ناله می کند. شاید در خواب فریاد می زند؛ در رویا صداها همیشه بلندترند. تونی به دقت تماشایش می کند، به خطی می نگرد که آرام و صاف فک مستطیلی شکل او را مشخص می کند و به چشمان آبی کبودش که بسته اند. خوشحال است که وست هنوز زنده است: زن ها بیش از مردها عمر می کنند، قلب مردها از قلب زن ها ضعیف تر است، و بعضی از آن ها ناگهان به آخر خط می رسند، هر چند او و وست پیر نشده اند ــ هنوز وقت زیادی تا پیری دارند ــ اما تونی می داند که خیلی از زنان همسن او صبح وقتی بیدار شده اند مردشان را در کنار خود مرده یافته اند.
اما روی هم رفته خوشحال است که وست هنوز زنده است، در این خانه زندگی می کند و هر شب در کنار او، نه در جای دیگر، می خوابد. او با وجود هر چیزی، با وجود زینیا هنوز در کنار اوست. این به نظر تونی معجزه است، معجزه ای که بعضی اوقات نمی تواند باورش کند.
برای این که وست را بیدار نکند آهسته و با کمک دست ها عینک ذره بینی اش را روی میز پای تخت پیدا می کند. بعد خود را از تختخواب بیرون می کشد. اول ربدشامبرش را می پوشد و بعد جوراب های نخی و روی آن ها جوراب های پشمی اش را. بعد پاهای پوشیده شده اش را توی سرپایی ها می کند. پاهایش به دلیل فشار خون پایین همیشه یخ کرده اند. سال ها پیش رز این سرپایی ها را که به راکون می مانند، به دلیلی که فقط خودش می داند، به تونی هدیه کرد. آن ها لنگه سرپایی هایی هستند که رز همان سال به دوقلوهای هشت ساله اش داد؛ اندازه پای آن ها هم یکی است. راکون ها تقریبا کهنه شده اند و یکی از آن ها چشمش را از دست داده، اما تونی هیچ وقت چیزی را دور نمی اندازد.
تونی با پاهایی که کاملاً از سرما حفظ شده اند، بی سروصدا به اتاق کارش که در انتهای راهروست می رود. او ترجیح می دهد هر روز اول وقت یک ساعتی آن جا باشد؛ این کار به تمرکز فکری اش کمک می کند. پنجره این اتاق رو به مشرق باز می شود، بنابراین روزهای آفتابی می تواند طلوع خورشید را تماشا کند. امروز هم هوا آفتابی است.»
زمان
۲۶ ساعت و ۳۳ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۴۴۰٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲۶ ساعت و ۳۳ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۴۴۰٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
لطفا قبل از شروع کتاب این رو در نظر بگیرید که این قرار نیست سرگذشت یک ندیمه یا حتی نزدیک بش باشه. قرار هم نیست همه ی آثار یک نویسنده شاهکار در بیاد. داستان بسیار طولانی و کسل کننده، بعضی قسمت
سلام 🌱 کتاب خیلی طولانی با کششی متوسط رو به پایین با پایانی نه چندان گیرا بود. داستان در مورد سه خانم با نگرشها، سبک زندگی و شخصیتهای بسیار متفاوتیست که به خاطر حضور یک فرد در گذشته آنها، با هم دوست
خیلی جالب بود وداستان در ذهنم ماند فقط پایانش کمی گنگ تمام شد
توصیه میکنم چون علاوه بر داستان زیبا و درواقع بیان زیبای داستان ،گوینده خیلی خوبی داره لذت میبرید از گوش کردن الان فصل ۴۶ رو تموم کردم و واییی چقدر لحظه به لحظش داد میزدم اون زیناست رز اون زیناستتت
خیلی خوبه خیلی