دانلود و خرید کتاب صوتی بله خواهش می‌کنم

کتاب صوتی «بله خواهش می‌کنم» نوشتهٔ ایمی پولر با ترجمهٔ شهناز کمیلی‌زاده و گویندگی الناز شجاعی در واوخوان منتشر شده است. بله خواهش می‌کنم کتابی پر از طنز و داستان های واقعی، حکایات و درس های زندگی است که در سال ۲۰۱۴ چاپ شده است. پوهلر در این اثر به ما یادآوری می کند که بهتر است به جای مبارزه دایمی با خود و دیگران، خودمان باشیم و در مواجهه با پرسش های بی شمار زندگی، بیش از این که بگوییم «نه»، پاسخ مان این باشد: «بله، خواهش می کنم.»

درباره کتاب بله خواهش می‌کنم

این کتاب از سه بخش با نام های «هر چه می خواهی بگو»، «هر کاری می خواهی بکن» و «هر چیزی هستی باش» تشکیل شده است. در هر بخش، پوهلر با طنزی جذاب، از خلال تجربیات شخصی اش در طول سال ها فعالیت در عرصهٔ تئاتر و سینما، توصیه‌های ساده‌ای ارائه می‌کند که می‌توانند برای هر کسی به‌ویژه خانم‌های جوان بسیار مفید باشند.

انتخاب عنوان «بله خواهش می‌کنم»، دلایل متفاوتی دارد. دوست دارم در زندگی شخصی و حرفه‌ای‌ام، برای پاسخ‌گویی به خیلی چیزها بگویم: «بله خواهش می‌کنم.» «بله» ناشی از روزهای بداهه‌گویی توأم با حاضرجوابی و فرصتی است که جوانی در اختیارم گذاشت و حکمت «خواهش می‌کنم» این واقعیت است که توافق در انجام کاری بدین معنی است که قرار نیست به تنهایی آن را انجام دهید. این کتاب بله خواهش می‌کنم نامیده شده، زیرا این عنوان کشمکشی همیشگی است و غالباً پاسخی صحیح محسوب می‌شود.

دوست دارم بگویم «بله» و دوست دارم بگویم «خواهش می‌کنم». «بله» گفتن به این معنی نیست که «نه» گفتن را بلد نباشم. و مفهوم خواهش می‌کنم، این نیست که منتظر اجازه گرفتن هستم. «بله خواهش می‌کنم» عبارتی مختصر و در عین حال قدرتمند است. پاسخ است و درخواست. ربطی به دختر خوب بودن ندارد؛ با زن واقعی بودن مرتبط است. عنوانی است که می‌توانم به فرزندانم هم بگویم. وقتی می‌گویند بله خواهش می‌کنم، خوشحال می‌شوم، زیرا بیش‌تر مردم بی‌ادب هستند و رفتارهای خوب، کلیدهای مخفی جهان هستند.

توصیه‌های کتاب تقریبا همهٔ وجوه زندگی زنان را شامل می‌شوند؛ از مسائلی مثل جراحی‌های پلاستیک تا شکل ارتباط با والدین. از مشکلات دوست‌یابی تا ترس‌هایی که نمی‌گذارند خودمان باشیم. 

کتاب بله خواهش می‌کنم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های توسعهٔ فردی و زندگینامه‌ای پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب بله خواهش می‌کنم

در نمایش جادوگر شهر اُز، نقش دوروتی دقیقاً نقشی کمدی محسوب نمی‌شود. او زمان زیادی را صرف گوش دادن به حرف‌هایی که دیگران در مورد خودشان می‌زدند، می‌کرد. او در میان نقش‌های پر آب‌وتاب‌دارتر، نقشی عادی محسوب می‌شود. جادوگر بدجنس غرب، نقش پرتحرک‌تر و پویاتری است. مترسک، شکم برآمده و بزرگی دارد. حتی آب‌نبات چوبی، آواز کُشنده‌ای دارد. دوروتی فقط سؤال می‌کند و همیشه آخرین نفری است که از همه چیز خبردار می‌شود. برایم اهمیت نداشت. در آن زمان، کلاس چهارم بودم و دختر بودن برایم دورانی طلایی محسوب می‌شد. هنوز عادت ماهانه نشده بودم. پدربزرگ عزیزم هنوز بر اثر حملهٔ قلبی در ایوان خانه‌مان در تاریخ چهارم نوامبر، نمرده بود. می‌خواستم فضانورد، دانشمند یا دامپزشک شوم و تمام نشانه‌ها حاکی از این بود که می‌توانستم هر یک از این مشاغل را انتخاب کنم. بدترین چیزهایی که تا این برهه با آن‌ها مواجه شده بودم؛ شپش‌ها بودند (که داشتم) و انحنای ستون فقرات (که نداشتم) و تهدید جنگ اتمی (سایه‌ای که همه چیز را تیره و تار کرده بود). انحنای ستون فقرات، وسواس نسل من محسوب می‌شد. جودی بلوم رمانی کامل را به آن اختصاص داد. دست‌کم ماهی یک بار در سالن ورزش به صف می‌ایستادیم، پیراهن‌های‌مان را بالا می‌زدیم و دولا می‌شدیم تا پزشک پیر چندش‌آوری با انگشت ستون فقرات‌مان را معاینه کند. جنگ اتمی تهدید عظیمی به‌شمار می‌آمد؛ دو کلمه‌ای که اغلب در سخنرانی‌های سیاسی یا اخبار ساعت شش به گوش می‌رسید. ستون فقرات‌مان. شپش‌ها. جنگ اتمی. سه عامل بزرگ.