دانلود و خرید کتاب صوتی سه روز به آخر دریا
معرفی کتاب صوتی سه روز به آخر دریا
کتاب صوتی سه روز به آخر دریا را نازیلا ناظمی گردآوری کرده است. این کتاب سفرنامه یک شاهزاده خانم قاجاری است. این کتاب داستانی جذاب از یک سفر در دوران قاجار است.
درباره کتاب سه روز به آخر دریا
این کتاب داستان شاهزاده خانم قاجاریای است که اذن سفر از همسر میگیرد و با تعداد اندکی همراه، در ۲۱ شعبان ۱۳۰۳ هجری قمری (۴ خرداد ۱۲۶۵) طبس را برای یک سال به قصد عتبات و سپس مکه ترک میکند. از همان آغاز سفرنامه میفهمیم راوی زنی باسواد و نکتهسنج و تیزبین است که تمایلی به زیادهگویی ندارد.
کتابی که در دست دارید، تنها ماجرای یک سفر زیارتی نیست، بلکه داستان یک زندگی است. زندگی یک زن درباری که لایهای ناپیدا را آشکار میکند. نام او را نمیدانیم، چون در تمام کتاب هیچوقت او را به نام خطاب نمیکنند، اما بر اساس نوشته خودش از اصل و نسبش بهخوبی آگاهیم. او دختر شاهزاده مبارکمیرزا، نوهٔ شاهزاده محمودمیرزا و نوه فتحعلیشاه قاجار است.
سفرنامهٔ پیش رو یکی از اولین سفرنامههای زنان قاجاری است که در دست داریم. تا این زمان در فهرست سفرنامههای زنان دورهٔ قاجار یک سفرنامهٔ دیگر متعلق به شاهزاده مهرماه خانم، دختر فرهادمیرزا و ملقب به عصمتالسلطنه به تاریخ ۱۲۵۸ قمری وجود دارد که تاریخش به پیش از این سفرنامه بازمیگردد. بنابراین سفرنامهٔ شاهزاده خانم از لحاظ قدمت در مرتبهٔ دوم قرار دارد.
جسارت زنان دوره قاجار اعم از عامی و درباری وقتی خودش را نشان میدهد که میفهمیم بعضی از این زنان خلاف عرف جامعه، مستقل و بدون همسر راهی سفرهای دور و دراز شدهاند. اینکه زنی بدون محارم سفری یکساله را آغاز کند و رهبریِ خدمه و همراهانش را به دست گیرد، موضوعی نبوده که مردان دوره قاجار با آن به آسانی کنار بیایند. این زنان جسور نه تنها به سفر رفتهاند، بلکه به کاری مهمتر دست زدهاند: روزنامهٔ سفر یا سفرنامه نوشتهاند.
شنیدن کتاب سه روز به آخر دریا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که به سفر علاقهدارند پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب سه روز به آخر دریا
روز یکشنبه دوم رمضان آمدیم به مهرجان از محال بیابانک است. خرما دارد. خیلی گرم و بدهوا است. عصر یک باد بدی آمد، چادرها را کَند. خیلی اذیت کرد. نائب ده، قدری مأکولات تعارف کرد.
دوشنبه سوم رمضان آمدیم گرماب. با وجود آبادی کم، بسیار باصفا است. آب گرمی دارد. همه رفتند حمام. من به علت تب نرفتم. آنجاها بیشتر انار و انجیر دارد و یک شب هم لنگ شد. خوش گذشت. احوالم حمد خدا را بهتر شد. بچه هم خوب است. رفتم امامزاده قریب نیم فرسخ داشت، رفتیم زیارت کردیم.
چهارشنبه پنجم رمضان رفتیم عباسآباد. آنجا تازه احداث شده، مال سهامالسلطنه است. باغ خوبی دارد. کنار جوبها عوض پودنه، نعناع سبز شده. اگرچه من هنوز خیلی بدحالم اما منزلک خوبی است.
شب پنجشنبه ششم شهر رمضان بار گیروار آمدیم به مشجری. صحرای بیآبی و گیاهی، گرم. یک حوض آب شیرین دارد و یک چاه آب شور. عصر باز بادی بد شد. به هزار معرکه بار کرده، آمدیم انارک. این انارک تفصیل دارد. خَلق بسیار، آب کمی دارد. عوض همه چیز شتر دارد. مثلاً اگر شتر این ده، عشرش آب ده را بخورد، جوب میایستد. همه تعیش اهل ده منحصر به یک باغ است. زمین ده هم خیلی پست و بلند است. تمام زنها از اعلا تا ادنی لباسشان به یک قسم است. مثلاً همه چادرشان سفید است. تنبان آبی، دَم تنبان، قرمز دوختهاند. دخترهای خوشگل دیدم. جای خان را خالی کرده، یک شب هم لنگ کرده. کاروانسرای کوچک نویی دارد. زنی بنا کرده، شوهرش و خودش خدمت کردند. این زن سه دختر به یک شکم زایید. دو تای آنها را عقد بسته. دیدم به سن چهارده سال یکی را دایه به شور انداخته، خودش صحبت میکند، بیمزه نیست. میگوید «فلانه کس! امروز سه دختر داشتم، فردا شش تا. کارهای خدا غرابت ندارد و مردم این ده آدم را اذیت میکنند. از بچه و بزرگ بر سر آدم میریزند.»
شب هفتم رمضان بار کرده آمدیم جفت حوطه. اگرچه آبادی نداشت ولی هوایش خوب بود.
زمان
۴ ساعت و ۴۵ دقیقه
حجم
۲۶۱٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۴۵ دقیقه
حجم
۲۶۱٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
کتاب بسیار جذاب و فراتر از انتظار بود. صدای گوینده عالی بود ولی متاسفانه غلط های خوانشی فاحشی وجود داشت که حال آدمو میگرفت، اکثر کلمات عربی و شعرها اشتباه خوانده میشود. حیف ازین کتاب با این غلطهای وحشتناک
سفرنامه بامزه ای هست و اینکه متن به زبان پارسی قدیم هست از زمان قاجار بعضی از کلمات را اصلا متوجه نمیشن اما این شاهزاده خانم قجری زیبا و با جزییات شرح سفر را گفته شنیدنش خالی از لطف نیست