دانلود و خرید کتاب صوتی یادداشت ها
معرفی کتاب صوتی یادداشت ها
کتاب صوتی یادداشت ها نوشته ژوزه ساراماگو، نویسنده مشهور برنده جایزه نوبل ادبی است که با ترجمه مصطفی اسلامیه و صدای فرهاد اتقیایی منتشر شده است. این کتاب روایتهای گوناگونی از سیاست، اجتماع، دوستیهای قدیمی در زندگی نویسنده است.
درباره کتاب یادداشت ها
این کتاب خاطراتی کوتاه از شهر مورد علاقه نویسنده؛ لیسبون است. این کتاب خاطرات و مکالمههای نویسنده با دوستانش را مرور میکند و از نویسندگان مورد علاقهاش سخن میگوید. نویسنده هم از مسائل به روز جهان میگوید و هم از بحرانهای اقتصادی و مشکلات سیاسی حرف میزند. همچنین به موضوع مهمی میپردازد که آن روزها، در صدر اخبار بود: به قدرت رسیدن باراک اوباما.
نویسنده کتاب صوتی یادداشتها را در روزگارانی نوشته است که هشتاد و شش، هفت سالش بوده، سالها روزنامهنگاری و فعالیت سیاسی و اجتماعی را پشت سر گذاشته، عمدهترین رمانهایش را منتشر کرده و به آمریکا و اروپا و دیگر نقاط جهان به ویژه به گوشه و کنار وطناش سفر کرده است. این کتاب روایتهایی از زندگی نویسنده است.
شنیدن کتاب یادداشت ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
یادداشت ها را به تمام علاقهمندان به مطالعه آثار ساراماگو پیشنهاد میکنیم.
درباره ژوزه ساراماگو
ژوزه دی سوزا ساراماگو ،نویسنده پرتغالی برنده جایزه نوبل ادبیات، ۱۶ نوامبر ۱۹۲۲ در آزیناگا دهکدهای کوچک در شمال لیسبون پایتخت پرتغال چشم به جهان گشود. او جایزه نوبل را در سال ۱۹۹۸ میلادی از آن خود کرد. ساراماگو دو سال بعد از تولدش به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغلهای مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. اولین رمانش با شکست مواجه شد و او تصمیم گرفت رماننوشتن را کنار بگذارد. اما بعدها با انتشار کتاب بالتازار و بلموندا به شهرت رسید.
منحصربهفردترین ویژگی آثار ژوزه ساراماگو عدم استفاده از نشانگان سجاوندی به صورت متداول و استفاده از جملات بسیار طولانی است، که گاه در درون آن زمان نیز تغییر میکند. او از میان علائم نگارشی تنها از نقطه و ویرگول استفاده میکند و از سایر علامات که مثلاً جمله سئوالی را مشخص میکند یا آن را در گیومه میگذارد و… مطلقاً میپرهیزد.
بسیاری ژوزه ساراماگو را در ردیف نویسندگان پیرو سبک رئالیسم جادویی قرار داده و آثار او را با نویسندگان اسپانیایی زبان آمریکای لاتین مقایسه میکنند اما او خود را ادامه دهنده ادبیات اروپا و تأثیرپذیری خود را بیشتر از گوگول و سروانتس میداند.
ساراماگو گرچه از سال ۱۹۶۹ به حزب کمونیست پرتغال پیوست و همچنان به آرمانهای آن وفادار بودهاست اما هیچگاه ادبیات را به خدمت ایدئولوژی در نیاورده است. از کتابهای مشهور ژوزه ساراماگو میتوان به کوری، بینایی، یادداشت ها، تکثیر شده و دخمه اشاره کرد.
ساراماگو در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰ در تیاس، لاس پالماس چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب یادداشت ها
آنچه ما از مکانها میدانیم این است که ما در یک دورهٔ معینی از فضاهایی که اشغال میکنند با آنها همزمان میشویم. مکان سر جای خودش است، آدم میآید، سپس میرود، مکان همچنان برجاست، آن مکان آدم را میسازد، آن آدم مکان را دگرگون میکند. زمانی که من مجبور بودم فضا و زمان لیسبونی را بازآفرینی کنم که ریکاردوریش آخرین سالش را در آن میزیست، از پیش میدانستم که دو مفهوم ما از زمان و مکان همزمانی نخواهند داشت ـ مفهوم من نوجوانِ محجوب، محصور در طبقهٔ اجتماعی خود، و مفهوم آن شاعر پرصفا و درخشانی که در مدارج والای معنوی سیر میکرد. لیسبون من همیشه محلههای فقیر بوده و زمانی که سالها بعد، شرایط مرا واداشت در محیطهای دیگر زندگی کنم، خاطرهای که همیشه دوست داشتم حفظ کنم، خاطرهٔ لیسبون سالهای جوانیام بود، لیسبون مردمی که مکنت اندک داشتند و احساسات فراوان، مردمی که در راه و رسم و درکشان از دنیا هنوز روستاییمنش بودند.
شاید بدون ذکر برهههایی از تاریخ این شهر، سخن گفتن دربارهٔ آن غیرممکن باشد. تا اینجا من از لیسبون فقط یک چیز را گفتهام و آن آغاز پرتغال شدنش است، از روزی که برای نخستین بار لیزبوآ خوانده شد: گناه بالیدن به این نام چندان گناه عظیمی نیست. موضوعی که اهمیت فراوان دارد، مقهور شدن به نوعی شادی میهنپرستانه است، که، در نبود هر گونه دشمن واقعی که بتوان بر قدرت مفروض کسی تأکید نهاد، متوسل شدن به انگیزهٔ سطحی نوعی تجدید خاطرهٔ لفاظانه است. اما لفاظی سرخوشانه، که لزوماً چیز بدی نیست، میتواند موجب نوعی احساس از خودرضایی گردد که به مخدوش شدن مرز بین کلمات و اعمال میانجامد.
در آن روز ماه اکتبر، پرتغال ـ که تازه عرض وجود میکرد ـ گام بزرگی به پیش برداشت، گامی چنان قاطع که ادعا کند لیسبون دیگر محو نخواهد شد؛ ولی ما آن یاوهسرایی ناپلئونی را به خود راه نمیدهیم که اعلام کنیم: « هشتصد سال تاریخ از فراز آن قصر به ما مینگرد » و به خود ببالیم که چنین روزگار درازی زنده ماندهایم ... به جایش به یاد میآوریم که خونها ریخته شد، ابتدا در سوی ما و بعد در سوی دیگر، و هر دو سو، منازعه خونی را به وجود آوردند که در رگهای ما جریان دارد. ما میراثداران این شهر، از اعقاب مسیحیان و مغربیان، سیاهان و یهودیان، سرخپوستان و مشرقیان و خلاصه همهٔ نژادها و عقایدی هستیم که خوب به حساب میآیند و همینطور آنهایی که بد محسوب میشوند. ما آن ذهنهای پریشانی را که در گذشتهای نه چندان دور برای پرتغال « روز نژاد » را ابداع کردند، در آرامش کذایی قبرهایشان به حال خود میگذاریم و به جای آن، آمیختگی نژادی شکوهمندی را قرار میدهیم که نه تنها خونها که مهمتر از همه فرهنگها را به هم میآمیزد، همان که شالودهٔ پرتغال را ریخت و تا امروز سرپا نگهش داشته است.
زمان
۱۳ ساعت و ۳۲ دقیقه
حجم
۴۴۷٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۱۳ ساعت و ۳۲ دقیقه
حجم
۴۴۷٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد