
دانلود و خرید کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته
برای خرید و دانلود کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته نوشته مارک منسون و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
دیگران دریافت کردهاند
معرفی کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته
کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته نوشته مارک منسن است که با ترجمه محمد خلعتبری و فاطمه بلدی و صدای تایماز رضوانی منتشر شده. این کتاب با زبان طنز و روان کتاب از ویژگیهای خاص این کتاب است.
درباره کتاب همه چیز به فنا رفته
ما در روزگار جالبی زندگی میکنیم. در عصر حاضر از لحاظ مادیات، زندگی در بهترین وضعیت خود جریان دارد. بااینحال بهنظر میرسد همهٔ ما آشفتهایم و جهان را در مرز نابودی و فروپاشی میبینیم. ناامیدی در میان ثروتمندان کشورهای پیشرفته، روزبهروز فراگیرتر میشود. این یک پارادکس پیشرفت است: هرچه اوضاع بهتر میشود، بهنظر میرسد که ما مضطربتر و ناامیدتر میشویم.
اگر به تغییر و دگرگونی فکر میکنید و در میان انبوه خبرهای تلخ، به منبعی برای الهام و شادی نیاز دارید. اگر به کمک فکری و یا فلسفهای برای بهتر زیستن نیاز دارید، این کتاب شما را نجات میدهد و زندگیتان را تغییر میدهد.
دنیای ما در عصر حاضر، آشفته به نظر میرسد اما این دلیل نمیشود که شما نیز جزئی از این آشفتگی باشید. کتاب مارک منسن، فراخوانی است برای جذب نیرو تا به سوی ساخت دنیایی بهتر پیشروی کنیم. و برای این منظور، همین کتاب، به تنهایی کفایت میکند.
مارک منسن کتابی درباره امید است. او از اضطرابها و نگرانیهایی صحبت میکند که در لایه لایه زندگی در عصر حاضر نفوذ کرده و ما هیچ راه گریزی از آن نداریم.
شنیدن کتاب همه چیز به فنا رفته را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به مباحث موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب همه چیز به فنا رفته
الیوت» مردی موفق و مدیر اجرایی یک شرکت بزرگ بود. همکاران و همسایگانش او را دوست داشتند. او همسر، پدر و دوستی مهربان و خوشاخلاق بود که تعطیلاتش را لب ساحل میگذراند.
البته همیشه سردرد داشت. نه از آن سردردهایی که با خوردن مسکّن خوب شوند؛ بلکه بهقدری شدید که انگار مغزش را متلاشی میکردند. مثل این بود که کسی با مشت به پشت حدقهٔ چشمهایش بکوبد.
الیوت برای بهبود سردردهایش مصرف دارو، کم کردن استرس زندگی و سخت نگرفتن مشکلات را امتحان کرد، ولی سردردها ادامه پیدا کردند و حتی بدتر نیز شدند. مدتی بعد بهقدری اوضاع وخیم شده بود که شبها نمیتوانست بخوابد و در طول روز هم نمیتوانست کار کند.
درنهایت به پزشک مراجعه کرد. پزشک او را معاینه کرد و پس از انجام یکسری آزمایش، خبر بد را به اطلاع او رساند: او در لوب فرونتال مغزش یک تومور دارد. «میبینی؟ آن لکهٔ خاکستری را میگویم. خیلی هم بزرگ است، به اندازهٔ یک توپ بیسبال است.»
تومور را جراحی کردند و الیوت به خانه و محل کارش، نزد خانواده و دوستانش بازگشت. همهچیز خوب بهنظر میرسید.
ناگهان اوضاع بههم ریخت. او در انجام کارهایش دچار مشکل شد. رسیدگی به کارهایی که قبلاً برایش آسان بودند، حالا نیازمند ساعتها تمرکز و تلاش بود. تصمیماتی ساده مانند انتخاب رنگ خودکار، ساعتها ذهنش را مشغول میکردند. کارهای ساده را اشتباه انجام میداد و برای چند هفته آنها را به همان حالت رها میکرد. برنامهریزیهایش افتضاح شده بود، جلسات کاری را فراموش میکرد و هیچ کاری را بهموقع تحویل نمیداد.
اوایل، همکارانش به دلیل شرایط سختی که پشت سر گذاشته بود، از سر دلسوزی، کارهای او را انجام میدادند. زیرا میدانستند همین اواخر توموری را که به اندازهٔ یک سبد میوه بود، از سر او خارج کرده بودند. اما پس از مدتی، انجام کارهای الیوت و بهانههای او برایشان طاقتفرسا و غیرمنطقی شد.
اطلاعات تکمیلی
دستهبندی | |
شابک | undefined |
زمان | ۱۰ ساعت و ۱۲ دقیقه |
قابلیت انتقال | ندارد |
حجم | ۵۶۴٫۳ مگابایت |
نظرات کاربران
مشاهده همه نظرات (۳)واقعا مخصوصا صدای گوینده
این کتاب ترجمههای زیادی داره و من دو تا ترجمهش رو گوش دادم و میتونم بگم که این ترجمه قابل قبول و شیرین هست. گویندگی بسیار خوب و حرفهای انجام شده و به دلنشینتر شدن کتاب کمک زیادی کرده. این کتاب
نویسنده ی بی نظیر با گویندگی فوق العاده زیبای تایماز رضوانی