دانلود و خرید کتاب صوتی درباره‌ خوب بودن

کتاب صوتی درباره‌ خوب بودن نوشتهٔ آلن دوباتن و ترجمهٔ عطا حشمتی و با صدای هوتن شاطری‌پور است و انتشارات کتاب‌سرای نیک (جیحون) آن را منتشر کرده است.  این اثر یکی از کتاب‌های مجموعهٔ «مدرسه زندگی» است.

مؤسسهٔ مدرسهٔ زندگی در نقاط مختلف دنیا فعالیت می‌کند و خدماتی در حوزهٔ روان‌شناسی در قالب کلاس، فیلم‌سازی، همایش و... می‌دهد. یکی از خدمات مؤسسه هم انتشار کتاب‌هایی در باب مهم‌ترین مسائل حیات فرهنگی و عاطفی معاصر است.

درباره کتاب صوتی درباره‌ خوب بودن

اینکه بکوشیم تا آدم خوب‌تری باشیم، آرزوی بی‌وجه و نومیدکننده‌ای به نظر می‌رسد. ما در تئوری، به خوب علاقه داریم. اما در عمل، این مفهوم به‌شکل خجالت‌آوری بی‌خاصیت، سربه‌زیر، خسته‌کننده و حتی بی‌بخار است. این روزها آدم خوبی بودن مثل این است که تنها وقتی که همهٔ گزینه‌های دشوارتر و سودمندتر از بین رفتند، بکوشیم که آن‌گونه باشیم.

بدگمانی ما نسبت به خوب بودن احساسی شخصی است، اما تاریخ طولانی‌ای دارد که رسوباتی از حداقل چهار جریان فرهنگی را با خود حمل می‌کند: دین، رومانتیسیسم، سرمایه‌داری، تن‌کام‌خواهی.

آلن دوباتن در کتاب صوتی درباره خوب بودن به ما یاد می‌دهد چگونه خیرخواه، بخشاینده، گشاده‌رو، قوت قلب دیگران و چگونه یک انسان معمولی باشیم. می‌آموزیم که خوبی با قدرت سازگار است و به هیچ وجه نشانهٔ ساده‌لوحی نیست. دوباتن در این اثر از «خوب‌بودن» به عنوان یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای انسانی در قرن حاضر پرده برمی‌دارد.

شنیدن کتاب صوتی درباره‌ خوب بودن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به کسانی که می‌خواهند خوب باشند یا پی به مفهوم خوب بودن ببرند، پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آلن دوباتن

آلن دوباتن ۲۰ دسامبر ۱۹۶۹ متولد شد. او نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون ساکن بریتانیاست که در سال ۲۰۰۳ ازدواج کرد و دو فرزند پسر دارد.

او در سال ۲۰۰۸ به عضویت هیئت مؤسس یک سازمان جدید آموزشی با نام مدرسه زندگی درآمد. این موسسه کتاب‌های بسیاری را هم تالیف می‌کند که این اثر هم یکی از همان‌ها است. آلن دوباتن دورهٔ دکترای فلسفه را در دانشگاه هاروارد آغاز کرد؛ ولی برای نوشتن کتب فلسفی به زبان ساده، آن را نیمه‌کاره رها کرد.

اولین کتابی که از آلن دوباتن منتشر شد، جستارهایی در باب عشق نام داشت. این اثر در سال ۱۹۹۳ زمانی که او ۲۴ سال داشت، منتشر شد. کتابی که خیلی زود در لیست کتاب‌های پر فروش قرار گرفت و بیش از دو میلیون نسخه از آن به فروش رفت. از میان کتاب‌های دیگر او می‌توان به تسلی بخشی‌های فلسفه، جستارهایی در باب عشق، سیر عشق، هنر سیر و سفر، در باب اعتماد به نفس و پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند اشاره کرد.

بخشی از کتاب صوتی درباره‌ خوب بودن

بخشش، در ریشه‌ای‌ترین معنایش، یعنی دادنِ چیزی به کسی که آن چیز را نیاز دارد اما خودش نمی‌تواند آن را داشته باشد. طبق درک عامه، این یک چیز مادی است: ما از اساس با شنیدنِ لفظ «بخشندگی»، دادنِ پول در ذهنمان تداعی می‌شود.

قهرمانان مسیحیت الگوهایی از این نوع از بخشندگی هستند. بیرونِ شهر، فرانسیس قدیس به مرد فقیری می‌رسد. رخت نازک و ژنده‌ای بر تنش است. زمستان در راه است و بالاپوش‌ها گران‌قیمت هستند. سخاوت قدیس برانگیخته می‌شود و ردای خود را به او می‌دهد.

اما بخشندگی در بنیادی‌ترین حالتش، بسیار فراتر از امور مالی است. در روابط ما با همکارانمان، دوستانمان و اعضای خانواده‌مان است که بخشش به‌طور ویژه‌ای ضرورت می‌یابد. در اینجا به‌طور مختصر می‌خواهیم به بخشندگیِ تفاهم اشاره کنیم: یعنی نگرشی مهرآمیز به ضعف‌ها، خیره‌سری‌ها، تشویش‌ها و حماقت‌هایی که داریم اما نمی‌توانیم مستقیماً با آن‌ها همدردی کنیم.

یک روحِ بخشنده کارهای دیگری نیز برایمان انجام می‌دهد. افراد بخشنده به ما توضیح می‌دهند که چرا این‌گونه رفتار می‌کنیم: آن‌ها درک کافی دربارهٔ گذشته‌مان دارند تا بتوانند تصویری داشته باشند از اینکه بی‌قراری یا بلندپروازی‌مان، بی‌پروایی یا بی‌دست و پایی‌مان از کجا می‌آید. آن‌ها به ذهن می‌سپارند که بین ما و والدینمان چه رخ داده است و با تغییر کشورِ محل زندگی‌مان چه بلایی بر سرمان آمده است. آن‌ها از آدمی که در موقعیت «التماس» قرار دارد یک تصویر خلق می‌کنند. این تصویر چنان بلندنظرانه و پیچیده است که از چیزهایی نظیر «احمق» یا «دست‌وپاچلفتی»، «شکست‌خورده» یا «بازنده» فراتر می‌رود که ممکن بود در غیر این صورت به‌خاطرشان به‌سادگی نادیده گرفته شویم.

افرادِ حقیقتاً بخشنده با بلندنظری‌شان حسی را منتقل می‌کنند که گویی آن‌ها نیز نیازمند بخشش هستند. نه اکنون و نه در این حوزه، بلکه در حوزه‌های دیگر. آن‌ها می‌دانند که حق‌به‌جانب بودن صرفاً نتیجهٔ حافظه‌ای پر اشکال است. حق‌به‌جانب بودن یعنی اینکه در عین خوب و محق بودن نتوانی به ذهن بسپاری که زمانی عمیقاً و بی‌تردید خطاکار بوده‌ای.

بخشندگی به ما یادآوری می‌کند که هنوز در میان رذیلت‌های دیگران چه فضیلت‌هایی ممکن است وجود داشته باشد. بخشندگی به ذهن می‌سپارد که اگر کسی خسته و درمانده شد، احتمالاً در معرض بروزِ رفتار منزجرکننده است. بخشندگان می‌دانند که وقتی کسی دارد فریادهای توهین‌آمیز می‌کشد، اغلب احساسات حقیقیِ نهفته‌اش را آشکار نمی‌کند: او به این دلیل می‌کوشد تا به دیگران صدمه بزند که احساس می‌کند خودش ـ اغلب توسط فردی دیگر ـ آسیب دیده است. فردی که قدرت تلافی کردنش را نداشته است.

بخشندگی مایل است که شرایط را به‌گونه‌ای تخفیف دهد؛ با تأکید بر قسمت‌هایی از حقیقت که می‌تواند پرتوی امیدبخش به حماقت‌هایمان بیندازد.