کتاب گونه شناسی روشنفکران ایرانی
معرفی کتاب گونه شناسی روشنفکران ایرانی
کتاب گونه شناسی روشنفکران ایرانی نوشته نظام بهرامی کمیل است. کتاب گونه شناسی روشنفکران ایرانی سعی دارد با نگاهی موشکافانه و دقیق به تقسیمبندی روشنفکران ایرانی بپردازد.
درباره کتاب گونه شناسی روشنفکران ایرانی
هدف این کتاب ارائه گونهشناسیای از روشنفکران ایرانی است که تا جای ممکن ضعفهای کمتری نسبت به گونهشناسیهای موجود داشته باشد و بتواند؛ ۱. امکان گفتوگو بین روشنفکران و اندیشمندان را بالا ببرد. ۲. تجربه روشنفکران پیشین را منتقل کند و امکان درسگرفتن از خطاهای آنان را افزایش دهد. ۳. پیامد نظرات، انتقادها و پیشنهادهای روشنفکران را در سطح اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان دهد. به سخن دیگر، در این کتاب هدف فراهمآوردن چارچوبی برای مقایسه افکار و ایدهها است.
بحث روشنفکری با «مدرنیته» ارتباط تنگاتنگی دارد. برخی افراد معتقدند روشنفکران پیشقراولان صورتبندی ایدههای مدرن بودند و در واقع پیامد ایدههای آنها در حوزههایی همچون سیاست، آموزش و پرورش، دین و غیره عامل مهمی در شکلگیری جوامع مدرن بوده است. برخی اندیشمندان نیز قشر روشنفکر را پیامد صورتبندیهای جدید سیاسی ـ اقتصادی و همچنین پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی قرن هفدهم در بخشهایی از اروپا میدانند. در شرق، ایده مسلط آن است که روشنفکری و مدرنیته نتیجه تماس و تعامل با غرب بوده است. بههرحال این ارتباط تنگاتنگ «روشنفکر» و «مدرنیته» ایده ابتدایی تقسیمبندی روشنفکران براساس درک و تفسیر آنان از مدرنیته را پیش آورده و در این کتاب این موضوع کامل بررسی میشود.
خواندن کتاب گونه شناسی روشنفکران ایرانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به علوم اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گونه شناسی روشنفکران ایرانی
به نظر گرامشی، روشنفکران کسانی هستند که کار فکری میکنند و با کار فکری خود، بر چارچوبهای فکری و فرهنگی جامعه تأثیر میگذارند. او روشنفکران را به دو گروه اصلی تقسیم میکند: گروه اول، «روشنفکران سنتی» هستند که مشاغل ثابت و قدیمی جامعه را اشغال کردهاند و کارشان از نسلی به نسل دیگر تداوم مییابد. برای مثال آموزگاران، روحانیون، هنرمندان، پزشکان، مدیران و کارگزاران دولتی در گروه روشنفکران سنتی قرار میگیرند. روشنفکران سنتی در نهادهای اجتماعی کار میکنند. آنها با تقویت نظام ارزشی موجود، به روابط سلطه مشروعیت بخشیده و آن روابط را طبیعی نشان میدهند. درواقع این گروه از روشنفکران به تقویت هژمونی حاکم میپردازند؛ یعنی کار فرهنگی آنها برای اغناء اذهان مردم و پذیرش داوطلبانه ارزشها و مناسبات نظام حاکم است. این روشنفکران با طبیعی جلوهدادن مناسبات اجتماعی، سلطه طبقهای بر دیگر طبقهها را توجیه میکنند. گرامشی، گروه دوم روشنفکران را «روشنفکران ارگانیک» مینامد. این گروه از روشنفکران در پیوند مستقیم با طبقات یا تشکیلاتیاند که آنها را برای سازماندادن خواستها، کسب و مهار قدرت بهکار گرفتهاند. گرامشی درباره روشنفکر ارگانیک میگوید، کارفرمای سرمایهدار، در کنار خود، تکنیسن صنعتی، متخصص اقتصاد سیاسی، سازماندهنده فرهنگ و نظام قانونی جدید و مانند آنها را پدید میآورد. در واقع روشنفکران ارگانیک بهطور سازمانیافته همراه با یک طبقه در جریان نبرد طبقاتی وارد شده و هدف آنها کسب قدرت و هژمونی در جامعه مدنی است. (سعید، ۱۳۸۰؛ احمدی، ۱۳۸۴) همانطور که مشاهده میشود گرامشی روشنفکران ارگانیک را به ایدئولوگ یا متفکران احزاب پیوند زده است.
«بنابر تعریف بندا، روشنفکران واقعی باید این معنا را بپذیرند که ممکن است در هنگام خطر سوخته، تبعید، یا مصلوب شوند. آنها نماد شخصیتهایی برجستهاند که بر پیشانیشان مهر سرکشی خورده، و از نگرانی درمورد حاصل عملی کار خویش فاصله گرفتهاند.»(سعید، ۱۳۸۰، ۴۴)
بهلحاظ طبقاتی، پایگاه اصلی روشنفکران در طبقه بورژوایی است. این طبقه بهخصوص با انقلاب فرانسه، اشاعهدهنده بنیادهای عصر روشنگری بودند که از دل آن نظامهای سیاسی لیبرالیستی متولد شد. البته در قرن نوزده و بیست گروه دیگری از روشنفکران با نقد نظامهای لیبرالیستی سرمایهدارانه، نظامهای سوسیالیستی را بهوجود آوردند.
حجم
۴۵۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۷۳ صفحه
حجم
۴۵۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۷۳ صفحه