کتاب نقش افکار در زندگی
معرفی کتاب نقش افکار در زندگی
نقش افکار در زندگی یا چگونه با اقدام کردن به موفقیت برسیم؟ کتابی نوشته یونس بویری ده شیخ در زمینه رشد فردی است.
درباره کتاب نقش افکار در زندگی
در دوران کودکی وقتی کسی برای ما قصهای میگفت، خود را جای یکی از شخصیتهای داستان که طبق روحیات ما بود، تصور میکردیم و خیالپردازیهای زیادی در ذهن خود داشتیم که گویا ما داخل محیط قصه هستیم و خود را یکی از قهرمانان داستان میدیدیم.
افکار ما از همان کودکی شروع به شکلگیری میکند. زمان کودکی موقع شکلگیری شخصیت ما با توجه به پیرامون خود است که با توجه به رفتارهای که میبینیم و گفتوگوهای که در اطراف خود میشنویم با توجه به محیطی که در آن زندگی میکنیم، شخصیت ما و ناخودآگاه ما پرورش مییابد و ساخته میشود.
افکار ما بعد شکلگیری برای خود معیاری میسازد و طبق این معیار شروع به جمعآوری اطلاعات میکند و برای مراحل بعدی زندگی آماده میشود و این معیار تعیینکننده سرنوشت ما میشود و این به این صورت کار میکند که فرض کنید که فکر ما به دنبال تحصیل است؛ هرکسی را که میبیند معیار آن تحصیلات میشود؛ اگر مکانیک باشد همه را طبق آن رشته خود میسنجد. باید بگویم باورهای همه ما با همدیگر متفاوت هستند. ما باید برای پرورش افکار خود اقدام کنیم. در نوجوانی ما بیشترین وابستگی تصویرسازی ذهنی داریم که به هرچه علاقه داشته باشیم، رؤیاپردازی میکنیم و در این راستا اگر پسزمینه ذهن ما افکار مثبت باشند، پیشرفتهای چشمگیری خواهیم کرد. افکار ما با توجه به اینکه در ناخودآگاه ما شکل میگیرند. اگر به هدفی مشخص فکر کنیم و مرتب آن را در افکار خود پرورش بدهیم، به سمت آن خواهیم رفت.
یونس بویری ده شیخ در این کتاب از نقش افکار و تاثیر آنها بر زندگی فردی و اجتماعی ما سخن میگوید. او ما را با افکار بازدارنده آشنا میکند، به نقش خودباروری در موفقیت اشاره میکند، از آرامش فکری و چگونگی رسیدن به ان حرف میزند، از این می گوید که چگونه حریف افکار منفی خود شویم، از باورهای ذهنی سخن به میان میآورد و از انتخابهای تاثیرگذار و نقش آنها در زندگی میگوید. و در اخر هم به این موضوع می پردازد که چگونه افکار ما روی شخصیتمان تاثیر میگذارند.
خواندن کتاب نقش افکار در زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای موفقیت و رشد فردی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب نقش افکار در زندگی
مواظب فکر خود باشید
فکرت را تغییر بده تا زندگیات تغییر کند؛ این شعار را همه بلد هستیم ولی کمتر کسی برای تغییر افکار خود اقدام میکند. بیاییم با خودمان روراست باشیم. اگر افکاری که در تنهایی یا وقتی با خودمان خلوت میکنیم یا موقع اجرای یک تصمیم سراغ ما میآیند، شناسایی نکنیم چه اتفاقی میافتد؟ ازجمله این افکار این است که اگر من بلندقد بودم، اگر من مدرک دانشگاهی داشتم، اگر من خوشگلتر بودم، اگر حافظه بهتری داشتم، اگر خوب راه میرفتم و اگر پولدار بودم، از این قبیل که هرچه بگویم کم نیستند. این افکار منفی میتوانند بهتنهایی ما را شکست دهند. تنها راه، اقدام است.
ما اگر راه نیفتیم و یکی از جادههایی که ما را به مقصد میرساند انتخاب نکنیم، بدون شک روزگار ما را به اجبار به جاده میکشاند. پس بیاییم آگاهانه جاده خود را انتخاب کنیم و از این کلمههای بازدارنده بپرهیزیم و در ذهن ناخودآگاه خود راهکارها را بخواهیم. راهکارها برای ما مرور میکنند که هیچکس بهتر از ذهن ما موقعیت ما را تشخیص نمیدهد. شروع هر کاری که در آن تسلط داریم، قطعیت برای موفقشدن بیشتر است.
وقتی میگویی از شنبه شروع میکنم ولی اقدام نمیکنی، این اعلائم ما را به طرف تنبلی میبرند؛ تاجاییکه دیگر دیر شده باشد و اگر اقدام کنیم اتفاق بزرگی خواهد افتاد. هرگز نگذارید افکار منفی شما باعث انجامندادن کاری شود.
ما اگر در زندگی ریسک نکنیم و از منطقه امن خود بیرون نیاییم، هیچوقت راه نمیافتیم؛ مثال:
فرض کنید من زمانی که در دورههای آموزشی شرکت نمیکردم و با خود این فکر را میکردم که با این هزینههای بالا و جادههای خطرناک و در شرایط بحرانی کشور و بهانه دیگر میآوردم و اقدام نمیکردم هیچوقت در این رشته موفق نمیشدم.
اگر در حالت موجود در هر شرایطی که هستیم قانع باشیم و خود را متوقف کنیم و بگوییم از شرایطی که دارم راضی هستم و اقدام جدیدی نداشته باشیم، نباید منتظر معجزه باشیم. ما در همان مقطع خواهیم ماند و این اتفاقات برمیگردد به افکاری که با خود زمزمه میکنیم. از قدیم گفتهاند مواظب واگویههای خودتان باشید. وقتی به خودمان حرفی میزنیم، مثل این میماند که ۷۰ بار دیگران به ما گفتن. پس بیاییم هدفمند با خودمان حرف بزنیم.
افکار ما تبدیل به گفتار میشوند و در نهایت زندگی ما را شکل میدهند. یکی دیگر از عواملی که در جامعه خیلی عادی است، این است که ما خودمان هیچ کاری انجام نمیدهیم ولی مرتب کار مردم را زیر نظر داریم که چه کار میکنند، کجای کار اشتباه میکنند و کجا درست میروند و زمانی به خودمان میآییم که دیگرانی که داشتند تلاش میکردند و در کارشان پیشرفت میکردند، ما فقط نظارهگر بودیم. این را با خود میگویم که فلانی هم خیلی شانس دارد؛ چرا این میگویم به خاطر اینکه خودمان را سرزنش نکنیم. چرا شما اقدام نمیکنید تا زندگی بهتری برای خود بسازید.
هرکس امروز کاری انجام داد، قطعا نتیجه آن کار را فردا خواهد دید و هرکس امر و کاری انجام نداد، شاید فردا دیگر وقت آن کار را نداشته باشد.
حجم
۶۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
حجم
۶۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه