دانلود و خرید کتاب برای خودت کاری کن مریم قربانی
تصویر جلد کتاب برای خودت کاری کن

کتاب برای خودت کاری کن

معرفی کتاب برای خودت کاری کن

کتاب الکترونیکی «برای خودت کاری کن» نوشتهٔ مریم قربانی در انتشارات پارسیان البرز چاپ شده است.

درباره کتاب برای خودت کاری کن

این کتاب نوشتهٔ مهاجری افغان است که تمام زندگی‌اش در مهاجرت از جایی به جای دیگر گذشته است و مانند بسیاری از زنان و شاید بیش از بسیاری از آن‌ها در زندگی‌اش فرازونشیب‌ها را تحمل کرده است. او در این کتاب اتفاقات زندگی خود را با زبانی صمیمی بازگو می‌کند. مریم قربانی، نویسندهٔ کتاب برای خودت کاری کن، در یک انجمن خیریه مشغول به فعالیت شد. وقتی آنجا به درد دل زنان مهاجر گوش می‌داد متوجه موضوعی شد که ذهنش را به خود مشغول می‌کرد. اینکه چرا زنان جامعه‌اش نباید در زندگی اهدافی داشته باشند و برای رسیدن به آن‌ها تلاش کنند؟ چرا نباید موفقیت‌هایی به‌دست آورند و بتوانند به مشکلات کوچک و بزرگ مسلط شوند؟ انگیزهٔ نویسنده از نوشتن کتابش این بود که عواملی را که باعث تغییر خود او در زندگی شده بود، با مخاطب در میان بگذارد. 

کتاب برای خودت کاری کن  را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به آثار زندگی‌نامه‌ای و کتاب‌های توسعهٔ فردی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب برای خودت کاری کن

«دریک روز پاییزی در دفترم نشسته بودم و غرق در افکارم بودم. یکی از دوستان، پرونده قتلی را برایم آورد. پرونده را مطالعه کردم. مردی ۴۵ ساله همسر خود را با تبر کشته بود. این مرد سه فرزند داشت و تقریباً ۱۲ سال بود که در زندان و در بلاتکلیفی به سر می‌برد. تصویر صورتش را دیدم، بسیار آرام و رنجیده‌خاطر به نظر می‌رسید. تفاوتی با مردهایی که اطرافم می‌دیدم، نداشت. اما به هر دلیلی که بود در صورتش پرسشی را یافتم که سبب شد به زندگی، موقعیت و شخص خودم فکر کنم. گویی پاسخ سؤالاتم را در این پرونده قتل یافتم!

چه چیز، من را از او متمایز می‌کرد؟ چه چیز من را به فردی قانونمند و او را به یک قاتل تبدیل کرده بود؟ چه موقع ما دیگر یک فرد عادی نخواهیم بود؟ چرا او مشکلاتش را این‌گونه حل کرد و من راه دیگری را برگزیدم؟ چیزی که می‌دانستم این بود، من با برخی افراد تفاوت داشتم. من به آن‌هایی که در نظرم از من بالاتر بودند، حسادت می‌کردم. می‌دانستم کسانی هستند که دنیا را آن‌گونه که من می‌بینم، نمی‌بینند. احساساتی شبیه من ندارند. آن‌ها باوجود هزاران مشکل در زندگی‌شان بازهم می‌خندیدند و در دل از چیزی یا کسی تنفر نداشتند.

از آن مهم‌تر، دچار افسردگی نبودند. چگونه؟ چگونه حالشان خوب بود درحالی‌که من چنین احساس وحشتناکی داشتم؟

چرا من این‌گونه بودم درصورتی‌که شرایط قاتل خیلی بدتر از من بود! او تک‌وتنها با کوله باری از پشیمانی در زندان بود. درحالی‌که داستان می‌توانست نوع دیگری پایان یابد. او می‌توانست کمی آرام‌تر باشد و جان همسرش را نگیرد و زندگی خود و فرزندانش را به فنا ندهد.

فکر کردم و باز فکر کردم، شاید هیچ‌وقت این‌قدر تأمل نکرده بودم. من و این مرد خیلی شبیه هم بودیم. در پست‌ترین نقطه زندگی‌مان! جایی که هرگز فکر نمی‌کردیم خودمان را آنجا بیابیم. پس چرا من این‌قدر افسرده، پریشان و درمانده بودم و دیگران شاد، سرحال و پرانرژی؟ با خود می‌اندیشیدم، افکار این مرد از اراده‌اش قوی‌تر بوده است و درجایی کنترل خود را ازدست‌داده بود. اگر افکارش او را به اینجا رسانده است، افکار من با من چه می‌کرد؟ ترس تمام وجودم را گرفته بود. من چه بلایی سر خودم آورده بودم؟ آیا چیزی در درون من تفاوت داشت؟»

nazanin
۱۴۰۳/۰۴/۰۴

یکی از بهترین ها است برای کسانی که برای خودشون و ارتقای شخصیت‌شان ارزش قائل اند.

مریم
۱۴۰۱/۰۸/۲۰

نسبتا خوب بود

حجم

۲۸۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۲۸۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان