کتاب حاکمیت شاه سلطان حسین از منظر ابوطالب میرفندرسکی
معرفی کتاب حاکمیت شاه سلطان حسین از منظر ابوطالب میرفندرسکی
کتاب حاکمیت شاه سلطان حسین از منظر ابوطالب میرفندرسکی نوشته مرضیه دهنوی و مسلم سلیمانییان است. این کتاب به دوران حکومت شاه سلطان حسین از پادشاهان صفویه میپردازد.
درباره کتاب حاکمیت شاه سلطان حسین از منظر ابوطالب میرفندرسکی
با شکل گیری حکومت صفویه در سال ۹۰۷ هق، و رسمیت یافتن مذهب تشیع، مؤلفه سیاست و مشروعیت به صورت جدی تر به حوزه مطالعات مورخان و علمای شیعی ورود پیدا کرد، به صورتی که فقیهی ادیب همچون ابوطالب فندرسکی که همزمان با اواخر دوره صفویه و معاصر با شاه سلیمان (۱۱۰۵-۱۰۷۷ هق) و شاه سلطان حسین صفوی (۱۱۳۵-۱۱۰۵ هق) زندگی میکرد در تحفه العالم که در زمان شاه سلطان حسین و در بین سالهای ۱۱۰۶ تا ۱۱۰۷ توسط سید ابوطالب فندرسکی به نگارش در آورد و به شاه سلطان حسین صفوی تقدیم کرد، پرتویی مهم بر مبانی سیاسیت و مشروعیت صفوی انداخت.
تحقیق حاضر با روش تبارشناسی در صدد کشف و شناخت چگونگی بازتاب تاریخ نگارانه تحولات عصر شاه سلطان حسین صفوی از جمله چگونگی حاکمیت سیاسی شاهان صفوی، بویژه شاه سلطان حسین، رویههای حکومت داری، انتخاب امرا و عزل و نصبها و سر انجام مبانی مشروعیت سیاسی سلاطین صفوی در تحفه العالم میرزاابوطالب فندرسکی بوده است.
نتایج تحقیق نشان میدهد گرچه تحولات سیاسی و اجتماعی تحت الشعاع بینش سلطنت محور فندرسکی قرار گرفته است اما در لابلای آن میتوان مطالب مهمی از جریانها و بعضی از رخدادهای سیاسی کشف کرد. به عنوان مثال با واکای مطالب تحفه العالم به این نتیجهدست یافته شد که ضعف ساختاری حاکمیت در عرصه سیاست، عدم اهمیت دادن به تخصص در مناصب و تنها ملاک قرار دادن میزان سرسپردگی به نهاد سلطنت، معیارهای شاه صفوی در مسئله عزل و نصب امرا و ارکان دولت بوده است. جدا از این با استفاده از چارچوب مفهومی میشل فوکو که عبارت بود از گفتمان سازی و نقش نظام دانایی در ایجاد قدرت و کسب مشروعیت سیاسی توسط حاکمیت، سعی در پیدا کردن مؤلفههای مشروعیت سیاسی نهاد سلطنت صفوی در کتاب تحفه العالم ابوطالب فندرسکی شد. همچنین بر اساس روش شناسی تحقیق که عبارت بود از تبار شناسی مشروعیت نهاد سلطنت صفوی، میتوان گفت منابع مشروعیت نهاد سلطنت صفوی در تحفه العالم در پاسخ به چالشهای پیش روی شاهان صفوی در اواخر عمر حکومت صفویه برجسته سازی شده است.
در این کتاب تلاش شده است تا با روش تبارشناسی و بر اساس چارچوب مفهومی گفتمان محور، بازتاب تاریخ نگارانه رویدادهای سیاسی و اجتماعی در کتاب تحفه العالم مورد واکاوی قرار گیرد. هدف این پژوهش بازشناساندن گوشهای از وضعیت تاریخ نگاری و تاریخ نگری عصر شاه سلطان حسین صفوی و همچنین بازتاب حاکمیت و مشروعیت شاه سلطان حسین صفوی در عصر زوال صفویه و جایگاه آن در تفکرات آرمانی میرزا ابوطالب میباشد و از سوی دیگر توجه به چگونگی انتخاب امرا، عزل و نصب آنها در این پژوهش مد نظر گرفته میشود
خواندن کتاب حاکمیت شاه سلطان حسین از منظر ابوطالب میرفندرسکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به تاریخ ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حاکمیت شاه سلطان حسین از منظر ابوطالب میرفندرسکی
صفویان دودمانی ایرانی و شیعه بودند که در سالهای ۹۰۷ تا ۱۱۳۵ هجری به مدت ۲۲۱ سال بر ایران فرمانروایی کردند. بنیانگذار دودمان پادشاهی صفوی، شاه اسماعیل یکم است که در سال ۹۰۷ هجری در تبریز تاجگذاری کرد و آخرین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین است که در سال ۱۱۳۵ هجری از افغانها شکست خورد و سلسله صفویان برافتاد. (سیوری، ۱۳۸۷، ۲۰)
به نوشته موسی نجفی این دوره یکی از سه مرحله دوران طلایی اسلام و دوره اوج تمدن اسلامی است. (نجفی، ۱۳۸۸، ۲۴۹) ایران در دوره صفوی در زمینه فقه شیعه، و هنر (معماری، خوشنویسی، و نقاشی) پیشرفت شایانی نمود، که از آن به عنوان مکتب اصفهان یاد میشود. همچنین سپاه ایران به سلاحهای مدرن نظیر توپ و تفنگ تجهیز شد. از فقیهان، فلاسفه و دانشمندان نامی در این دوره میرداماد، فیض کاشانی، شیخ بهایی، ملاصدرا و علامه مجلسی نامور هستند. هنرمندان نامدار این دوره نیز رضا عباسی، علیرضا عباسی، میرعماد، و آقامیرک هستند. (نوایی، ۱۳۸۶، ۳۰۳)
دوره صفویه از مهمترین دوران تاریخی ایران بهشمار میآید، چرا که با گذشت نهصد سال پس از نابودی شاهنشاهی ساسانیان؛ یک فرمانروایی پادشاهی متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار فرمانروایی نماید. بعد از اسلام چندین نظام پادشاهی ایرانی همچون صفاریان، سامانیان، طاهریان، زیاریان، آل بویه و سربداران روی کار آمدند، لیکن هیچکدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود قرار دهند و میان مردم ایران یکپارچگی پدیدآورند. (نوایی، ۱۳۸۶، ۳۶-۲۱)
صفویان، آیین شیعه دوازده امامی را مذهب رسمی ایران قرار دادند و آن را به عنوان عامل همبستگی ملّی ایرانیان برگزیدند. شیوه فرمانروایی صفوی تمرکزگرا و سلطنت مطلقه (در دست شاه) بود. پس از ساختن پادشاهی صفویه، ایران اهمیتی بیشتر پیدا کرده و از ثبات و یکپارچگی برخوردار گردیده و در زمینه جهانی نامآور شد. در این دوره روابط ایران و کشورهای اروپایی به دلیل دشمنی امپراتوری عثمانی با صفویان و نیز روابط بازرگانی، (به ویژه داد و ستد ابریشم از ایران) گسترش فراوانی یافت. در دوره صفوی (به ویژه نیمه نخست آن)، جنگهای بسیاری میان ایران با امپراتوری عثمانی در غرب و با ازبکها در شرق کشور رخ داد که علت این جنگها توسعه طلبی ارضی و انگیزههای دینی بود. (نوایی، ۱۳۸۶، ۲۸۴-۲۸۰)
صفویان همواره بزرگترین سد در برابر گسترش امپراتوری عثمانی به سمت شرق بودند و اندیشه بازپسگیری مرزهای هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان را داشتند. صفویان در جنگهای خود با عثمانیها همواره با نام ایران میجنگیدند. اوج قدرت صفویان در دوره شاه عباس صفوی بود. (محسنی، ۱۳۸۹، ۲۱)
اما بعد از فوت شاه عباس، حکومت صفویه به صورت تدریجی در سراشیبی سقوط افتاد، به صورتی که در دوره شاه سلطان حسین صفوی به دلایل مختلفی که در فصل سوم خواهد آمد توسط افغانهای غلزایی منقرض شد.
حجم
۷۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه
حجم
۷۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه