کتاب قله ها و دره ها
معرفی کتاب قله ها و دره ها
کتاب قله ها و دره ها نوشته اسپنسر جانسون قرار است به ما بیاموزد چگونه لحظههای خوب و بد زندگی را مدیریت کنیم. انتشارات فرشته این کتاب را با ترجمه الناز قاضی منتشر کرده است.
درباره کتاب قله ها و دره ها
قله ها و دره ها تمثیلی از شرایط زندگی ما است که در این داستان در قالب گفتگوی مردی جوان با پیری فرزانه درآمده است. هدف اسپنسر جانسون از نوشتن این اثر این بوده است که به مخاطبانش بیاموزد چگونه لحظات خوب و بد زندگی را مدیریت کنیم.
نکتهای که باید دریابیم این است که قله ها و دره ها در زندگی همه ما بهم مرتبط است. کاری که امروز انجام میدهیم و ما را به قله میبرد یا به دره میاندازد، میتواند در فردای ما بسیار تاثیرگذار باشد و هر کار هوشمندانهای، ما را یک قدم به ساختن قله خودمان یا فتح آن نزدیکتر میکند.
در حقیقت این کتاب که گفتگوی مرد جوان با پیری فرزانه است، اصول زندگی را به ما میآموزد و کمکمان میکند تا مدیریت و کنترل شرایط زندگی را به دست بگیریم.
کتاب قله ها و دره ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
قله ها و دره ها کتابی جذاب برای تمام کسانی است که دوست دارند مدیریت زندگی، لحظات خوب و بد و کنترل آن را یاد بگیرند.
درباره اسپنسر جانسون
دکتر اسپنسر جانسون، فیزیکدان و نویسنده آمریکایی است که به دلیل نوشتن کتابهایی مشهور مانند چه کسی پنیر مرا جابهجا کرد و مدیر یک دقیقهای شناخته میشود.
کتابهای او که عموما در زمینه خودیاری، موفقیت و مدیریت و کسب و کار هستند، به چندین زبان در دنیا ترجمه شده است. به اسپنسر جانسون لقب پادشاه تمثیل را دادهاند، چرا که مهارت او در دریافت مسائل دشوار و پیچیده و ارائه و بیان راهکارهای ساده و آسان است. جانسون سال ۲۰۱۷ در سن ۷۸ سالگی و بعد از یک مبارزه طولانی با سرطان لوزالمعده از دنیا رفت.
بخشی از کتاب قله ها و دره ها
قلهها و درهها به هم متصل هستند.
اشتباهاتی که
در لحظات خوب امروز مرتکب میشویم
لحظههای بد آینده را میسازند.
وکارهای حکیمانهای که
در لحظات بد امروز انجام میدهیم
لحظات خوب آینده را میسازند.
«برای مثال، افرادی که شیوهٔ قلهها و درهها را در لحظههای بدشان بکار میبرند، به پایه و اساس برمیگردند، روی مسائلی که اهمیت بیشتری دارد تمرکز کرده و مشکلشان را بهتر حل میکنند.»
مرد جوان اضافه کرد: «... و لحظههای بهتری را برای بعدشان فراهم میکنند!»
پیرمرد گفت: «بله، اما بیشتر افراد در مدیریت لحظههای خوبشان شکست میخورند و غافلاند که همزمان دارند لحظههای بدی برای آیندهشان میسازند. بسیاری از فرصتها را هدر میدهند، از پایه و اساس دور میشوند، مسائل با اهمیت را نادیده میگیرند. حدس بزن چه اتفاقی میافتد؟»
مرد جوان گفت: «دوباره لحظههای بد را تجربه میکنند!»
مرد جوان چارهای جز تصدیق سخنان پیرمرد نداشت. «پس ما خودمان بدون آنکه متوجه شویم لحظههای خوب و بدمان را خلق میکنیم.»
پیرمرد با تُن صدای بلندی گفت: «دقیقاً!» از اینکه میدید، مرد جوان به علت مشکلش پی میبرد، چشمانش برق میزد.
پیرمرد گفت: «برای امشب کافی است. اگر مایلی فردا میتوانیم گفتگویمان را ادامه دهیم.»
«خیلی خوشحال میشوم.»
سپس پیرمرد به او شببخیر گفت و رفت تا مرد جوان کولهاش را مستقر کند و چادر بزند.
کمی بعد مرد جوان با این فکر که چطور قلهها و درههای شخصیاش به هم مرتبط هستند، بهخواب رفت.
روز بعد، صبح خیلی زود، پیرمرد فلاسک خود را آورد تا با هم قهوهٔ داغ بنوشند. در آن روشنایی صبحگاهی، مرد جوان متوجه درخشندگی چشمهای پیرمرد شد که برق میزدند، و گفت: «خوشحال به نظر میرسید. دلیل شاد بودنتان به خاطر این است که همیشه در قله میمانید؟»
«نه، علت خوشحالیام این نیست، من همهٔ اوقات در قله نیستم. زیرا باید برای تهیهٔ مایحتاجم به دره بروم و چیزهایی که برای زندگی در اینجا لازم است را تهیه کنم.»
مرد جوان هنوز خوابآلود بود و به درستی متوجه گفتههای پیرمرد نشد. او در پاسخش گفت: «من گمان میکنم این بالا تا ابد شاد باشم.»
پیرمرد گفت: «اما نمیتوانی. هیچ کس نمیتواند تا ابد در یکجا بماند. اگر هم به طور جسمانی در یک نقطه باقی بمانی، همیشه با روحت به بیرون از آنجا سر میزنی.
رمز شادی این است که از هر لحظهٔ زندگی لذت ببری و شکرگزار آن باشی.»
مرد جوان گفت: «من متوجه این گفتهٔ شما نمیشوم. تنها چیزی که میدانم این است که من از زندگی در این بالا و از هوای پاکیزه و دلچسب قله لذت میبرم. اما چطور میتوانم از اوقاتی که در دره سپری میکردم لذت ببرم؟»
پیرمرد گفت: «در واقع اینکه چطور یک دره را تجربه میکنی، تا اندازهٔ زیادی بستگی به مدتی دارد که در آن میمانی. یک راه مفید برای درک قلهها و درهها این است:
قلهها لحظاتی هستند که
شکرگزار داشتههایت هستی.
درهها لحظاتی هستند که
حسرت از دست رفتههایت را میخوری.
حجم
۶۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۶۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
نظرات کاربران
بسیارعالی وکاربردی، خواندن این کتاب برای همه مخصوصن نوجوانان وجوانان درابتدای راه الزامیست، متن وترجمه روان وکتابی مختصروبسیارمفید.
من به شخصه از (دید منطقی) که توضیح داده بود استفاده میکنم و خیلی خوب بوده و تحول تو زندگیم ایجاد کرده . حتما بخونید
کتاب جذابی بود و شروع خوبی داشت ولی من از پایان کتاب راضی نبودم می تونست قوی تر نوشته بشه نسبت به شروعی که داشت برای من قابل قبول نبود در کل پیشنهاد می کنم بخونیدش ارزش یه بار خواندن
کتاب جالبی بود متن روان وساده ای داشت بنظرم با خوندن این کتاب بیشتر میتونیم مسائل رو مدیریت کنیم وذهنیتمون به کلی راجب گره ها ومشکلات همیشگی تغییر میکنه
به صورت اتفاقی بهم معرفی شد و وقتی خوندمش فهمیدم اینم یه نشانه الهیی بوده که من به سمت این کتاب بیام و یه سری ازکد های مهم زندگی برام بازبشه😍😍🌹❤️
در مورد من تصویر سازی و تحریک تخیل رو باعث شد و با شخصیت اصلی کتاب در سفرش همراه شدم ،تجربه ی این همراهی رو توصیه میکنم.
اینکه یادبگیریم در هرلحظه چه خوب چه بد حالمون رو خوب نگه داریم و از مشکلات درس بگیریم بعداز خوندن کتاب حس سبکی کردم و نسبت به اتفاق بد نگرش مثبت دارم کتابی کوتاه و مفید
خیلی عالی
خیلی عالیست نکات مهمی را نویسنده اشاره کرده است برای رسیدن وماندن زیاد در قله ها
کتاب کمحجم و خوبی بود، نکته ها به ظاهر ساده اما واقعا راه گشا هستن، لذت بردم.