کتاب زمستان و چله ها
معرفی کتاب زمستان و چله ها
کتاب زمستان و چله ها داستانی از علیالله سلیمی است که در مجموعه روزهای انقلاب انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این داستان که بر اساس مستندات تاریخی نوشته شده است، از واکنش مردم قم میگوید که بعد از خواندن مقاله روزنامه اطلاعات، قیام کردند.
درباره کتاب زمستان و چله ها
زمستان و چله ها یک داستان تاریخی برای نوجوانان است که از روز و سالهای پیش از انقلاب ایران سخن میگوید.
محور اصلی داستان، واقعه تاریخی و قیام مردم قم است. آنان در واکنش به مقالهای توهین آمیز که در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود و در آن به ساحت بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی توهین شده بود، قیام کردند، حوزه علمیه را تعطیل کردند و به تظاهرات رفتند.
کتاب زمستان و چله ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب زمستان و چله ها داستانی جذاب برای نوجوانانی است که به داستانهای تاریخی و تاریخ معاصر ایران علاقه دارند.
بخشی از کتاب زمستان و چله ها
مادر اگر سرزده از راه میرسید و میدید من دارم کتاب پدربزرگ را با این علاقه میخوانم، حتماً میگفت «تو که بلدی اینهمه کتاب بخوانی، چرا هر سال چند تجدید میآوری و تعطیلات تابستان ما را حرام میکنی؟»؛ اما مادر نمیدانست خواندن همین کتابها امروز از امتحان تاریخ نجاتم داد؛ البته اگر آقای معبودی خسیسبازی در نمیآورد و نمره خوبی به من میداد.
از فکر و خیال مادر و امتحان تاریخ بیرون آمدم و ادامه کتاب را خواندم: شاه در سالهای دهه پنجاه، جشنهای متعددی به راه انداخت. فکر میکرد این کار، نشاندهنده قدرت او و رضایت مردم است. این کار او ابتدا با مشکلی مواجه نشد؛ اما بعدها، افکار عمومی جهان، رژیم شاه را برای رعایت نکردن حقوق بشر در ایران تحت فشار قرار دادند و او مجبور شد از شدت خفقان و سرکوب جامعه بکاهد و فضای سیاسی کشور را کمی بازتر کند.
از اینکه درس تاریخ مجبورم کرده بود با اتفاقهای مهم و تاریخی کشورمان آشنا شوم، خوشحال بودم. با آنکه از درس و مدرسه دل خوشی نداشتم، نمیدانم چرا از خواندن این کتاب پدربزرگ خسته نمیشدم. معنای بعضی از کلمهها را نمیدانستم؛ اما وقتی جلوتر میرفتم، متوجه منظور نویسنده میشدم؛ چون بارها توضیح میداد و مثال میزد. اینجوری، آدم متوجه مفهوم نوشته میشد؛ حتی اگر معنای بعضی از کلمهها یا جملهها را نمیدانست.
مثل آدمبزرگها ژست گرفتم و این بار تقریباً با صدای بلندی از روی کتاب خواندم: ایجاد فضای باز سیاسی، زمینهای برای فعالیت گروههای گوناگون از جمله روحانیان و مذهبیها ایجاد کرد. سخنرانی روحانیون و روشنفکران در انجمنهای سیاسی، اجتماعی، ادبی و مذهبی، و تظاهرات دانشجویان به هنگام مسافرت شاه به آمریکا و غیره، از نتایج این فضای باز سیاسی بود. در این میان، رحلت مشکوک آیتاللّه مصطفی خمینی در آبان ۱۳۵۶، بر شدت مخالفتها با رژیم و حمایت از نهضت اسلامی و رهبری آن افزود.
از اینکه این قسمت را بدون کم و زیاد کردن در ورقهٔ امتحانی نوشته بودم، خوشحال شدم.
فوت ایشان، موجی از انزجار از رژیم نزد مذهبیها و پیروان آیتالله روحالله خمینی برانگیخت. سخنرانیهای فراوانی در بزرگداشت شخصیت ایشان ایراد شد. این سخنرانیها و محتوای سیاسی آنها، نهتنها پهنه ایران، بلکه بسیاری از محافل دانشجویی در اروپا، آمریکا و آسیا را در برگرفت. در این مجالس نهتنها به گرامیداشت آیتالله مصطفی خمینی اکتفا نشد، بلکه نام آیتالله خمینی که سالها زندانی سینهها و گلوها شده بود، به زبانها آمد، و فراتر از آن، وعاظ و خطیبان در این مراسم خواستههایی را طرح میکردند که پیش از آن بیانش باعث گرفتاری و مجازات سخت میشد؛ خواستههایی مانند بازگشت آیتالله خمینی از تبعید، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی قلم و بیان و مطبوعات.
پیش خودم، از شجاعت مردم آن زمان خوشم آمد.
حجم
۶۵۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۶۵۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه