کتاب نامه های معمولی سربازی که هیچ کس او را نمی شناخت

کتاب نامه های معمولی سربازی که هیچ کس او را نمی شناخت نوشته متیو لندیس و ترجمه بهاره صادقی است. کتاب نامه های معمولی سربازی که هیچ کس او را نمی شناخت را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب نامه های معمولی سربازی که هیچ کس او را نمی شناخت

کتاب نامه های معمولی سربازی که هیچ کس او را نمی شناخت داستان اولیور و الا بری است. آنها با هم هم‌کلاسی هستند و در درس تاریخ معلم معلم از آنها می‌خواهد با هم هم‌گروه شوند و درباره جنگ داخلی آمریکا تحقیق کنند. از نظر اولیور و الا این تحقیق غیرممکن است چون چطور می‌شود یک سرباز معمولی که حتی در جنگ نبوده است و بر اساس بیماری مرده موضوع جذابی برای تحقیق باشد. اما اولیور و الا کم‌کن متوجه چیزهایی درباره این سرباز می‌شوند و سعی می‌کنند رازهای اور ا کشف کنند.

خواندن کتاب نامه های معمولی سربازی که هیچ کس او را نمی شناخت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب مناسب نوجوانان بالای ۱۴ سال است. 

بخشی از کتاب نامه های معمولی سربازی که هیچ کس او را نمی شناخت

«عالیه! می‌خوام اول راجع به پروژه‌تون توضیح بدم. این‌جوری می‌تونیم نگاهی به کل جنگ بندازیم.» آقای کارو با انگشت‌هایش روی ورقه‌ها ضربه زد. «سرگروه‌ها! بیاین و ورقه‌ها رو ببرین.»

الیور دوید طرف میز جلویی. احتمالاً به ایان هم تنه زد. ورقه‌ها را بین همه پخش کرد و خودش هم به‌سرعت دستورالعمل را خواند.

همه‌اش را دوست داشت. فقط یک مشکل داشت؛ این پروژه، یک کار گروهی بود.

الیور راه‌حل این مشکل را پیدا کرده بود و نگران نبود.

آقای کارو گفت: «مگی! می‌شه لطفاً دستورالعمل رو برای ما بخونی؟»

وقتی مگی روی کاغذ خم شد، موهای مرتب و سیاهش توی صورتش ریخت. «همراه با هم‌گروهی‌تان، جنگ داخلی را در زمان حال تجربه کنید. هدف این است که به سؤالی دوج...» آقای کارو حرف او را کامل کرد: «به سؤالی دوجزئی جواب بدهید: فرد مورد نظر شما چه تأثیری بر جنگ و جنگ چه تأثیری بر فرد مورد نظر شما داشت؟»

«ممنونم مگی! خوب بود. مکس! روش‌های انجام پروژه رو برامون بخون.»

مکس، کمی بدنش را صاف کرد و شروع کرد به خواندن: «می‌توانید تحقیقات خود را به یکی از روش‌های زیر انجام بدهید: مستندسازی، پاورپوینت، تحقیقات سه‌بخشی یا اجرای نمایش. برای انتخاب هریک از این‌ها راجع به عنوانی که پشت اسلاید آمده، با هم‌گروهی خود مشورت کنید.» 

الیور قبلاً تصمیمش را گرفته بود و می‌خواست تحقیقات سه‌بخشی را انتخاب کند. چه دلیلی داشت که این کار را نکند؟ می‌توانست ورقه را با خروارها اطلاعات پر کند و خودش هم یونیفرم جنگ داخلی را بپوشد و آنجا بایستد. شاید هم می‌توانست سرنیزه‌اش را با خودش بیاورد.

تامی پرسید: «باید برای خودمون هم‌گروهی انتخاب کنیم؟»

آقای کارو گفت: «بیاین رأی‌گیری کنیم. شوخی کردم. این دموکراسی نیست. یه دیکتاتوری منفعت‌زاست. ایان، بعد از کلاس معنی منفعت‌زا رو برات توضیح می‌دم. حکومت دیکتاتوری می‌گه بله، می‌تونین هم‌گروهی‌تون رو انتخاب کنین؛ اما من حق دارم هر کارگروهی رو که به نمرهٔ شما یا وضعیت خودم آسیب برسونه، رد کنم. حالا دو دقیقه وقت دارین تا این قضیه رو بفهمین. شروع کنین.»

الیور تظاهر کرد حرف آقای معلم را نشنیده است. هرکسی سمت میز بهترین دوستش دوید تا با هم هم‌گروه شوند. الیور به صندلی‌اش تکیه داده بود و داشت پیش‌نویس تحقیقات سه‌بخشی‌اش را آماده می‌کرد.

آقای کارو از پشت یکی از میزهای ته کلاس، برای الیور دست تکان داد و گفت: «الیور! بیا اینجا. به کمکت نیاز داریم.»

بله، توانایی و استعدادهای الیور هنوز هم خواهان داشت.