دانلود و خرید کتاب ستاره های یخ زده رضا مافی
تصویر جلد کتاب ستاره های یخ زده

کتاب ستاره های یخ زده

نویسنده:رضا مافی
انتشارات:انتشارات نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ستاره های یخ زده

کتاب ستاره های یخ زده نوشته رضا مافی پنجمین کتاب شعر این شاعر توانمند است که شما را به دنیای تعبیرات تازه و احساسات پاک می‌برد اشعار کتاب ستاره های یخ زده اغلب کوتاه و عاشقانه است و بر خلاف کتاب قبلی شاعر خوابم نمی‌برد که اغلب مضمون اجتماعی داشت با لحنی دلنشین از عاشقانه‌هایش صحبت می‌کند.

درباره کتاب ستاره های یخ زده

کتابی که پیش روی شماست در ظاهر کتابی است با اشعاری دلنشین. اما ارزشمندی این کتاب زمانی بر همگان روشن می‌شود که بدانند در پشت این اشعار شخصیتی قرار دارد که به زیباترین شکل واژه‌ها را در کنار هم چیده و معجزه‌ای خلق کرده است... از نوع شعر...!

مردی که در جوانی است اما در اوج زندگی! مردی که به راستی در دریای عشق شناور است و لحظه به لحظه‌ی دنیایش را عمیقا، زندگی می‌کند! چرا که او از پشت قاب شیشه‌ای دوربینش لحظه‌هایی را ثبت کرده است، از عشق، دوست داشتن، صداقت و با قلمش رویایی حقیقی از این لحظه‌ها را به تصویر کشیده است، مردی که در کنار تمام این‌ها قلبش از دردی که مردمش تحمل می‌کنند به تپش می‌افتد و با دوربینش و با قلمی که حقیقتا مقدس است همراه لحظه به لحظه‌ی این درد می‌شود و چه زیبا با هنرمندی ذاتیش به همگان نشان می‌دهد که این مردم چگونه خالصانه با امید به خدا این درد و این حقیقت‌های تلخ را تحمل می‌کنند. رضا مافی در این اشعار عشق و احساسش را به نمایش می‌گذارد.

خواندن کتاب ستاره های یخ زده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر معاصر پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رضا مافی

رضا مافی در آبان ماه سال ۱۳۶۸ در شهر کرج دیده به جهان گشود. آثار ارزشمند وی که به زبان شعر است:

مرگ لبخندها - دلم برای خودم تنگ است- تنهاتر از مترسک - خوابم نمی‌برد...

از سوابق هنری او می توان به عکاسی، تصویربرداری، مستندسازی، تئاتر، کارگردانی، نویسندگی، دبیری و داوری جشنواره‌های استانی و کشوری عکس نام برد.

بخشی از کتاب ستاره های یخ زده

 باران تلخ

گرفته است دلم

از پس بارانی تلخ

باهمه همهمه‌ها

شهر خموش است امشب

و من هربار هرشب

بغض خود سخت فرو خواهم برد

تن من سرد و گره خورده به تقدیری داغ

روح من در مرداب

بخت من در باتلاق

شبه درد مرا سخت به گودال انداخت

از پس بارانی تلخ ...


با بغض می‌میرند

میان هزار هیاهوی بنفش

هزار کام نگرفته

هزار رد دود مبهم

خیره به آسمانی‌ام

که روزی مردم را

پشت هزار ابر سیاه پنهان کرده است

و خیابان را پر از عابرانی 


کنار جاده‌ی پاییز

سخت خمیده‌ام

سفید شدم بس انتظار بهار کشیده‌ام

خسته و تن زخمی و گره خورده و پیر

شبیه کلبه متروک و بو گرفته‌ام

روزی هزار رستم دستان خرد می‌کنم

اما خودم زمین خورده‌ی رفتن توأم

از بس نیامده‌ای دیدنم ببین

سرد و سفید و زخمی و کفن‌پوش مانده‌ام


غوغای تنهايی‌ام امشب

آشوب کرده است

ستاره‌های یخ‌زده را ...

پشت نقاب آسمان

نقش من پیدا است

از سفرم نوشته است

از روزگارانی سرد

روایت تنهایی‌ها

آی ...

ستاره‌های یخ‌زده با من حرف بزنید

عاقبت این بخت سیاه چیست ؟

تا کجا همسفر مهتابم؟

تا کجا بی‌خوابم؟

دلهره کشت مرا

کاربر ۳۸۲۵۳۴۰
۱۴۰۰/۰۹/۲۳

عالی بود

وحید نجفی
۱۴۰۰/۰۱/۱۸

اگر به تاریخچه ی شاعران موفق معاصر نگاه کنیم می بینیم که ابتدا خود را در شعر کلاسیک ثابت کرده اند سپس به شعر سپید روی آورده اند. اغلب کسانی مه می بینم شعر سپید چاپ کرده اند اغلب، آثارشان،

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۲۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۵۲۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۷,۰۰۰
تومان