دانلود و خرید کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟ نیکلاس کار ترجمه محمود حبیبی
تصویر جلد کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟

کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟

نویسنده:نیکلاس کار
انتشارات:نشر گمان
امتیاز:
۴.۱از ۱۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟

«اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟» نوشتهٔ نیکلاس کار، پژوهشگر آمریکایی حوزهٔ فناوری و اینترنت است. این کتاب با ترجمهٔ محمود حبیبی در نشر گمان چاپ شده است. نیکلاس کار در این کتاب پرسشی را مطرح کرده است «آیا اینترنت ما را احمق می‌کند؟» این پرسش تلنگری بود برای شروع یکی از مهم‌ترین بحث‌های دوران ما: وقتی که در حال لذت بردن از موهبت اینترنت هستیم آیا در واقع داریم توانایی‌مان را برای خواندن و فکرکردن عمیق فدا می‌کنیم؟

درباره کتاب صوتی اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟

نزاع بین حامیان و مخالفان شبکه اینترنت که در طول دو دهه اخیر از طریق ده‌ها کتاب و مقاله و هزاران پست وبلاگی، ویدئوکلیپ و پادکست ادامه داشته، به‌اندازه مجادلات پیشین دوقطبی شده است. این بحث همیشه مهم بوده ــ محتوا واقعاً اهمیت داردــ اما ازآنجاکه محتوا بر اساس ایدئولوژی و سلایق شخصی مورد قضاوت قرار می‌گیرد، مباحثات همیشه به بن‌بست رسیده است. دیدگاه‌ها افراطی شده و حملات جنبه شخصی به خودشان گرفته‌اند. حامیان، به‌کنایه طرف مقابل را «مرتجع» و «فناوری ستیز» و مخالفان، به‌تمسخر حامیان را «بی‌فرهنگ»، «خیالاتی» و «ساده‌لوح» می‌نامند. نیکلاس کار، در کتابش باتکیه‌بر دامنهٔ وسیعی از مطالعات تاریخی و علمی سعی دارد تأثیرات شناختی اینترنت را بر ذهن انسان کندوکاو کند و پیامدهای فکری و فرهنگی آن را روشن سازد.

او تشریح می‌کند که چگونه تفکر انسان در طول قرن‌ها از راه «ابزارهای ذهن» شکل گرفته است: از الفبا گرفته تا نقشه‌ها، نشریات، ساعت و کامپیوتر و چطور هرکدام از این ابزار بر شیوهٔ درک ما از جهان تأثیر گذاشته‌اند. کار سپس با شرحی جالب‌توجه از کشفیات تازه در علم عصب‌شناسی روشن می‌کند که مغز ما در واکنش به تجربه‌هایمان تغییر می‌کند. یعنی فناوری‌هایی که برای پیداکردن، ذخیره کردن و اشتراک‌گذاری اطلاعات استفاده می‌کنیم راه‌های عصبی مغز ما را تغییر می‌دهند.

نیکلاس کار به یاری بینش‌های دانشمندان از افلاطون گرفته تا مک لوهان، این تفکر را مطرح می‌کند که هر نوع فناوری اطلاعات، اصول مخصوص خودش را دارد یعنی مجموعه‌ای از پیش‌فرض‌ها دربارهٔ چیستی دانش و هوشمندی. او توضیح می‌دهد که چگونه کتاب‌های چاپی به تمرکز و توجه بیشتر ما کمک کردند و باعث رشد تفکر عمیق و خلاق شدند. اما اینترنت، برعکس، ما را عادت به این داده است که لقمه‌های کوچک اطلاعات را سریع و بدون تمرکز و توجه از منابع گوناگون گردآوری کنیم.

مک‌لوهان می‌گوید: «تأثیرات فناوری در سطح نظرها و درک و برداشت ما نیست که بروز می‌یابد، بلکه الگوهای درک و فهم ما را، تدریجاً و بدون اینکه هیچ مقاومتی در مقابلشان صورت گیرد، تغییر می‌دهد. در بلندمدت اهمیت محتوای یک رسانه در تأثیری که بر نحوه تفکر و عملکرد ما می‌گذارد به‌مراتب کمتر از خود آن رسانه است. یک رسانه عامه‌پسند که روزنه ما به دنیای بیرون و به خودمان است، به چیزی که می‌بینیم و چگونگی دیدن آن شکل می‌بخشد و در نهایت، اگر به‌اندازه کافی از آن استفاده کنیم، کیستی ما را، هم در مقام فرد و هم در جامعه دگرگون می‌کند.»

تمرکز ما بر محتوای رسانه می‌تواند ما را از این تأثیرات عمیق غافل کند. آن‌قدر از برنامه‌های رسانه حیرت‌زده یا مشوش می‌شویم که دیگر فرصت و حواسی نمی‌ماند که بفهمیم در سرمان چه می‌گذرد. در پایان هم وانمود می‌کنیم که فناوری به‌خودی‌خود اهمیتی ندارد و با خودمان می‌گوییم، مهم این است که ما چطور از آن استفاده کنیم. معنی تلویحی این جمله که تسکین‌بخش غرورمان است، این است که زمام امور همچنان در دست ماست». اصول اینترنت همان اصول صاحبان صنایع است: سرعت و کارایی، بهره‌وری در تولید و مصرف. ما روزبه‌روز مهارتمان در نگاه گذرا به مطالب و مرور سریع بیشتر می‌شود اما آنچه از دست می‌دهیم توانایی تمرکز و تفکر است. در دنیای امروز که فناوری اطلاعات با سرعتی فزاینده به پیش می‌رود، در میانهٔ مسابقهٔ شتابان همگامی با فناوری‌های روز، این کتاب دعوتی است به یک توقف کوتاه و بازاندیشی در مسیری که تا امروز پیموده‌ایم و راهی که در پیش رو داریم.

شنیدن کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به مباحث جامعه‌شناسی، روان‌شناسی به‌ویژه مباحث مرتبط با فناوری اطلاعات مخاطب این کتاب هستند.

بخشی از کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟

«شاید عیب از من است و من استثنا هستم. اما ظاهرا که این‌طور نیست. وقتی با دوستانم درباره مشکلاتی که حین مطالعه دارم، حرف می‌زنم، خیلی از آنها هم می‌گویند که با مشکلات مشابهی مواجهند. آنها هم می‌گویند هر قدر بیشتر از اینترنت استفاده می‌کنند، مجبورند برای حفظ تمرکزشان بر متنی طولانی بیشتر تلاش کنند. برخی حتی نگرانند که نکند حواس‌پرتی مزمن گرفته‌اند. برخی از وبلاگ‌نویس‌هایی هم که من نوشته‌هایشان را می‌خوانم به همین پدیده اشاره کرده‌اند. اسکات کارپ که سابقا در یک نشریه می‌نوشت و حالا نویسنده وبلاگی درباره رسانه‌های آنلاین است، اعتراف می‌کند که کتاب خواندن را بالکل کنار گذاشته. او می‌گوید: «در دانشکده رشته‌ام ادبیات بود و هرچه کتاب می‌خواندم سیر نمی‌شدم. پس چه شد که به اینجا رسیدم؟ » و در پاسخ فرضیه‌ای مطرح می‌کند: «فکر می‌کردم تمام مطالعاتم را در اینترنت انجام می‌دهم چون شیوه مطالعه‌ام تغییر کرده، یعنی فقط دنبال راحتی بیشتر هستم، اما نکند دلیل اصلی‌اش این باشد که شیوه فکر کردنم عوض شده؟ »

بروس فریدمن هم که وبلاگی درباره کاربرد رایانه در علم پزشکی دارد شرح داده که چطور اینترنت عادات ذهنی‌اش را عوض کرده. او می‌نویسد: «حالا دیگر توانایی خواندن و فهم مقاله‌ای بلند را چه در اینترنت و چه روی کاغذ از دست داده‌ام. » فریدمن که پزشک آسیب‌شناسِ دانشکده پزشکیِ دانشگاه میشیگان است، در گفتگویی تلفنی که با هم داشتیم توضیح داد که تفکر او دچار کیفیتی «تقطیعی» شده که نشان‌دهنده شیوه‌اش در مرور سریع متون کوتاهِ منابع آنلاین است. او اذعان می‌کند: «دیگر نمی‌توانم کتاب جنگ و صلح را بخوانم. دیگر حتی یک پستِ وبلاگیِ بیشتر از سه یا چهار بند هم به نظرم خیلی طولانی است و فقط نگاهی سرسری به آن می‌اندازم. »

فیلیپ دیویس، دانشجوی دکترای رشته ارتباطات در دانشگاه کرنل انگلیس، که از نویسندگانِ وبلاگ انجمن نشریات علمی است، یادِ خاطره‌ای از دهه ۱۹۹۰ می‌افتد که به دوستی نحوه کاربرد جستجوگر وب را یاد می‌داده. تعریف می‌کند که وقتی دوستش برای خواندن متن سایت‌هایی که در جریان جستجو به آنها برمی‌خورده مکث می‌کرد، او «حیرت‌زده» و «حتی عصبی» می‌شد و دوستش را سرزنش می‌کرد که «قرار نیست صفحات وب را بخوانی، فقط روی کلماتی که هایپرتکست شده کلیک کن. » دیویس می‌نویسد که اکنون «خیلی مطالعه می‌کنم ــ یا دست‌کم باید خیلی مطالعه کنم‌ــ ولی در واقع مطالعه نمی‌کنم. متن را مروری سرسری می‌کنم و صفحه را بالا می‌برم. دیگران را متهم می‌کنم به اینکه توصیف ساده‌انگارانه‌ای از مسائل دارند، اما خودم هم حوصله مباحثات طولانی و کشدار و پرجزئیات را ندارم. » 

Mahla V.KiyAN
۱۴۰۰/۰۱/۲۰

. .روزانه بیش از ۳ الی ۴ ساعت آنلاین هستید و وب‌گردی می‌کنید؟ .پایان بسته اینترنت را با احساس خفگی و کمبود اکسیژن یکسان می‌دانید؟ .کتاب که سهل است؛ حتی کپشن‌های طولانی را تاب نمی‌آورید و احتمالاً همین الان هم برای مطالعه‌ی ادامه

- بیشتر
Dash Ali
۱۳۹۹/۰۶/۰۲

من این کتاب رو مدت ها بود که قصد داشتم بخونم‌. بالاخره خوندمش و واقعا به هم نسل هام و نسل های آینده پیشنهادش میکنم چون از ضروریاته برای تنظیم درست مسیر زندگی بعد از این انقلاب فناوری. یقینا مزیت های زیادی

- بیشتر
Desiree
۱۳۹۹/۰۳/۱۸

کاری که اینترنت می‌کند این است که ذره ذره ظرفیت تمرکز و تعمق مرا می‌خورد. چه آن‌لاین باشم و چه نباشم. ذهنم اکنون توقع دارد که اطلاعات را به آن شیوه‌ای که اینترنت توزیع می‌کند، یعنی به شکل جریان سریعی از ذرات، جذب

- بیشتر
mouses
۱۳۹۸/۰۸/۲۸

من که بدون شک دچار این بلای اینترنت شدمه. عدم تمرکز و عدم یادآوری مطالب، که فکر میکردم کُند ذهن شدمه ولی همین بلای اینترنته

⠀⠀⠀
۱۳۹۷/۱۰/۲۵

چند جمله‌ی اول این ترجمه و ترجمه‌ی دیگه‌ای(https://taaghche.ir/book/3831) رو با متن انگلیسی کتاب مقایسه کردم و همون اول خیالم راحت شد این ترجمه بهتره؛ البته مقایسم کامل نبوده و روشم بیشتر حذفی بوده ولی به نظرم این ترجمه ارزش هزینه

- بیشتر
maryam
۱۳۹۹/۰۱/۲۰

۶فصل اول کتاب صرفا روند تکامل اینترنتو بیان میکنه،که هیچ مطلب مهمی داخلش نیست،وبه نظرم کتاب کارعمیق ومینیمالیسم دیجیتال برای تاثیرات اینترنت روی ذهن وزندگی امروزه،مطالب بهتری ارائه دادن.

Artemis
۱۳۹۷/۰۲/۱۶

در این کتاب نویسنده با بررسی سیر تاریخ فناوری و ابزارهای ساخته شده دست انسان از زمان ما قبل تاریخ تا زمان حال و با توسل به منابع معتبر پژوهشی در زمینه علوم اجتماعی و روانشناسی نشون میده که فناوری

- بیشتر
دختری در صحرا
۱۳۹۶/۱۱/۲۴

خیلی خوب بود. باید همه ماها که درگیر اینترنتیم بخونیم👏🏻

فرزاد
۱۳۹۶/۰۱/۲۶

درجه یک و عالی. خوشخوان و برانگیزاننده.

imab
۱۳۹۸/۰۹/۱۳

کتاب خوبیه ما همیشه در مورد محتوای اینترنت بحث میکنیم و از تاثیر خود اینترنت غافلیم تغییر الگو های رفتاری ما جز همین تاثیراته.... همه فکر میکنند که رسانه ها نوکرشون هستند ولی این موضوع در واقع برعکسه!

اینکه در بلندمدت اهمیت محتوای یک رسانه در تأثیری که بر نحوه تفکر و عملکرد ما می‌گذارد به‌مراتب کمتر از خود آن رسانه است.
مـَه‌سـا
«شواهدی هست مبنی بر اینکه سلول‌های مغز ما عملاً در اثر استفاده رشد می‌کنند و بزرگ‌تر می‌شوند و اگر بی‌استفاده بمانند فرسوده می‌شوند و از بین می‌روند.
Gisoo
صدای غالب در کتابخانه مدرن تق‌تق صفحه کلید است نه ورق خوردن صفحات.
❤ محمد حسین ❤
محتوای یک رسانه صرفا «آن تکه‌گوشت لذیذی است که سارق جلوی سگ نگهبانِ ذهن ما می‌اندازد تا حواسش را پرت کند. »
مسلم
«محیط دیجیتالی، اغلب افراد را ترغیب می‌کند تا موضوعات بیشتری را گسترده‌تر اما سطحی‌تر بررسی کنند. » و اینکه «هایپرلینک‌ها افراد را از مطالعه و تفکر عمیق بازمی‌دارند. »
❤ محمد حسین ❤
وقتی آنلاین هستیم، نسبت به همه چیزهایی که در اطراف ما می‌گذرد، بی‌توجهیم. وقتی ما سرگرم پردازش خیل عظیمی از نشانه‌ها و محرک‌هایی هستیم که از سوی رسانه دیجیتال به سوی ما روان می‌شوند، در نظر ما جهان واقعی عقب می‌نشیند.
msadeq
شما می‌توانید کتاب را همراهتان به ساحل دریا ببرید، بدون اینکه نگران ورود شن و ماسه به داخل آن باشید. می‌توانید آن را با خودتان به رختخواب ببرید، بدون اینکه نگران باشید اگر خوابتان گرفت از دستتان روی زمین بیفتد و خراب شود. اگر قهوه هم روی آن بریزد، مشکلی پیش نمی‌آید. می‌توانید روی آن بنشینید، می‌توانید آن را روی میز بگذارید، صفحه‌ای را که دارید می‌خوانید، علامت بگذارید و چند روز بعد ادامه آن را از همان صفحه‌ای که رها کرده بودید، از سر بگیرید. هرگز دغدغه اینکه چگونه و کجا آن را به برق بزنید، ندارید یا نگران تمام شدن شارژ باتری‌اش نیستید.
❤ محمد حسین ❤
«نوشتن، آگاهی را گسترش می‌دهد. »
❤ محمد حسین ❤
بروس فریدمن هم که وبلاگی درباره کاربرد رایانه در علم پزشکی دارد شرح داده که چطور اینترنت عادات ذهنی‌اش را عوض کرده. او می‌نویسد: «حالا دیگر توانایی خواندن و فهم مقاله‌ای بلند را چه در اینترنت و چه روی کاغذ از دست داده‌ام. »
محمد صدوقی
بهایی که بابت مواهب اینترنت می‌دهیم ــ مواهبی که فقط یک آدم تنگ‌نظر چشمش را به روی آنها می‌بنددــ همانی است که کارپ «فرایند تفکر خطی قدیمی ما» می‌نامد. ذهن خطیِ متین، دقیق، متمرکز قدیمی با ورود ذهن جدید به حاشیه رانده شده است؛ ذهنی که حریص است که اطلاعات را در زمانی کوتاه، منقطع و اغلب توأمان بگیرد و توزیع کند ــ هرچه سریع‌تر بهتر.
Méhrshad
راویان جای نویسندگان را خواهند گرفت.
سپهر
وقتی یک کارگر، بیل دستی‌اش را با یک بیل مکانیکی عوض می‌کند، ماهیچه‌های بازویش ضعیف‌تر اما بازدهی‌اش بیشتر می‌شود. بعید نیست که وقتی کارهای ذهنی‌مان را به ماشین واگذار می‌کنیم، اتفاق مشابهی رخ دهد.
❤ محمد حسین ❤
زمانی که نقشه فراگیر شد، انسان به‌تدریج هر نوع رابطه طبیعی و اجتماعی اطرافش را در قالب نقشه به تصویر کشید، در قالب مجموعه‌ای از ترتیبات ثابت و محدود در فضایی واقعی یا انتزاعی. ما کم‌کم شروع کردیم به کشیدن نقشه زندگی، حوزه اجتماعی و حتی نظرهایمان. در سایه تأثیر ساعت مکانیکی، انسان کم‌کم به این نتیجه رسید که مغز و جسم او ــ و در واقع کل جهان‌ــ مثل «ساعت» کار می‌کند. ما در چرخ‌دنده‌های تودرتوی ساعت که بر اساس قوانین فیزیک می‌چرخند و زنجیره طولانی و مشخصی از علت و معلول ایجاد می‌کنند، استعاره‌ای مکانیکی یافتیم که می‌توانست فعالیت همه چیز و همین‌طور رابطه بین آنها را تبیین کند. خدا ساعت‌ساز اعظم شد. خلقت او دیگر رازی نبود که انسان باید پذیرای آن باشد بلکه معمایی بود که باید گشوده می‌شد. دکارت در سال ۱۶۴۶ نوشت، «بی‌تردید آمدن پرستوها در فصل بهار بدین معنی است که آنها هم مثل ساعت کار می‌کنند. »
Méhrshad
مطالعه بی‌صدای کتابی طولانی مستلزم توانایی تمرکز جدی در مدت زمانی طولانی برای فرایندی است که ما امروزه آن را «غرق شدن» در صفحات کتاب می‌خوانیم. برقراری این نوع انضباط ذهنی کار آسانی نبود. حالت طبیعی مغز انسان مثل مغز بیشتر خویشاوندان ما در قلمرو حیوانات، عدم تمرکز است. گرایش طبیعی ما این است که جهت نگاهمان و در نتیجه توجهمان را از شیئی به شی‌ء دیگر تغییر دهیم تا بتوانیم تا حد امکان از آنچه اطرافمان رخ می‌دهد مطلع باشیم.
erfan erfan
در ابتدا او نمی‌توانست چیزی را که دیده باور کند.
سلیمانا
فقط حرکات فیزیکی مکرر نیستند که می‌توانند مغز ما را از نو سیم‌کشی کنند. فعالیت ذهنی صرف نیز می‌تواند مدارهای عصبی ما را تا حد زیادی تغییر دهد.
❤ محمد حسین ❤
روی آوردن به کتاب‌های به اصطلاح «زرد» به قلم افرادی است که پاسخ‌هایی دم‌دستی به این سؤال‌ها می‌دهند و راه‌حل‌های یکسان آسان برای همه مشکلات همگان پیش پا می‌نهند که همه با آنها آشنا هستیم: ۴۰ راه برای خوشبختی، ۲۰ راه برای غلبه بر اضطراب، ۵۰ توصیه برای زندگی زناشویی، و... انگار انسان‌ها ماشین هستند و می‌توان برای مشکلات افراد، که نام مشترک امّا کیفیت متفاوت دارند، راه‌حل یکسانی عرضه کرد که کارگر هم بیفتد. این کتاب‌ها اکثرا به نظر من خطرناک هم هستند، زیرا افراد را از اندیشیدن به مسائل و مشکلاتشان معاف می‌کنند و نسخه‌ای می‌پیچند که همه به یکسان از آن استفاده کنند.
mahsa
به قولِ مک‌لوهان، رسانه‌ها صرفا کانال‌های اطلاعاتی ما نیستند. آنها فقط خوراک فکری ما را تأمین نمی‌کنند بلکه فرایند تفکر ما را نیز شکل می‌دهند. و به نظر من کاری که اینترنت می‌کند این است که ذره‌ذره ظرفیت تمرکز و تعمق مرا می‌خورد. چه آنلاین باشم و چه نباشم. ذهنم اکنون توقع دارد که اطلاعات را به آن شیوه‌ای که اینترنت توزیع می‌کند، یعنی به شکل جریان سریعی از ذرات، جذب کند. زمانی من در دریای واژگان غواصی می‌کردم اما اکنون فقط با جت‌اسکی در سطح این دریا حرکت می‌کنم. شاید عیب از من است و من استثنا هستم. اما ظاهرا که این‌طور نیست.
محمد صدوقی
فقط تفکر عمیق نیست که مستلزم ذهنی آرام و هشیار است، بلکه همدلی و احساس نیز مستلزم چنین ذهنی است.
❤ محمد حسین ❤
ما وقتی در اینترنت جستجو می‌کنیم، جنگل را نمی‌بینیم. ما حتی درختان را نیز نمی‌بینیم. ما فقط ترکه‌ها و برگ‌ها را می‌بینیم.
❤ محمد حسین ❤

حجم

۳۱۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

حجم

۳۱۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

قیمت:
۱۲۴,۰۰۰
تومان