کتاب میشل استروگف
معرفی کتاب میشل استروگف
کتاب میشل استروگف داستانی از ژول ورن با ترجمه و بازنویسی مجید ریاحی است. این داستان درباره مردی از فرماندهان جنگی تزار است که باید یک ماموریت مخفی و بسیار مهم را به پایان برساند.
یک فیلم سینمایی در سال ۱۹۵۶و یک مینیسریال هم در سال ۱۹۷۵ بر اساس این فیلم ساخته شده است که موسیقی متن زیبای آن، اثر ویلادیمیر کوزما آهنگساز رومانیایی، ماندگار شد.
درباره کتاب میشل استروگف
میشل استروگف هم مانند داستانهای دیگری که ژول ورن نوشته است درباره سفر حرف میزند. اما این بار مفهوم سفر از آثار دیگر او متفاوت است. این داستان که فضایی واقعگرایانهتر دارد درباره یک فرمانده جنگی تزار است که در سفری پرخطر و پرماجرا، به دنبال جلوگیری از دسیسهای علیه میهن است.
او در راه خود به ایرکوتسک که از سیبری میگذرد، باید از مناطق خطرناکی که در اشغال تاتارها است، عبور کند تا نامهای را به یکی از مقامات برساند. اما آنچه که برای او بسیار اهمتی دارد این است که هویت حقیقی او، میشل استروگف، به هیچ عنوان نباید فاش شود چون او در سرزمینی بود که از جاسوسان پر بود و اگر کسی به هویت حقیقی او پی میبرد، ماموریتش نیمه تمام باقی میماند.
ژول ورن با توصیفات قدرتمندانهاش و همچنین هنرش در نویسندگی و ایجاد تعلیقهای به موقع، کاری کرده است که محیط نیمهوحشی سیبری به خوبی پیش چشمان مخاطبان مجسم شود. او با همکاری «دِنری» نمایشنامهای از این اثر تهیه کرد که در ۱۸۸۰ بر صحنه رفت.
خواندن کتاب میشل استروگف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
میشل استروگف را به خواندگان نوجوان و تمام کسانی که دوست دارد آثار و شاهکارهای ادبی بزرگ دنیا را بخوانند، پیشنهاد میکنیم.
درباره ژول ورن
ژول گابریل ورن ۸ فوریه ۱۸۲۸ در فرانسه به دنیا آمد. او به شدت به ادبیات و نمایشنامه نویسی علاقهمند بود اما به درخواست خانوادهاش در رشته حقوق تحصیل کرد. اما ذوق و علاقهاش دوباره او را به سمت ادبیات کشاند. تخیل او باعث شد تا آثار جذابی بیافریند که هنوز هم در تمام دنیا طرفدار داشته باشد و کتابهایش به زبانهای بسیاری ترجمه شود. ژول ورن بعد از آگاتا کریستی، دومین نویسندهای است که آثارش به تمام زبانها ترجمه شده است.
از میان مشهورترین کتابهای او میتوان به سفر به مرکز زمین، دور دنیا در هشتاد روز، بیست هزار فرسنگ زیر دریا، پنج هفته در بالن و میشل استروگف اشاره کرد. داستانهای عموما داستانهایی تخیلی هستند که بسیاری از آنها کمی بعد به واقعیت بدل شدهاند. ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵ در ۷۷ سالگی در امیان، فرانسه چشم از جهان فروبست.
بخشی از کتاب میشل استروگف
از نخسـتین لحظـات ورود بـه مجلـس، هـر دو درصـدد تهیـه ی خبرهـای ویــژهای بودنــد و ســخت تــلاش میکردنــد کــه در مــورد مناطــق نــا آرام، به خصــوص ســیبری، اطلاعاتــی بــه دســت آورنــد. پــس از خــروج ژنــرال کیســوف از مجلــس، «آلســیو ژولیــوه» درحالی کــه بــه خــود میگفــت یــک خبرنــگار بــرای حــرف درآوردن از زیــر زبــان دیگــران چــه چرندیاتــی کــه نبایـد بگویـد بـه خبرنـگار انگلیسـی گفـت: «راستی که چه مهمانی جالبی است همکار عزیز!»
هری بلانت پاسخ داد: «بلـه! مهمانـی مجللـی بـود و مـن جریـان آن را چنـد لحظـه پیـش بـه اداره روزنامـهام مخابـره کـردم.»
«مــن هــم در اســتثنایی ارزیابــی کــردن مجلــس بــا تــو هــم عقیــده هســتم و جریــان را به طــور مفصــل بــرای دختــر عمویــم مدلــن گــزارش کــردهام.»
خبرنگار انگلیسی با حیرت پرسید: «دختر عمو؟»
«بلــه! مــن بــا او تمــاس دارم و در تلگــرام هرچــه را کــه از ایــن مهمانـی دیـدم و به خصـوص چهـره اندوهگیـن میزبـان را گـزارش دادهام. راسـتی آقـای بلانـت یـادت می آیـد در سـال ۱۸۱۲ در ژاکـرات چـه پیـش آمــد؟
خبرنگار انگلیسی پاسخ داد: «بلـه، همـه جزییـات حادثـه یـادم هسـت. درسـت مثـل این کـه خـودم در آنجـا حضـور داشـته و رویـداد را بـه چشـم خـود دیده باشـم.»
«نمیدانــم یادتــان میآیــد کــه درســت در وســط جشــن بــه امپراتــور خبــر دادنــد کــه ســربازان ناپلئــون از مــرز «نیــه مــن» گذشــتهاند. البتــه امپراتـور بـه روی خـودش نیـاورد و تـا آخـر مهمانـی بـدون اظهـار نگرانـی در بیـن مهمانانـش باقـی مانـد. امشـب هـم وضـع همان گونـه بـود و درسـت در گرماگـرم جشـن بـه تـزار اطـلاع دادنـد کـه خطـوط تلگـراف قطـع شـدهاند و دیگــر بــا حکومــت ««ایرکوتســک»» ارتباطــی ندارنــد، ولــی او نگرانــی خـود را از مهمانـان مخفـی کـرد.»
حجم
۶۱۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۶۱۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
نظرات کاربران
نسخه اصلی کتاب بیش از ۴۵۰ صفحه است!