کتاب پروردگار مهر

کتاب دوزبانه پروردگار مهر اثری از جی. پی واسوانی کتابی است که شما را بیش از پیش با خالق مهربانی‌ها آشنا می‌کند.

درباره کتاب  پروردگار مهر

این کتاب گفتارهایی معنوی از جی. پی واسوانی است که وحید کیان آن را به فارسی برگردانده است.

گفتارهای جی. پی. واسوانی بسیار ساده‌اند. گاهی چنان ساده كه هنگام خواندن آنها بی‌اختیار تبسم می‌کنید. اما همین تبسم خیلی باارزش است. مگر عرفا و بزرگان باید حرف‌های عجیب و دور از ذهن بزنند؟ مگر زمانی كه به آنها فكر می‌كنیم باید چهره عبوس و متفكر‌شان به یادمان بیفتد؟ اگر این ‌طور است پس خدای مهربان كجاست؟ در واقع عجیب است كه از خدای بخشنده و مهربان حرف بزنیم، اما وجودمان سرشار از كینه باشد و اَخم بر پیشانی داشته باشیم. خواندن گفتارهای جی. پی. واسوانی جالب است، وقتی ببینید چه‌ اندازه ساده می‌گوید و حرف‌های عجیب و دور از ذهن نمی‌زند. گفتارهای او آن ‌چنان پُر مهر و شیرین هستند كه با خواندن هر باره آنها لذتی دوچندان می‌برید.

 خواندن کتاب پروردگار مهر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 اگر دوست دارید جملات انیگزشی و معنوی بخوانید و روح خود را جلا دهید. این کتاب برای شما است.

 درباره جی. پی. واسوانی

جی. پی. واسوانی متولد دوم اوت ۱۹۱۸ است. او در حیدرآباد سند به ‌دنیا آمد. وی دوران تحصیلی خیلی موفقی داشت و در سنین پایین‌تر از معمول فارغ‌التحصیل شد. حتی مدتی را در دانشگاه تدریس ‌كرد، اما انگار در زندگی به دنبال هدف دیگری بود. او آینده به ظاهر روشن‌اش را رها كرد و به شاگردی عموی عارف‌مسلک خود «تی. ال. واسوانی» در آمد.

در كل هدف جی. پی. واسوانی رساندن پیام خدا به قلب‌های تشنه مردم است. او تاكنون در حدود سی كتاب تألیف كرده است كه به دیگر زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده‌اند. شیوه گفتاری جی. پی. واسوانی بسیار گیراست و آدمی را سحر می‌كند. او در میان مردم می‌گردد و با سخنانش باعث دلگرمی آنان می‌شود. وی به سادگی و زیبایی می‌گوید:

 «می‌دانید بهترین ورزش برای قلب چیست؟ این كه خم شوید و تا آن ‌جا كه می‌توانید دست افتادگان را بگیرید».

بخشی از کتاب پروردگار مهر

شاید دوستان‌، ما را ترك ‌كنند و خویشان از ما دوری ‌جویند، ولی همیشه یك نفر به ما عشق می‌ورزد، او خداست! با عشق به او زندگی كنید.

ـ شگفت‌انگیزترین واقعیت عشق این است كه هر چه بیشتر دوست بدارید، قدرت دوست داشتن در شما بیشتر می‌شود.

ـ ای بی‌خرد، از خدا به این خاطر كه تو را دوست دارد تشكر نكن، چون‌كه كاری غیر از این از او بر نمی‌آید، از او به این خاطر كه شعلة‌ عشقش را در قلبت فروزان كرده است تشكر كن. بگذار این شعله بیشتر و بیشتر زبانه بكشد، تا جایی كه نَفْسِ تو را بسوزاند، و در وجودت تنها‌ خدا بماند و بس.

وقتی كه آدمی خود را تسلیم خدا می‌كند، او تمام مسئولیتش را به ‌عهده می‌گیرد. تنها كاری ‌كه باید بكنیم این است، مانند یك كودك، خود را به او بسپاریم. آن ‌‌وقت فرشتگانِ خدا پیشاپیش ما حركت می‌كنند تا راه را برای ما باز كنند.

ـ گذشته چك بی‌محل است. آینده هم مانند سفته می‌ماند. تنها وجه نقدی كه داریم همین زمان حال است. بیایید از آن عاقلانه و درست استفاده كنیم.

ـ كسی خوب زندگی می‌كند كه بیشتر بخندد، زیاد دوست بدارد و شادكامی خود را فدای دیگران كند.