کتاب زیر خاکی؛ جلد یکم
معرفی کتاب زیر خاکی؛ جلد یکم
کتاب زیر خاکی؛ جلد یکم، مجموعهای از داستانها و جملات کوتاه و شگفتانگیز است که سعید گلمحمدی گردآوری و منتشر کرده است.
کتاب زیر خاکی؛ جلد یکم مجموعهای از داستانها و جملات کوتاه و شگفتانگیز را گردهم آورده است. داستانهایی که به زیبایی هرچه تمامتر، نکتهای را درباره زندگی به مخاطبان گوشزد میکنند و یا پندی و درسی برای زندگی دارند. سعید گلمحمدی گردآورنده این مجموعه معتقد است بعضی از کتابها برای ما قصه میگویند تا بخوابیم، و بعضی دیگر قصه میگویند تا ما بیدار شویم! به این امید که داستانهای این کتاب به بیداری ما کمک کنند.
کتاب زیر خاکی؛ جلد یکم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران کتابهای انگیزشی و علاقهمندان به کتابهای حوزه خودیاری و موفقیت را به خواندن کتاب زیر خاکی؛ جلد یکم دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب زیر خاکی؛ جلد یکم
ملانصرالدین و شغل کاتبی
ملانصرالدین چندی بود که شغل کاتبی را برگزیده بود. روزی همکار بدخطش گفت: «نوشتههای من به حدی ناخواناست که صد دینار برای نوشتن میگیرم و صددینار دیگر نیز برای خواندن.»
ملا آهی کشید و گفت: «افسوس که من از صد دینار دوم محرومم. چون من از خواندن نوشته خودم هم عاجزم!»
نکته: زندگی ما یک کتاب است و ما نویسنده آن هستیم. چیزی که در رابطه با انسان مایه شگفتی است، این است که چقدر او نقش خود را در شکلگیری شرایط زندگی نادیده میگیرد و در قالب یک بیگناه مظلوم از جور ایام و نارفیقی دوستان مینالد. از زندگی و زشتی و پلشتی آن مینالیم، درحالی که متوجه نیستیم ما نویسنده داستان زندگی خویشیم. اگر شرایط دلچسب نیست (بدخط و ناخواناست)، محصول انتخابهای ماست. انتخابهای گذشته ما را به شرایط اکنون رسانده است. حتی کسانی که با قبول این واقعیت مشکل دارند و از دیگران مینالند، اگر منصفانه به گذشتهشان نگاه کنند متوجه میشوند با انتخابهای بهتر میتوانستند اکنون در شرایط بهتری باشند.
(ملانصرالدیندرمانی)
فرزانه ژرفنگر، جیمز آلن میگوید:
انسان نمیتواند به گونهای مستقیم حوادث زندگی خودش را انتخاب کند، ولی میتواند افکار خود را انتخاب کند و با این عمل به طور غیرمستقیم، شکل حوادث زندگی خود را تعیین نماید.
آخرین آزادی ما این است که
نگرش خود را در هر شرایطی خود انتخاب کنیم. ویکتور فرانکل
***
ملانصرالدین و دزد
ملانصرالدین در بازار مغازهای داشت و خانهای در بالای آن که شبها همان جا اقامت داشت. شبی دزدی به دکان ملا زد. او با سوهان مشغول بریدن قفل در بود. ملا چون بیخوابی به سرش زده بود به بیرون نگاه کرد و در تاریکی شبح مردی را در جلوی دکانش دید. از او پرسید: «ای مرد! کیستی و در این وقت شب اینجا چه میکنی؟»
دزد هم خود را نباخت و گفت: «من دورهگرد بینوایی هستم. دلم گرفته دارم کمانچه میزنم.»
ملا پرسید: «این چه کمانچهای است که صدا ندارد؟»
دزد پاسخ داد: «این نوعی کمانچه است که فردا صبح صدایش به گوشت میرسد.»
ملا خوابید و دزد هم مغازه را خالی کرد و رفت. صبح که ملا مغازهاش را خالی یافت، شروع به کوبیدن به سرش و گریه وزاری کرد و تازه فهمید که منظور دزد شبگردنما چه بوده است.
نکته: در زندگی اکثر آدمیان انتخابهای امروز و نتایج آن فاصله چند ساله است. و این مهمترین دلیلی است که فراموش میکنیم زندگی امروز ما حاصل انتخابهای دیروز ماست. این فراموشی ما را در مقام طلبکار از زندگی قرار میدهد و در مقام یک شاکی مظلوم همه را مقصر میدانیم. به عنوان مثال:
یک روز ورزش نکردن یا پرخوری شما را چاق نمیکند، اما انتخاب هرروزه پرخوری و ورزش نکردن در درازمدت شما را با اضافه وزن روبهرو میکند. درواقع، صدای اثر ورزش نکردنتنان بعدآ بلند میشود.
یک نخ سیگار کشیدن شما را به یکباره دچار بیماری نمیکند، اما اگر به این کار ادامه بدهید صدایش را بعدآ در قالب بیماری میشنوید.
نگذاشتن وقت کیفی برای خانواده و بچهها در درازمدت نتیجهاش را نشان میدهد: زمانی که بچههایتان را دچار آسیبهای اجتماعی میبینید و رابطهتان با همسرتان به سردی گراییده است.
حجم
۱۵۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۸۱ صفحه
حجم
۱۵۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۸۱ صفحه