دانلود و خرید کتاب شاهدی از بهشت ایبن الکساندر ترجمه سعید گل‌محمدی
تصویر جلد کتاب شاهدی از بهشت

کتاب شاهدی از بهشت

معرفی کتاب شاهدی از بهشت

ابن الکساندر، جراح حاذق مغز و اعصاب در کتاب شاهدی از بهشت از سفرش به دنیای پس از مرگ برای شما می‌گوید. او در دهم نوامبر سال ۲۰۰۸ دچار یک بیماری نادر شد و به مدت هفت روز به کما رفت و تجربه‌ای نزدیک به مرگ داشت. 

درباره کتاب شاهدی از بهشت

دکتر الکساندر یک جراح متخصص مغز و اعصاب است که به یک بیماری لاعلاج دچار شد و به کما رفت و هفت روز بعد درحالی‌که پزشکان معالجش داشتند امکان متوقف کردن درمان او را بررسی می‌کردند، ناگهان چشمانش باز شد و از کما بیرون آمد. بهبودی او یک معجزه بود اما معجزه بزرگتر سرگذشت او در طول این هفت روز بود که در این کتاب به صورت مفصل آن راب رای خوانندگان تعریف کرده است. او در این هفت روز مرگ یا چیزی شبیه آن را تجربه کرده بود.

قبل از این تجربه، دکتر الکساندر نمی‌توانست دانش خود را دربارهٔ مغز و عصب‌شناسی با اعتقاد به مفاهیمیمثل  بهشت، خدا و روح تطبیق دهد. اما امروز او معتقد است سلامت کامل هنگامی است که ما دریابیم خدا و روح واقعیت دارند و مرگ پایان زندگی ما نیست، بلکه تنها یک گذر است.

خواندن کتاب شاهدی از بهشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب برای همه خوب است به خصوص کسانی که فکر می‌کنند زندگی انسان در همین دنیای فانی خلاصه می‌شود و پس از مرگ دنیایی در کار نیست.

بخشی از کتاب شاهدی از بهشت

همان ابتدا که در عالم کرمی‌شکل بودم، هیچ درکی از هوشیاری نداشتم. نمی‌دانستم که چه کسی یا چه چیزی بودم، یا حتی «آیا» وجود داشتم. من فقط «آن‌جا» بودم… یک هوشیاری مجرد در وسط یک نیستیِ تاریک، گل‌آلود، رقیق که نه شروعی داشت و نه پایانی؛ ولی حالا پی برده بودم که من بخشی از ملکوت بودم و هرگز هیچ‌چیز نمی‌توانست آن‌را از من بگیرد.

این تصویر اشتباه که می‌توانیم از خدا جدا شویم، منشا هر نوع اضطراب و نگرانی در جهان است. درمان آن درک این است که هرگز هیچ‌چیز نمی‌تواند ما را از خدا جدا کند. من خود بخشی از این درمان را هنگامی‌که در گذرگاه بوده و کل آن‌را زمانی‌که در مرکز هستی بودم، دریافت کردم. این معرفت، مهم‌ترین چیزی بود که تاکنون فرا گرفته‌ام و باعث شد عالم کرمی‌شکل و وحشت ناشی از آن، از من دور شود و به من این امکان را بدهد که بتوانم آن‌را، آن‌طور که هست ببینم؛ به‌عنوان بخشی نه کاملا جالب، ولی بدون شک، لازم در کل خلقت.

افراد زیادی نیز به عالمی که من سیر کردم، سفر کرده‌اند؛ ولی عجیب این‌که بیشتر آن‌ها در طول سفر هویت زمینی‌شان را، هنگامی‌که از شکل خاکی‌اش فاصله داشتند، به‌خاطر می‌آوردند. آن‌ها می‌دانستند که مثلا ژان اسمیت، یا جورج جانسون، یا سارا براون بودند. آن‌ها هرگز چشم از این واقعیت برنداشتند که مدتی برروی زمین زندگی می‌کردند. همچنین واقف بودند که بستگانشان هنوز آن‌جا بر روی زمین هستند؛ منتظر و امیدوارند که پیششان بازگردند. در موارد زیادی نیز آن‌ها دوستان و بستگانشان را که قبلا فوت کرده بودند، ملاقات کردند و خیلی‌زود آن‌ها را شناختند.

در بسیاری از موارد، افرادی که این تجربه‌ها را داشته‌اند، گزارش داده‌اند که طی آن، مروری بر زندگی‌شان داشتند و شاهد مراوداتشان با افراد مختلف و اعمال خوب و بدشان در طول عمر خود بودند.



 

معرفی نویسنده
عکس ایبن الکساندر
ایبن الکساندر

ایبن الکساندر سوم دسامبر سال ۱۹۵۳ در کارولینای شمالی متولد شد. او از نسل خانواده‌ای تماما دانشمند، حقوقدان و پزشک بوده و خود نویسنده، سخنران و جراح مغز و اعصاب است. وی تحصیلات درخشانی با نمرات عالی در رشته شیمی، پزشکی و تخصص مغز و اعصاب در دانشگاه‌های کارولینای شمالی، دوک و مدرسه پزشکی هاروارد دارد. همچنین ۲۵ سال فعالیت در حوزه پزشکی داشته و در این مدت زمان بیش از ۱۵۰ مقاله به صورت انفرادی یا مشترک تالیف نموده و بیش از ۲۰۰ ارائه در کنفرانس‌های بین‌المللی پزشکی در سراسر جهان دارد.

Dexter
۱۳۹۸/۱۱/۰۹

«کی رفته؟ کی برگشته؟» این حرف یکی از حرف هاییه که این روزها زیاد می شنویم .از یه فرد بی سواد گرفته،تا راننده ی تاکسی تا جراح دندان پزشک( حداقل آخری رو خودم همین چند هفته ی پیش شنیدم) و

- بیشتر
maryam
۱۳۹۹/۰۱/۰۵

کتاب خیلی خوبی بوووووود و اینو کسی میفهمه که تا آخر خونده باشه هرچند کتاب سه دقیقه در قیامت هم کتاب عااالی بود اما نوبسنده این کتاب چون پزشک بود به خوبی توانسته بود از نظر علمی تجربه نزدیک به مرگش را

- بیشتر
مریم
۱۳۹۹/۰۷/۱۳

بیشتر توضیحات درباره ی بیماری بود و تجربه نزدیک به مرگ ایشون خیلی کم بود شاید حدود چهل صفحه. به هر حال حرفهایی که بعد از این تجربه زده بودن خوب بود. ولی تو این زمینه ها کتاب(آنسوی مرگ) کاملتر

- بیشتر
Atefe_M
۱۳۹۹/۰۵/۲۲

یکی از تاثیرگذار ترین کتاب هایی که در زمینه عالم معنا خوندم بوده....به نظرم هم برای کسانی که عقیده ای به مسائل معنوی ندارند مناسبه و هم برای افراد معتقد

وحید شعبانی
۱۳۹۹/۰۴/۲۳

کتابی در مورد تجربه نزدیک به مرگ، جالب از این جهت که تجربه کننده، خود جراح و محقق مغز و اعصاب بوده و قبل از تجربه، باوری به این تجربیات نداشته است. احاطه علمی او به موضوع آگاهی و ذهن و

- بیشتر
M JVD
۱۴۰۱/۱۱/۱۶

ثابت کردن اون دنیا، بهشت و جهنم به صورت علمی؟! آره خودشه درست اومدی...

مروارید ابراهیمیان
۱۳۹۹/۰۵/۱۷

این ترجمه ی دیگری از کتاب، بهشت زیبای خدا حقیقت دارد هست

کاربر ۱۵۲۷۸۵۶
۱۳۹۹/۰۱/۲۸

این کتاب فوق العاده است، خوندنش رو به همه انسانهای اندیشمند از هر نژاد و دین و مسلکی پیشنهاد میکنم.

Mohammad Rrza
۱۳۹۹/۰۱/۱۲

برای دوستان که مطالب علمی دوست دارند خوب هست نود درصد مطلب علمی بود درباره بهشت اصلا چیزی خاصی نگفته

پری قندیلی
۱۴۰۱/۰۱/۲۲

قرار بود این کتاب پنجاه درصد تخفیف داشته باشد ولی طاقچه بهای کتاب را کامل دریافت کرد این دومین بار است که این اتفاق برای من افتاده است چرا باعث سلب اعتماد میشوید فریب کاری تاکجا

درحال حاضر درک می‌کنم که چرا بعضی از ادیان مخالف‌اند که برای خدا نامی بگذارند یا پیامبران الهی را به تصویر بکشند. در این مخالفت، حکمتی نهفته است؛ زیرا تا زمانی‌که برروی زمین خاکی هستیم، درک واقعیت خدا خارج از توان ما انسان‌هاست تا بتوانیم آن‌را در قالب کلمات یا تصاویر بیان کنیم.
maryam
تجربهٔ لحظه مرگم مرا متقاعد کرد که بخشی مرموز از وجودمان درحال ضبط همهٔ وجوه زندگی خاکی‌مان است و این روند ضبط و ثبت از همان ابتدا زندگی‌مان آغاز می‌شود.
Dexter
ما انسان‌ها ـ موجوداتی روحانی که به‌طور موقت در بدن‌های تکامل‌یافتهٔ محصول زمین و مقتضیات آن سکنی گزیده‌ایم ـ خودمان انتخاب‌های واقعی را می‌کنیم. تفکر حقیقی کار مغز نیست؛ اما آموخته‌ایم ـ قدری هم توسط خود مغز ـ مغزمان را با هر آنچه فکر می‌کنیم و هر آنچه هستیم مرتبط بدانیم؛ به‌طوری‌که قابلیت خود را برای درک این‌که بیشتر و برتر از یک جسم و یک مغز فیزیکی، از دست داده‌ایم.
Dexter
می‌دانم به‌هر حال افرادی خواهند بود که سعی می‌کنند، تجربه‌ام را مخدوش جلوه دهند و یا آن‌را خیلی کم‌اهمیت معرفی کنند؛ زیرا نمی‌توانند باور کنند چیزی که برایم رخ داد، می‌تواند به احتمال زیاد علمی و یا چیزی بیش از یک رویای احمقانهٔ عجولانه باشد. اما من بهتر می‌دانم و به‌خاطر آن‌هایی‌که این‌جا برروی کرهٔ زمین هستند و آن‌هایی که در عالم ماورا ملاقات کردم، وظیفهٔ خود می‌دانم (هم به‌عنوان یک دانشمند جستجوگر حقیقت و هم به‌عنوان پزشکی که خود را وقف کمک به مردم کرده است) به همهٔ مردم اعلام کنم چیزی که تجربه کردم درست، واقعی و بسیار مهم بوده
maryam
ذره‌های کوچکی از نیروی شیطانی در کل گیتی پراکنده شده است، اما درحقیقت، جمع همه آن نیروها حتی به اندازهٔ یک دانه شن در ساحل وسیعی از خوبی، فراوانی، امیدواری و عشق بی‌قید و شرطی که گیتی را لبریز کرده، نیست.
Shiva Ahmadi
علم، چیزی که من همهٔ عمرم را صرف آن کردم، هیچ‌گونه منافاتی با چیزی که در عالم بالا فراگرفتم ندارد؛ اما بسیاری چنین اعتقادی ندارند، زیرا افراد خاصی از جامعهٔ علمی که خود را ملزم به دیدگاه مادی‌گرایی می‌دانند، بر این اصرار داشته و دارند که نمی‌توان بین علم و معنویت همزیستی برقرار کرد. آن‌ها در اشتباه‌اند. هدف اصلی من از نوشتن این کتاب، شناساندن بهتر این حقیقت دیرینه
Dexter
زندگی ما در این‌جا ممکن است کم‌اهمیت به‌نظر برسد؛ زیرا در مقایسه با زندگی‌ها و دنیاهای دیگری که جهان‌های مریی و نامریی را پر کرده‌اند، فقط به اندازهٔ یک دقیقه است؛ اما این دنیا از این نظر حایز اهمیت است که باید از این‌جا به‌سوی ملکوت تعالی یابیم.
کاربر ۸۸۴۷۵۲
«انسان باید دنبال چیزی بگردد که وجود دارد، نه چیزی که فکر می‌کند باید وجود داشته باشد» آلبرت اینشتین
Leben
دیدگاه علمی‌ام، طی سالیان، به‌طور پیوسته و نرم، توانایی‌ام را در اعتقاد به چیزی بزرگ‌تر تحلیل برده بود. چنین به‌نظر می‌رسید که علم با ارایهٔ شواهد باعث‌شده جایگاه انسان در جهان هستی به‌سمت صفر سوق پیدا کند. اعتقاد چیز خوبی است؛ اما علم اهمیتی برای خوبی قایل نیست. سروکار علم با آن چیزی است که وجود دارد. من فراگیرندهٔ علم از نوع جنبشی هستم؛ یعنی از طریق تجربه یاد می‌گیرم. اگر خودم چیزی را احساس یا لمس نکنم، مشکل می‌توانم به آن علاقه‌مند شوم.
Dexter
از ویژگی‌های بشر است که همیشه گمان می‌کند برای انجام دادن کارها فرصت دارد! همیشه با وعده دادن‌ها اجرای هر کار مهمی را به تعویق می‌اندازیم و گاهی برای پیش پا افتاده‌ترین کارها سراسیمه‌ایم؛ ولی برای کارهای مهم به آهستگی قدم برمی‌داریم، گویا عمر نوح داریم و فرصت بسیار، چرا وقتی حقیقتی ارزش آن برای ما مسلم شده، در هنگام انجام آن‌را خیلی جدی نمی‌گیریم؟ گرهٔ کار کجاست؟ همیشه برای کارهای بی‌ارزشی و پیش‌پا افتاده، وقت داریم؛ ولی برای کارهای جدی و ارزشمند وقت نداریم!
niloufar
ما چگونه می‌توانیم به این خویشتن روحی خالص نزدیک شویم؟ از طریق تجلی عشق و محبت، چرا؟ زیرا عشق و محبت بسیار فراتر از امور انتزاعی است که ما فکرش را می‌کنیم. آن‌ها واقعی، ملموس و تشکیل‌دهندهٔ بافت عالم روحی‌اند. برای بازگشت به آن دنیا، باید یک بار دیگر شبیه آن عالم شویم؛ حتی زمانی‌که در این عالم خاکی قرار گرفته‌ایم در حال جدال با آن هستیم.
کاربر ۸۸۴۷۵۲
درواقع ما تجلی تجربه خداوند در عالم ماده هستیم. او نمی‌خواهد در فقدان و فقر زندگی کنیم و درواقع می‌خواهد ما به تمام آنچه خواهانش هستیم برسیم
nina61
در طول سال‌ها طبابت، داستان‌های زیادی از افراد مختلفی شنیدم که تجربه‌های عجیبی داشتند. معمولا آن‌هایی‌که ایست قلبی داشتند، داستان‌هایی از سفرشان به جاهای مرموز و مناظر جالب، مکالمه با بستگان فوت‌کرده و حتی ملاقات با خدا تعریف می‌کردند. این مطالب جالب و شنیدنی از دیدگاه من چیزی جز توهم نبود.
maryam
«قدردانی نه‌تنها بزرگ‌ترین تقواست، بلکه پدر همهٔ تقواهاست» سیسرو ۱۰۶ ـ ۴۳ پیش از میلاد مسیح
M JVD
بسیاری از مواقع دستورات و توصیه‌هایی که به آن‌ها می‌شود، تنها حرف‌های خوب نیست که بشنوند و ذوق زده شوند، بلکه آن‌ها دقیقا برای اجرای ضروری و برای انجام دادن است، آن هم به‌صورت فوری! از ویژگی‌های بشر است که همیشه گمان می‌کند برای انجام دادن کارها فرصت دارد! همیشه با وعده دادن‌ها اجرای هر کار مهمی را به تعویق می‌اندازیم و گاهی برای پیش پا افتاده‌ترین کارها سراسیمه‌ایم؛
true islam
مغز انسان این‌طور عمل می‌کند. انسان به‌صورتی ساخته شده که خودش را با وضعیت جدید وفق می‌دهد. من بارها برای بیمارانم توضیح داده بودم که به‌مرور زمان، درد و ناراحتیشان کمتر خواهد شد یا حداقل کمتر به‌نظر خواهد رسید؛ زیرا به‌تدریج بدن و مغزشان خود را با شرایط جدید وفق می‌دهد. وقتی این وضعیت طولانی شود، مغزمان آن‌را نادیده یا عادی می‌پندارد.
Shiva Ahmadi
این زندگی بیهوده و عبث نیست، اما ما بیشتر مواقع نمی‌توانیم این واقعیت را از این‌جا درک کنیم. آنچه درحال کما برای من رخ داد، ملموس‌ترین و مهم‌ترین داستانی است که می‌توانم آن‌را تعریف کنم
maryam
جایی‌که من رفتم، حقیقی بود. آن‌قدر واقعی که زندگیِ کنونی ما در مقایسه با آن کاملا شبیه یک توهم است. این مسئله به آن معنی نیست که برای زندگیِ فعلی ارزشی قایل نباشم. در حال حاضر، من ارزش این دنیا را اکنون بیش از همیشه می‌دانم؛ به این دلیل‌که آن‌را در قالب واقعی‌اش می‌بینم.
maryam
عواقب ناشی از این حادثه، فوق‌العاده و فراتر از هرگونه توصیف است. این تجربه به من نشان داد که مرگ بدن و مغز پایان هوشیاری نیست، بلکه تجربه‌های انسانی فراتر از قبل همچنان ادامه خواهد داشت. مهم‌تر از آن، حیات انسانی تحت عنایت خدایی که عاشق همهٔ ماست و به تک‌تک ما و همهٔ موجودات هستی اهمیت می‌دهد، ادامه می‌یابد.
maryam
در طول سال‌ها طبابت، داستان‌های زیادی از افراد مختلفی شنیدم که تجربه‌های عجیبی داشتند. معمولا آن‌هایی‌که ایست قلبی داشتند، داستان‌هایی از سفرشان به جاهای مرموز و مناظر جالب، مکالمه با بستگان فوت‌کرده و حتی ملاقات با خدا تعریف می‌کردند. این مطالب جالب و شنیدنی از دیدگاه من چیزی جز توهم نبود.
maryam

حجم

۱۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

حجم

۱۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰
۷۰%
تومان