کتاب شعبده های ذهن

کتاب شعبده های ذهن نوشته ساسان حبیب‌وند است. این کتاب یکی از مجموعه کتاب های کوچک خودشناسی است که به شما کمک می‌کند حقیقت وجودتان را پیدا کنید. این کتاب به شما نشان می‌دهد ذهنتان چه فریبکاری‌هایی بلد است.

درباره کتاب شعبده های ذهن

در خودشناسی، یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین حوزه‌ها، وادی شناخت ذهن است. این جذابیت، زمانی دوچندان خواهد شد که از این حقیقت آگاه شویم که آینه‌ای به‌اسم ذهن در نشان دادن جهان و واقعیت‌های آن به ما هرگز شفاف و بی‌طرف نیست.

در شناخت ذهن در می‌یابیم که ذهن ما، بیش از آنکه گزارش‌گری صادق و امانت‌دار باشد، به‌سان مادری مهربان است که ولو به قیمت دروغ گفتن به فرزند خود سعی دارد تا آنچه را که او را آزرده می‌دارد از نگاه او دور کند و در عوض چیزهایی را که به سود او یا خوشایند اوست پیش چشم وی بگذارد. از همین روشِ جانب‌دارانه‌ی ذهن است که بخش مهمی از اشتباهات فکری و حسی، به تفکر ما راه می‌یابند چرا که این تمایل، گر چه تا حدی طبیعی و جزو روند تطبیق و تکامل انسان به‌عنوان موجودی زنده است، اما غفلت از آن، می‌تواند مایه جهل، تعصب و رنج‌های گوناگون روحی و رفتاری انسان شود. کتاب شعبده های ذهن به شما کمک می‌کند به دید بهتری از فعالیت‌های ذهنتان برسید.

خواندن کتاب شعبده های ذهن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به یک زندگی سرشار از آرامش پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شعبده های ذهن

این واقعیت‌ها که همه‌ ما با نمونه‌های آن آشنا هستیم نشان می‌دهد که آگاهی از عینکی به نام نگرش یا شناخت، تا چه اندازه در زندگی ما مهم و تعیین‌کننده ‌است و تا چه حد می‌بایست نسبت به اشتباهاتی که در تفکر ما راه می‌یابند و زندگی ما را شکل و جهت می‌دهند، هشیار بود. روحیه‌ یأس‌آلود، خشم‌زده، مضطرب یا خودشیفته‌ای که در بسیاری از اشخاص شاهد آن هستیم، غالباً ناشی از خطاهای شناختی است، یعنی عینک رنگی که آدم‌ها بر چشم دارند و نمی‌دانند. در گفتار حاضر، به طور خلاصه به معرفی و تشریح ده نوع از رایج‌ترین خطاهای شناختی می‌پردازیم. البته آنچه که در اینجا تقدیم می‌شود، دقیقاً بازگویی نظرات متخصصان شناخت‌درمانی نیست، بلکه بیشتر دریافت‌ها و برداشت‌های این قلم از مقوله‌ی شناخت و «خطاهای شناختی» است که سعی کرده‌ام با مثال‌های آشنا برای خواننده‌ی ایرانی آن‌ها را تشریح کرده و ضمناً نکات و توضیحاتی را برای شناخت و رفع هر یک از خطاهای مورد بحث، طرح کنم.

خطاهای ده‌گانه شناختی

خطای یکم: نگاه سیاه و سفید («تفکر همه یا هیچ»)

در نگاه سیاه و سفید، همه‌ی چیزها در دو سوی یک بُردار «صفر تا صد» قرار می‌گیرند: یا صفر، یا صد. همه‌ی اتفاقات زندگی، یا مطلقاً خوب هستند یا کاملاً بد، آدم‌ها یا کاملاً برحق هستند یا مطلقاً برخطا، هر طرحی یا حتماً موفق می‌شود یا قطعاً شکست خواهد خورد... در این نوع داوری، هیچ‌کس حق ندارد اشتباهی بکند و اگر خطایی مرتکب شد دیگر شایستگی دوستی یا رابطه را ندارد. البته این طرز فکر، بیش از متوجه دیگران باشد، دامن‌گیر خود فرد می‌شود: شخص مطلق‌نگر، بر اثر نگاه صفر و یک، یا چنان دچار خودشیفتگی است که هیچ نقص یا اشتباهی را در خود نمی‌پذیرد و کمترین انتقادی را تحمل نمی‌کند و یا آن‌چنان نسبت به خود سخت‌گیر و بی‌گذشت است که هیچ خطایی را از جانب خود برنمی‌تابد و همواره با شلاق سرزنش به جان خود می‌افتد و جسم و روح خود را زیر فشار می‌گیرد تا نتیجه‌ی کارهایش کامل و بی نقص باشد. او یا خود را یک توانای مطلق می‌داند یا یک شکست¬خورده‌ی بالفطره می‌شمارد!