کتاب رویاهای بیداری؛ دفتر سوم
معرفی کتاب رویاهای بیداری؛ دفتر سوم
کتاب رویاهای بیداری؛ دفتر سوم مجموعهای مصاحبه است که مجله پاریس ریویو منتشر کرده است. کتابهای رویاهای بیداری که با ترجمه مریم اسکندری منتشر شده است مجموعهای گفتوگو با مشهورترین نویسندگان جهان را گردآوری کرده است.
درباره مجموعه کتابهای رویاهای بیداری
پاریس ریویو یکی از معتبرترین نشریات ادبی آمریکا و جهان است که نخستین شمارهاش بهار ۱۹۵۳ در نیویورک منتشر شد. بسیاری از نویسندگان و شاعران برجستهی جهان آثارشان را در این فصلنامه منتشر کردهاند. با این حال آنچه این نشریه را نسبت به سایر مجلههای ادبی پر آوازه ساخته، بخشی از آن با عنوان «هنر داستان» است که به گفتوگو با نویسندگان و شاعران برتر جهان اختصاص دارد.
انتشارات پارسیک برخی از این گفتوگوها را در دفترهایی منتشر کرده است، هر دفتر شامل ده گفتوگو با عنوان رویاهای بیداری منتشر شده است. عنوان مجموعه از نویسندهی مشهور ژاپنی، هاروکی موراکامی، وام گرفته شده است؛ جایی که او داستان را همچون رویایی میداند که در بیداری دیده میشود.
این گفتوگوها، علاوه بر غنی بودنشان در اشاره به جنبههای گوناگون هنر داستاننویسی، همچون گزارشی هستند از پشت صحنهٔ نوشتن و نویسندگی. تفاوت ـ و گاه تضاد ـ نگاه نویسندگان به مقولهٔ نوشتن و، از آن مهمتر، به تجربهها و معنای زندگی، خیرهکننده است. ورود به هر گفتوگو همچون ورود به جهانی منحصر به فرد و ویژه است؛ جهانی که عناصر آن را باورها و دریافتهای نویسندهٔ طرف گفتوگو ساخته است. بدینگونه، خوانش گفتوگوها به تجربهٔ گامزدن در جهانهایی گوناگون و در عین حال غنی تبدیل میشود که تفکر برانگیز و البته لذتبخش است.
خواندن مجموعه کتابهای رویاهای بیداری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به داستاننویسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رویاهای بیداری؛ دفتر سوم
در انگلستان و ایالات متحده میتوان تاریخچهای درباره ویراستارها و تاثیرشان بر ادبیات نوشت. در دنیای اسپانیایی نوشتن چنین تاریخچهای ممکن است؟
غیرممکن است، چون شان مردان اسپانیایی هرگز اجازه نمیدهد یک کارگر بیاید و به ما بگوید با اثر خودمان چه کار کنیم. این مسئله ناشی از حقیقتی است که ما در نوعی شیزوفرنیای وحشتناک گیر کردهایم که ناشی از غرور بینهایت است و نهایت فردگرایی که آن را از اسپانیا میراث بردهایم. فرهنگ اسپانیایی انتظار دارد هر کس دیگری به او احترام بگذارد، درست مثل سر فرود آوردن مقابل یک قدرت بالاتر. اگر میخواستید سعی کنید نوشتهٔ کسی را در آمریکای لاتین ویرایش کنید، حتی یک تکه، او سریعا کنارهگیری میکند و به شما اتهام سانسور یا اهانت میزند.
میخواهید بگویید که رابطهٔ شما با جامعهتان نسبتا متفاوت است از رابطهٔ یک نویسندهٔ آمریکایی با جامعهاش؟ این که مثلا، تصویر «مرد اسپانیایی» نشان از شان بالاتر نوشتن در فرهنگ شما دارد؟
وضعیت من بهعنوان نویسندهٔ مکزیکی مانند وضعیت نویسندههای اروپای شرقی است. ما از امتیاز سخنگویی در جوامعمان برخورداریم در جایی که داشتن آن امتیاز، نادر است. ما از طرف دیگران سخن میگوییم که در آمریکای لاتین بسیار مهم است، همانطور که در اروپای مرکزی اهمیت دارد. البته مجبورید هزینهای برای آن قدرت بپردازید؛ چه در خدمت جامعه باشید و چه با صورت زمین خورده باشید.
حرف شما به این معنا است که شما خودتان را نمایندهٔ رسمی فرهنگتان میدانید؟
نه، امیدوارم اینطور نباشد. چون همیشه گفتهای از سوررئالیست فرانسوی، جاکوز واشه را به یاد میآورم که «هیچ چیز برای انسان کشندهتر از این نیست که بازنمودی از کشورش باشد» بنابراین امیدوارم این حرف درست نباشد.
تفاوتی میان نقشهای اجتماعی نویسندههای آمریکایی و آمریکای لاتین میبینید؟
ما نسبت به نویسندگان آمریکایی باید کارهای بیشتری در فرهنگ خودمان انجام دهیم. آنها وقت بیشتری برای خود و برای نوشتنشان دارند، در حالیکه ما مطالبات اجتماعی داریم. پابلو نرودا همیشه میگفت هر نویسندهٔ آمریکای لاتینی پیوسته جسم سنگینی را به دوش میکشد، جسم مردمش را، گذشتهاش را، تاریخ ملیاش را. ما ناچاریم وزن عظیم گذشتهمان را بپذیریم بنابراین آنچه را که به ما زندگی داده، فراموش نخواهیم کرد. اگر گذشتهات را فراموش کنی، میمیری. شما نقشهای خاصی را در راستای خواست جمعی انجام میدهی چون آنها الزامهای شما بهعنوان یک شهروند هستند، نه بهعنوان یک نویسنده. بهرغم این، شما آزادی هنری و امتیازهای زیباییشناسیتان را نگه میدارید. این امر تنشی را ایجاد میکند، اما من فکر میکنم بهتر است تنشی باشد تا اینکه اصلا هیچ تنشی نباشد، آن طور که گاهی در ایالات متحده رخ میدهد.
در آثار پیشینتان بر زندگی مکزیک پس از انقلاب ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۰ تمرکز کردهاید. مکزیک شما آن طوریست و میتوانم شما را بهعنوان نویسندهای مکزیکی در آن آثار ببینم. اما پس از اینکه شهرتی جهانی یافتید، مثلا با مرگ آرتیمو کروز، در شگفتم که آیا مفهوم شما از نقشتان تغییر کرد؟
نه. من فکر میکنم همهٔ نویسندگان با مشغلههای فکریشان زندگی میکنند. بعضی از این مشغلهها از تاریخ میآید، دیگر مشغلهها کاملا شخصی هستند و هنوز هم دیگر مشغلهها متعلق به قلمرو کاملا وسواسآمیز هستند که جهانیترین چیزی است که نویسنده در روح خود دارد. همهٔ دغدغههای من در کتابهایم هستند؛ آنها بیشتر با ترس سر و کار دارند. همهٔ کتابهای من دربارهٔ ترس است. حس جهانی ترس از کسی که ممکن است از در بیاید، دربارهٔ کسی که آرزوی من را دارد، که من هم آرزوی او را دارم و اینکه چهطور میتوانم به آرزویم برسم. هدف آرزوهای من همان سوژهای است که دارم در آینه میبینم؟ این مشغلههای فکری در همه کارهایم هستند، همراه با بافت متنی عمومیتر، تاریخیتر. مضمون آثارم ناکامل بودن است چون ما از دنیا و از خودمان میترسیم.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه