دانلود و خرید کتاب ۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزاد‌شده ایرانی شریف صابری محسن سنچولی پردل
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب ۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزاد‌شده ایرانی شریف صابری اثر محسن  سنچولی پردل

کتاب ۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزاد‌شده ایرانی شریف صابری

امتیاز:
۵.۰از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزاد‌شده ایرانی شریف صابری

محسن سنچولی پردل( -1361)، پژوهشگر است. «133 نفر آخر» حاصل گفت و گو با «شریف صابری» ( -1343)، آزاده ایرانی جنگ تحمیلی است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «پس از چند روز عراقی‌ها ما را به نزدیکی شهر تکریت، در استان صلاح‌الدین، منتقل کردند. پنج شبانه‌روز درها را باز نکردند. بالاخره یک روز صبح درها را باز کردند. در این فاصله، ماشین‌ها شبانه‌روز سیم‌خاردار و نبشی آهنی می‌آوردند و تلاش می‌کردند دور تا دور ما را سیم‌خاردار بکشند. کار هنوز تمام نشده بود که برای اولین بار ما را بیرون آوردند. سه نفر از بچه‌های آسایشگاه اردوگاه ۱۴ موفق به فرار شده بودند. نمی‌دانم چقدر راه رفته بودند و از اردوگاه دور شده بودند. بعدها فهمیدیم آن‌ها به یک آبادی رسیده بودند و مردم آن‌ها را دیده و دستگیر کرده و تحویل مأموران داده بودند. عراقی‌های ملعون لباس‌هایشان را در‌آورده بودند و آن‌قدر کابل بر سر و صورت و کمر و دست و پاهایشان زده بودند که نای راه رفتن نداشتند. همه‌مان را از اتاق‌ها بیرون آوردند و به صف کردند. مأموران مسلح با باتوم و کابل همراه آن‌ها بودند و بین بچه‌ها آن‌ها را چرخاندند. هر چند ثانیه یک ضربه به آن‌ها می‌زدند و فقط می‌گفتند: «مخالفات.» یعنی ‌این‌ها مخالف هستند. یعنی این‌ها بد هستند و می‌خواستند فرار کنند. حالا ما این‌ها را تنبیه کرده‌ایم تا دیگر کسی فرار نکند. همه، بغض در گلو و اشک در چشم، مأموران عراقی را نفرین می‌کردیم. جالب‌تر اینکه هر ضربه‌ای که به افراد فراری می‌زدند، چند ضربه هم به اسرای داخل اردوگاه می‌زدند تا بدین طریق زهر‌چشمی از ما بگیرند. در نهایت آن‌ها را به مرکز استخبارات بردند و ما دیگر از سرنوشت آن‌ها مطلع نشدیم».
فرار از موصل: خاطرات شفاهی محمدرضا عبدی
حسین نیری
آن روز سه و نیم بعد از ظهر
سیدسعید غیاثیان
جنایت‌های ما در خرمشهر؛ خاطرات افسران عراقی از خرمشهر
محمدنبی ابراهیمی
یکی از این روزها به بلوغ رسیدم
محمود نجیمی
مهمان صخره‌ها: خاطرات سرهنگ خلبان محمد غلامحسینی
راحله صبوری
زندانی فاو؛ خاطرات گروهبان دوم عراقی عماد جبار زعلان الکنعانی
عماد جبار زعلان کنعانی
سید آسایشگاه ۱۵: خاطرات اسیر آزادشدۀ ایرانی سید جمال ستاره‌دان
ساسان ناطق
گمشده من‏‫: سرگذشت قرارگاه سری نصرت و نقش شهید علی هاشمی به روایت دکتر محسن رضایی‏‫
محمدمهدی بهداروند
خاکریزهای دوره‌گرد: خاطرات علی لطفی
ساسان ناطق
ساعتَ ۱:۲۵ شب به وقت بغداد: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی عادل خانی
اسماعیل امامی
سنگ‌ریزه‌هایی که شمارش نشدند (خاطرات سرتیپ قیس صبیح الزیدی)
فاطیما فاطری
راز دوران پرالتهاب؛ خاطرات سروان عراقی ثامر حمود الخالصی
ثامر حمود الخالصی
روزگ‍اران‌: ک‍ت‍اب‌ اس‍ارت‌
لیلا قلی‌پوراسکویی
رمل‌های تشنه
جعفر ربیعی
توفان سرخ؛ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعظیم الشکرچی
عبدالعظیم الشکرچی
زندان الرشید؛ خاطرات رئیس ستاد سپاه ششم نیروی زمینی سپاه سردار علی اصغر گرجی زاده
محمدمهدی بهداروند

نظرات کاربران

کاربر ۳۷۶۲۷۹۱
۱۴۰۰/۰۹/۱۱

بسیار خوب. فقط نام افسر محمدی نیست. ستوانیکم معمری هست

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۳۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

حجم

۴۳۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

قیمت:
۳۷,۰۰۰
تومان