کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب
معرفی کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب
کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب نوشته کلی جونز است که با ترجمه عطیه الحسینی منتشر شده است. این کتاب کودک داستانی جذاب و فانتزی دارد.
درباره کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب
این کتاب داستان مجموعهای از نامههای سوفی است که در آن اتفاقات مهم اطرافش را توضیح میدهد. در این داستان او یک مرغ عجیب دارد که میتواند در را پشت سرش ببندد اما این تنها توانایی این مرغ نیست. او میتواند مرغهای دیگر را رهبری و کند و حتی یک شورش به راه بیندازد. رفتار خوب یا بد مرغها کاملا ربط به رفتار سوفی دارد.
در کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب خواننده به یک مزرعه سفر میکند و در آنجا تجربیات بامزه و جالبی را پشت سر میگذارد.
خواندن کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انجمن مرغ های عجیب و غریب
بهت گفتم که یک خانهٔ کوچک پیدا کردهام. امروز صبح خیلی زود از خواب بیدار شدم، درست مثل مزرعهدارهای توی کارتونها. (بابا هنوز از آن مزرعهدارها نیست. مامان هم میگوید که اصلاً نمیخواهد مزرعهدار شود، با اینکه او بلد است تراکتور براند و انگورها و هر چیز دیگری را هرس کند. او وقتی جوانتر بوده به اندازهٔ کافی توی مزرعه کار کرده است. مامان و بابا با هم قرار گذاشتهاند که وانمود کنند مامان نویسندهای است که برای نوشتن به کنج دنج روستایی آمده. مامان میگوید که من نباید مزرعهدار شوم، اما من فکر میکنم اگر قرار است در یک مزرعه زندگی کنم، درنهایت مزرعهدار میشوم.) به هر حال، من هنوز دارم این خانه را کشف میکنم. شاید به نظرت کمی عجیب برسد، اما میخواهم مطمئن شوم که آن را خواب ندیدهام و همهچیز واقعیِ واقعی است. شاید هم بتوانم همهچیز را به همان شکلی که قبلاً بوده برگردانم طوریکه بتوانیم دوباره مزرعهای پر از حیوان داشته باشیم. برای همین قبل از اینکه صبحانه بخورم، بیرون رفتم. آن خانهٔ کوچک درست همان جایی بود که یادم میآمد، پشت همان کُندههای درختی که دربارهشان برایت گفته بودم. یک مرغ کوچک سفید، جلوی خانه ایستاده و به آن خیره مانده بود، اول با یک چشم و بعد با چشم دیگرش.
او به من نگاه کرد. (فکر کنم دختر بود، چون قوقولی قوقو نکرد.) کاملاً دیوانه به نظر میآمد. تازه، به نظر میآمد اندازهاش کاملاً مناسب آن خانه است.
خانه تقریباً همقد من است. آن را از بین بوتهها بیرون کشیدم و صاف روی زمین گذاشتم. بازوهایم کلی خراشیده شدند، چون دستکش نپوشیده بودم، اما مشکلی نیست؛ قبل از اینکه بیمهٔ بابا تمام شود، همگی واکسن کزاز زدیم.
مرغ به خانه و بعد به من نگاه کرد. بعد هم شروع کرد به نوکزدن زمین.
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خیلی قشنگیه ! من جلد چاپیش رو دارم و خیلی خیلی زیاد پیشنهادش میکنم . داستانش دربارهی دختری به اسم سوفیه که همراه پدر و مادرش میان که داخل یه مزرعه زندگی بکنن. ، خب تا حالا همه چیز خوب
اونقدر که انتظار داشتم جذاب نبود ولی بد هم نبود
من چاپیش رو خریدم. فوق العاده جذابه... ام گاه گاهی داستان هاله ترسناک داشت ولی خیلی قشنگ بود.
خیلی خیلی عالی بود زندگی یک دختر فقیر رو تعریف میکرد
خیلی قشنگ بود. در باره ی دختری به اسم سوفی یست. که برای اولین بار زندگی در مزرعه را تجربه میکنند . سوفی در اونجا سرگرمی خاصی نداره چون مادر و پدرش داعم مشغول کارشون هستند و سوفی تقریبا اونجا حس ناامیدی میکنه
راستش من خوشم نیومد :(