دانلود و خرید کتاب چگونه خدا مغز شما را تغییر می دهد؟ آندرو نیوبرگ ترجمه شهناز رفیعی
تصویر جلد کتاب چگونه خدا مغز شما را تغییر می دهد؟

کتاب چگونه خدا مغز شما را تغییر می دهد؟

معرفی کتاب چگونه خدا مغز شما را تغییر می دهد؟

چگونه خدا مغز شما را تغییر می‌دهد؟ کتابی نوشته اندرونیوبرگ و مارک رابرت والدمن درباره رابطهٔ نورولوژیکی با تجارب معنوی و اعتقادات دینی است.

نوروفیزیولوژی، در میان تمام رشته‌های علم و طب، یکی از مشکل‌ترین مباحثی است که به سختی می‌توان با زبانی ساده از آن سخن گفت. به ویژه هنگامی که بخواهیم از مفاهیمی مانند: آگاهی، منطق، پردازش احساسات و مکانیسم‌های پردازش واقعیت در مغز صحبت کنیم ـ موضوعاتی که وقتی بخواهیم دربارهٔ رابطهٔ نورولوژیکی با تجارب معنوی و اعتقادات دینی به بحث و گفت‌وگو بپردازیم. 

اما نویسندگان این کتاب قصد دارند این رابطه این دو موضوع را در کتاب حاضر بررسی کنند.

 درباره کتاب چگونه خدا مغز شما را تغییر می‌دهد؟

 اندرونیوبرگ و مارک رابرت والدمن در این کتاب کوشیده‌اند تمام اطلاات خود درباره رابطه نورولوژیکی با تجارب معنوی و دینی را انتقال دهند. آنها در این کتاب شرح می‌دهند که چگونه حالت‌های مدارهای عصبی مختلف مغز هنگام اندیشیدن به موضوعاتی مانند خدا و جهان و دعا تغییر می‌کند و رابطه انسان با خدا چگونه می‌تواند باعث آرامش جسمی و مغزی او شود.

خواندن کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 همه پژوهشگران و دوست‌داران کتاب‌های روان‌شناسی و عصب‌شناسی

لحظه‌ای که با خدا و یا ایدهٔ خدا مواجه می‌شویم، مغز شروع به دگرگون شدن می‌کند. برای اغلب بچه‌های امریکایی در اولین سال زندگی، وقتی در تعطیلات مذهبی با نمادهای دینی رو به رو می‌شوند، این امر اتفاق می‌افتد. درخت کریسمس آذین یافته و یا سبد « عید پاک »، توجه کودک را شدیداً جلب کرده، در حافظه‌اش برای همیشه حک می‌شود. بعدها وقتی با دیدگاه‌های والدین خود دربارهٔ خدا آگاه می‌شود این ایده در سیستم اعصابش به خاطرات و تفکرات اولیه‌اش پیوند می‌خورد. در ذهنش تصاویر یکی بعد از دیگری ساخته می‌شوند و مفاهیم یکی پس از دیگری شکل می‌گیرند تا وقتی که یک مدار نورولوژیکی که نمودار یک سیستم کهن اعتقاد مذهبی است راه‌اندازی می‌شود.

شنیدن قصه می‌تواند تخیل بچه‌ها را دربارهٔ خدا عمیق کند؛ اما آیین‌ها به عقاید مذهبی معنایی شخصی می‌دهند. به همین دلیل، والدین متدین از بچه‌هایشان می‌خواهند که عبادت کنند و یا آن‌ها را با خود به مراسم و رویدادهای مذهبی می‌برند. آن‌ها را به معابد، کلیساها و مساجد خود می‌برند ـ یعنی اماکنی که حس‌های آن‌ها از نور و صدا و رایحهٔ میراث معنوی و اعتقادات والدینشان اشباع می‌شود. بچه‌ها به پنجره‌های با شیشه‌های رنگین خیره می‌شوند سرودهایی را با الفاظ بیگانه می‌خوانند، شمع روشن می‌کنند، موقع عبادت تعظیم می‌کنند و تکه‌ای از تبرک را می‌خورند. آن‌ها خواه ناخواه وارد دنیای دیگری می‌شوند. خدا، بزرگ‌تر، اسرارآمیزتر و گاه ترسناک‌تر می‌شود و بخش‌های « جدید » مغزشان مانند آتش‌بازی روشن می‌شود. آیین‌ها به محتوای اعتقادات ما می‌افزایند و هرچه این آیین‌ها پرشورتر باشند، امکان داشتن تجلی معنوی یا دینی ما بیشتر می‌شود. بنابراین، انجام فرایض معنوی، کلید معنابخشی شخصی و حقیقی خداست؛ ولی برای یک محقق، بررسی ساده‌ترین این آیین‌ها نیز مشکل است، زیرا متغیرهای زیادی در این مطالعه دخالت می‌کنند؛ مثلاً اگر بخواهیم روی رفتن به کلیسا مطالعه کنیم، گفته می‌شود اعتقادات مذهبی و عمل به آن‌ها به طول عمر و سلامت انسان می‌افزاید؛ اما چرا؟ آیا به مدت زمانی که یک مؤمن در کلیسا می‌گذراند و یا به دفعاتی که به کلیسا می‌رود بستگی دارد؟ وابسته بودن به فرقهٔ خاص مذهبی در این امر مؤثر است؟ وقتی کسی به کلیسا می‌رود، آواز می‌خواند، اعتراف می‌کند، در عشای ربانی شرکت می‌کند، دعا می‌خواند، صدقه می‌دهد، با اعضای دیگر گفت‌وگو می‌کند، کتاب مقدس می‌خواند یا در کارهای خیریه شرکت می‌کند. کدام یک از این فعالیت‌هاست که روی مغز اثر می‌گذارد؟ بعضی از آن‌ها؟ همهٔ آن‌ها یا مجموعهٔ خاصی از آن‌ها؟ تعداد کمی از مطالعات توانسته‌اند نشان دهند کدام یک از این‌ها روی سلامت اثر می‌گذارند؛ اما مطالعهٔ ما نشان می‌دهد که هر یک از این فعالیت‌ها می‌تواند به طریقی تفکر و احساس فرد نسبت به خدا را تغییر دهد.

فعالیت‌های مختلف مذهبی دارای اثرات متفاوتی روی بخش‌های ویژه‌ای از مغز هستند، اما این یافته کار تفسیر نتایج را آسان‌تر نمی‌کند؛ مثلاً ذکر گفتن در سکوت، روی یک بخش از مغز اثر می‌کند و صدای بلند روی بخش دیگر مغز و اگر همان ذکر یا دعا را به دفعات تکرار کنیم یک بخش از مغز در عرض چند دقیقه فعال می‌شود و بخش دیگر ممکن است ده دقیقه بعد فعال شود، در حالی که سایر عملکردهای مغز ممکن است بعد از ۴۰ تا ۵۰ دقیقه عبادت شدید تغییر می‌کنند.

m.yoosef
۱۴۰۰/۰۶/۰۳

کارهای اندرو نیوبرگ برای تمام علاقه‌مندان به حوزه مطالعاتی علوم شناختی و دین و همچین علوم اعصاب و رابطه‌اش با دین جذاب و قابل استفاده است. امیدوارم کتاب‌های تخصصی بیشتری در این حوزه در طاقچه قرارگیرد.

adak
۱۴۰۱/۱۰/۱۶

به جز فصل های پنج و شش که به نطر من زیاد جذاب نبود، کتاب مناسبی بود. بخشی از کتاب درباره این موضوع است که چه تلقی ای از خدا باعث بهبود عملکرد مغز و بهبود عملکر اخلاقی فرد می

- بیشتر
sinsad
۱۴۰۲/۰۸/۲۵

ایمان به وجود خدا کجا و ایمان به ادیان دست ساز بشر کجا. میتوان مذهبی نبود اما به خدا ایمان داشت.به انسانیت باور داشت و شاد و آرام بود.

اگر روی مطلبی که از آن می‌ترسید و یا نسبت به آن خشمگین هستید تمرکز کنید، آن‌گاه به مغز خود صدمه می‌زنید. در روانشناسی به آن پدیدهٔ « نشخوار فکری » می‌گویند که بسیار مضر است. در مطالعهٔ « مغزنگاری » (اسکن) که در دانشگاه استانفورد انجام شد، دیده شد آن‌هایی که روی جنبه‌های منفی خود تمرکز می‌کردند و یا زندگی را به نگاه منفی تفسیر می‌کردند، فعالیت زیادی در بخش آمیگدال مغزشان دیده می‌شد که سبب صدور امواج ترس می‌شود
Sajjad
در مطالعهٔ اخیر خود دیدیم که عمل به آیین‌هایی مثل تسبیح انداختن سبب کاهش فشار، تنش و اضطراب می‌شود. انجام بسیاری دیگر از فرایض معنوی ـ مذهبی مغز را آرام می‌کند و سبب جوان شدن مغز می‌شود؛ حتی بافندگی نیز همین اثر را دارد.
Anahid
ز دیدگاه من مهم نیست که خدا یک توهم و یا یک واقعیت باشد؛ زیرا حتی به صورت یک استعاره، خدا نمایندهٔ تمام نیروها و توانایی‌هایی است که ما می‌توانیم داشته باشیم. ایده‌آلی که به میلیون‌ها نفر در سراسر جهان امید می‌بخشد ـ به خصوص برای آن‌هایی که تکیه‌گاه دیگری به جز دین خود ندارند. ایمان یک آیندهٔ نویدبخش است که ممکن است مانند یک « دارونما » عمل کند و به خاطر داشته باشیم که دارونماها حداقل ۳۰% بیماری‌های جسمی و عاطفی را بهبود می‌بخشند. حتی اعتقاد به نوعی از درمان که ثابت شده فایده‌ای ندارد، می‌تواند سیستم ایمنی بدن را در کسی که با یک بیماری مهلک دست به گریبان است اثر کرده و آن را تقویت کند.
Anahid
« لبخند بزنید! » حتی اگر تمایلی ندارید. لبخند زدن مکرر سبب تغییر خلق و خو می‌شود و قدرت نورون‌ها را در حفظ نگاه مثبت به زندگی افزایش می‌دهد.
Anahid
عمل به معنویت می‌تواند روی « نوروترانسمیتر » ها، یعنی مواد شیمیایی که باعث عملکرد جسم و مغز می‌شوند، اثر می‌گذارد. به طور نمونه در بدن شخصی که یوگای « نیدرا » می‌کند ۶۵% افزایش « دوپامین » دیده می‌شود.
Anahid
مذهب ما را بیشتر انسان می‌کند
🎸🍃تبسم🍃🎸
اگر باور نداشته باشیم که بهترین تصمیم ممکن را گرفته‌ایم، آن‌گاه در دام شک اسیر خواهیم شد و شک و تردید برای مغز بسیار پرمخاطره است.
Anahid
اگر کسی شدیداً به چیزی ایمان داشته باشد، به عبارت دیگر، اگر کسی به خودش ایمان داشته باشد، هم سیستم ایمنی و هم سیستم انگیزشی در او تحریک می‌شود.
Sajjad
اخیراً گروهی از پژوهشگران « انستیتو بهداشت ملی » به این نتیجه رسیده‌اند که داشتن یک توهم خوش‌بینانهٔ ملایم، از نظر نورولوژیکی برای حفظ انگیزه و سلامت ذهن ضروری است. آدم‌های خوش‌بین فعالیت بیشتری در سینگولای قدامی دارند.
Anahid
از دیدگاه معنوی، هر مادرا یا مانترا به همراه یک ایدهٔ خداشناسی و یا متافیزیکی مرتبط است، ولی از نظر علمی، هر حرکت یا تکراری، سبب متمرکز شدن ذهن می‌گردد.
Anahid
دیگر نمی‌توان مغز را به عنوان عضوی شناخت که در دو دههٔ اول عمر به آهستگی رشد می‌کند و سپس با بالا رفتن سن شروع به تباه شدن و از بین رفتن می‌کند.
Anahid
بسیار سخت است که اعتقاد مذهبی یک نفر را واقعاً محک زد و اگر تعداد سؤالات را بیفزاییم، خواهیم دید که مردم هم‌زمان دارای اعتقادات متفاوت و حتی متناقض هستند.
Sajjad
اگر کسی دائم در احساس گناه و ترس غوطه‌ور باشد و یا افکار منفی نسبت به خدا، روحانیون و سایر اعضای کلیسا داشته باشد بیشتر سلامت خود را به خطر می‌اندازد و دچار افسردگی می‌شود. مردمی که نسبت به خدا خشمگین هستند، مشکلات پزشکی بیشتری دارند، بیشتر بیمار شده و بستری می‌شوند. این مطالعات نظر ما را تأیید می‌کنند که ادیانی که بر ایجاد ترس بنیاد شده‌اند برای سلامت مضر هستند.
Sajjad
مطالعات روی مغزنگار نشان داده است که خمیازه کشیدن، فعالیت یگانه‌ای در مناطق ویژهٔ مغز ایجاد می‌کند که در ارتباط مستقیم با آگاهی و هشیاری اجتماعی و همدلی هستند. یکی از این مناطق « پرکونوس » است که ساختار کوچک عصبی است و در چین لوب پاریتال قرار دارد. براساس تحقیقات در انستیتوِ نورولوژی لندن، پرکونوس، نقش مرکزی در آگاهی، تعمق دربارهٔ خود و بازیافت حافظه دارد. پرکونوس با تنفس یوگا تحریک می‌شود و این نشان می‌دهد که مراقبه می‌تواند سبب احساس آگاهی به خود (احساس وجود) شود. همچنین پرکونوس یکی از مناطق مغز است که به دنبال بیماری‌های ناشی از افزایش سن و مسائل نقص توجه، آسیب می‌بیند. بنابراین، به نظر می‌رسد که خمیازه کشیدنِ داوطلبانه سبب تقویت این بخش مهم می‌شود.
Anahid
وقتی با دیگران با مهربانی و احترام رفتار می‌کنیم، حتی آن‌هایی که دارای اعتقادات متفاوتی هستند، آن‌گاه با مهربانی جواب می‌دهند
Sajjad
اگر کسی وسواس‌گونه روی جنگ درونی پافشاری کند، صدمه‌ای که به مغز وارد می‌شود معادل مصرف الکل یا مخدر برای تمام عمر است.
Sajjad
اما اعتقادات مذهبی و معنوی، مغز را به طریقی بسیار عمیق تغییر می‌دهند، زیرا سبب قوت یک مدار یکتای نورونی می‌شوند که به طور اخص باعث افزایش هشیاری اجتماعی و همدلی می‌شود و به طور هم‌زمان احساسات و هیجانات تخریبی را سرکوب می‌کند و این دقیقاً همان تغییرات عصبی است که ما برای حل مشکلات موجود در جهان به آن نیاز داریم
mr
از مراقبه به میزان بالایی در روان‌درمانی استفاده می‌شود (ثابت شده است به طور اخص روی افسردگی شدید مؤثر است) و تحقیقات دیگر می‌گویند که در درمان اختلالات خلقی مؤثر است.
Sajjad
در سطوح فردی، دارا بودن یک هویت مذهبی قوی، اثر مثبتی بر سلامت می‌گذارد. همان‌طور که مطالعات زیاد نشان داده است هر قدر تمایل به مذهب افزایش یابد اضطراب و افسردگی کاهش می‌یابد. مطالعهٔ انجام‌شده روی دانشجویان پزشکی ایرانی نشان داده است که هرچه میزان اعتقادات مذهبی آن‌ها بالاتر باشد، درجهٔ اضطرابشان پایین‌تر است. مردمی که ایمان قوی دارند احساس راحتی می‌کنند؛ زیرا به آن‌ها درک روشن و بدون الهامی از جهان می‌دهد و در جوامع اصول‌گرا احساس حمایت اجتماعی قوی وجود دارد. گرچه دیده شده است که حمایت، بیشتر از مذهب، در کمک به افراد برای کنار آمدن با اضطراب مؤثر است.
Sajjad
این کاری است که مراقبه و سلوک معنوی انجام می‌دهد؛ یعنی لوب فرونتال را تقویت می‌کند که در نتیجه سینگولای قدامی تحریک شده اجازه می‌دهد که هدف‌های آگاهانهٔ خود در زندگی را با قصد والاتر و آرامش بیشتری دنبال کنیم. مدار بسیار قوی فرونتال ـ سینگولا سبب مهار اضطراب، افسردگی و خشم می‌شود.
Sajjad

حجم

۷۹۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۷۹۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان