کتاب وزارت والاترین سعادت
معرفی کتاب وزارت والاترین سعادت
کتاب وزارت والاترین سعادت، رمانی جذاب از نویسندهی پرآوازهی هندی، آرونداتی روی نقدی تند و تیز بر روابط و ساختارهای اجتماعی است که افراد متفاوت را نمیپذیرد و طرد میکند.
وزارت والاترین سعادت نامزد جایزهی من بوکر سال ۲۰۱۷ و جز پرفروشترینهای نیویورک تایمز را با ترجمهی محمدمهدی قاسملو بخوانید.
دربارهی کتاب وزارت والاترین سعادت
کتاب وزارت والاترین سعادت نوشتهی آرونداتی روی داستان شخصی به نام انجم است. او مردی هندی است که به دلیل تفاوتی که با دیگر اعضای جامعه دارد، از طرف خانوادهاش رانده میشود. انجام از نظر ظاهری مرد محسوب میشود اما گرایشات زنانه دارد. او از سوی دیگران رانده میشود و باید یاد بگیرد روی پای خود بایستد. خانوادهی انجم زمانی که متوجه این موضوع میشوند او را طرد میکنند. انجم خوششانس است چون دوستانی دارد که اجازه نمیدهند او تنها بماند. آنها حاضرند برای کمک به دوستشان تلاش کنند. اما این وضعیت نیز اینطور پایدار باقی نمیماند. روزی میرسد که انجم متوجه میشود باید دوستانش را هم رها کند و به دنبال پیدا کردن راه خودش، مسیر جدیدی را آغاز کند. کتاب وزارت والاترین سعادت، داستانی عمیق، لطیف و زیبا است و در عین حال نقد تند نویسنده به جامعهی خشک و ساختارهای غلط اجتماعی را در دل خود دارد. در ادامهی داستان، آرونداتی روی شخصیتهای دیگری را هم وارد ماجرا میکند که هرکدام به دلیل تفاوتی که با سایرین داشتند، درد و رنج زیادی را متحمل شدند.
کتاب وزارت والاترین سعادت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از مطالعه رمانهای عمیق و مفهومی لذت میبرید، کتاب وزارت والاترین سعادت یک گزینهی عالی برای شما است.
دربارهی آرونداتی روی
سوزانا آرونداتی روی ۲۴ نوامبر ۱۹۶۱ در هند متولد شد. او نویسنده و فعال سیاسی است. شهرت آرونداتی روی به خاطر دفاع از حقوق بشر و رمان معروف او با نام خدای چیزهای کوچک (۱۹۹۷) است که در سال ۱۹۹۸ برنده جایزه ادبی من بوکر شد. کتاب دیگر او، وزارت والاترین سعادت نیز در سال ۲۰۱۷ نامزد جایزه منبوکر بوده است. در سال ۲۰۱۴ مجلهی تایم، آرونداتی روی را به عنوان یکی از صد چهره تأثیرگذار سال انتخاب کرد.
بخشی از کتاب وزارت والاترین سعادت
خیلی وقت پیش، مردی که انگلیسی میدانست به او گفته بود نام او (در انگلیسی) برعکس مجنون نوشته میشود. گفته بود در داستان لیلی و مجنون انگلیسی، مجنون را رومئو و لیلی را ژولیت میگویند. به نظرش این مسئله خندهدار بود. پرسیده بود: «یعنی من داستان اونا رو برعکس کردهام؟ حالا اگه بفهمند لیلی در واقع مجنونه و رومئو همون ژولیته چهکار میکنند؟» دفعهٔ بعد، مردی که انگلیسی میدانست او را دید و گفت که اشتباه کرده و برعکس نام او موجناست که اصلاً اسم نیست و هیچ معنی خاصی هم ندارد. با شنیدن این حرف گفته بود: «مهم نیست. من همهٔ اونها هستم. من رومی و ژولی هستم، لیلی و مجنون هم هستم. موجنا هم هستم. چه اشکالی داره؟ کی گفته اسم من انجمه؟ من انجم نیستم. انجمن هستم. محفل هستم. من جمع همهکس و هیچکس هستم، جمع همهچیز و هیچچیزم. کس دیگهای مونده که بخواهین دعوتش کنین؟ همه دعوت هستند.»
مردی که انگلیسی میدانست این حرف را نشانهٔ ذکاوت او دانسته و گفته بود خودش هیچوقت به این مسئله فکر نکرده. او هم پاسخ داده بود: «معلومه. با این سطح زبان اردویی که تو داری چطوری میتونستی فکر کنی؟ چی خیال کردی؟ خیال کردی چون انگلیسی بلدی پس باهوش هم هستی؟»
مرد خندیده بود و او هم به خندهٔ مرد خندیده بود. فیلترسیگاری را با هم کشیده بودند. مرد از کوتاه و کلفت بودن سیگار ویلز نیوی کات گله داشت و آن را گران میدانست. او هم گفته بود که این سیگار را به سیگار چهارخانه یا سرخوسفید مردانه ترجیح میدهد.
حجم
۴۲۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
حجم
۴۲۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
نظرات کاربران
از آرونداتی روی، کتاب خدای چیزهای کوچک رو تقریبا ۲۰ سال پیش خوندم، هنوز هم اگر ۴رصتی دست بده و همون ترجمه رو پیدا کنم، دلم میخواد دوباره بخونمش. اما این کتاب با اون خیلی فرق داشت، نویسنده، داستان زندگی یک
جذاب نبود
لازم بود کتاب رو با تمرکز کامل و پیوسته بخونم که من نتونستم چنین انسجامی رو حفظ کنم. وسطهای داستان کلافه شدم ولی در پایان به این نتیجه رسیدم که حتما باید کتاب را یک بار دیگر با دقت بخوانم.