کتاب جادوگرها رودست میخورند
معرفی کتاب جادوگرها رودست میخورند
کتاب جادوگرها رودست میخورند ششمین جلد از مجموعه جادوگران شهر ریتزی است. این کتاب را سیبل پاندر نوشته است و مریم رحیمی آن را به فارسی ترجمه کرده است این مجموعه در شهر عجیب ریتزی در دنیای پریها و جادوگرها زیر سینک ظرفشویی میگذرد.
درباره کتاب جادوگرها رودست میخورند
تیگا با سرپرست بداخلاق و بیادبش زندگی میکند و جای شام آب پنیر میخورد و با کرمها بازی میکند تا اینکه یک روز اتفاق عجیبی میافتد، یک خانم کوچک زیبا ناگهان ظاهر می شود و به او میگوید که تیگا یک جادوگر است. تیگا باورنمیکند، از نظر او جادوگرعا دماغهای زگیل دار زشت و کلاههای نوک تیز دارند و در هوا پرواز میکنند. اما فری او را با خود از لولهی سینک ظرفشویی به دنای عجیبی میبرد. دنیایی که در آن میتواند حقیقت جادوگرها را ببیند. تیگا میفهمد جادوگر است در دنیای جدید اعضای خانوادهاش را هم پیدا میکند، همه در شهر ریتزی همیشه همه چیز عادی نیست، این بار جادوگرها از جایی که فکرش را نمیکردند رو دست میخورند.
کتاب جادوگرها رودست میخورند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب جادوگرها رودست میخورند
بزنبزن پریها! بزنبزن پریها!
دستتون رو مشت کنید و بذارید گونههاتون بدرخشه...
از توی کاروان صدای آواز خواندن فرن میآمد: «بزنبزن پریها! بزنبزن پریها!»
کریسپی پریه که از پشت میز کوچکی درون کاروان غرغر میکرد گفت: «اون نمیتونه آهنگ نُت باشه.»
فرن دست از خواندن برداشت و با ناراحتی در هوا شناور شد. «چرا نمیتونه؟»
«چون خیلی بد و افتضاحه.»
فرن توی هوا دستبهسینه ایستاد و با حالت قهر گفت: «کریسپی! اینقدر انرژی منفی نده و وِروِر نکن.»
کریسپی با عصبانیت گفت: «من ورور نمیکنم. دارم پشت میزم کار میکنم.»
او با مشت روی میز کوبید اما فرن حواسش نبود و با اشتیاق داشت از پنجره کوچک کاروانش به بیرون سرک میکشید و دزدکی نگاه میکرد.
فرن جیغ کشید: «بقیه با لباسهای مبدل اینجان. بهت گفته بودم که اون لباسها رو فلوفانورا برو دوخته؟»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۶ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۶ صفحه
نظرات کاربران
👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌
به نظرم اینه کتاب عالی هست.😂 من به همه پیشنهاد می کنم 🌷🌷🌷🌷🌷