کتاب آهو
معرفی کتاب آهو
کتاب آهو، نوشتهی مهسا عربعامری، داستان زندگی دختری به نام آهو است که ناخواسته وارد زندگی دیگران و ماجراهای عجیب آنها میشود.
دربارهی کتاب آهو
آهو روایتی خواندنی از دختری است که در روستایی زندگی میکند. او آرزوهای بزرگی در سر دارد و در تلاش است تا برای تبدیل آنها به واقعیت قدمی بردارد. داستان آهو با زایمان دختری از اهالی روستا آغاز میشود. مادر آهو که ماما است به شهر رفته و آهو برای پیدا کردن ماما، راه میافتد. او همراه کسی که مامایی بلد است به خانهی زائو میرود و آنجا با داستان زندگی مریم، که زایمان میکند و پسری زیبا به دنیا میآورد آشنا میشود. داستانی که آهو را به فکر فرو میبرد و ذهنش را حسابی درگیر میکند...
کتاب آهو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از خواندن داستانهای عاشقانه از نویسندگان ایرانی لذت میبرید، کتاب آهو را انتخاب کنید.
بخشی از کتاب آهو
مریم که با نگاه کردن به شایان نور امیدی تو دلش روشن شد گفت:
ـ چه قشنگ حرف میزنی راست میگی عشق یعنی پسرم.
بوسهای به صورت شایان زد و چشماش را بست با دیدنشون تو اون شرایط خوشحال شدم چند دقیقه طول نکشید که مریم دوباره خوابید آروم شایان را ازش جدا کردم و توی گهوارهاش گذاشتم.
از جام بلند شدم و به حیاط رفتم توی جیبم را نگاه کردم و دنبال موبایلم گشتم میخواستم به مادرم زنگ بزنم اما از عجلهای که داشتم موبایلم را فراموش کرده بودم. پشت در اتاقی که مشتی داخلش بود ایستادم. در زدم مشتی محمد گفت:
ـ بفرما.
وارد هال شدم مشتی محمد که مشغول تلویزیون نگاه کردن بود گفت:
ـ جان دخترم چیزی میخوای؟
با حرفایی که مریم در مورد پدرش زده بود حس خوبم را نسبت به این آدم از دست داده بودم با انگشتای دستم بازی کردم و گفتم.
ـ میخوام به مادرم زنگ بزنم.
مشتی گوشیش را از جیب کتش درآورد به سمت من گرفت یه قدم برداشتم و گوشی را گرفتم به داخل حیاط رفتم و شمارهی مادرم را گرفتم جواب نداد...
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
نظرات کاربران
شبیه فیلمهای هندی بود