کتاب هم‌اختران

کتاب هم‌اختران نوشته نیک پین است که با ترجمه باقر هاشمی منتشر شده است. این‌ کتاب یک نمایشنامه است با موضوع جبر و اختیار در زندگی و سعی دارد این تفکر را با روایتی داستانی به تصویر بکشد.

درباره کتاب هم‌اختران

نیک پین یک رابطه عاشقانه و احتمالات نامحدودی را که در آن رابطه ممکن است به وجود آید، دست‌مایه کار خود قرار داده است. ابتدا ماریان و رولند یکدیگر را در یک پارتی می‌بینند، نوشیدنی‌ای می‌خورند، شاید هم نمی‌خورند. دیوانه وار عاشق می‌شوند و شروع به قرار گذاشتن می‌کنند، اما در نهایت از هم جدا می‌شوند. بعد در یک برخورد تصادفی در یک سوپر مارکت به هم می‌رسند، و ماریان می‌گوید که با کس دیگری در رابطه است. شاید هم رولند نامزد کرده باشد. شاید با هم ازدواج کنند، یا شاید عمر رابطه‌شان به طور غم‌انگیزی کوتاه باشد باید بخوانید تا بفهمید.

خواندن کتاب هم‌اختران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب هم‌اختران

ماریان: می‌دونی چرا نمی‌تونی نوک آرنج‌هات رو بلیسی؟ چون توی خودشون راز نامیرایی دارن؛ پس اگه بتونی بلیسی‌شون، فرصت پیدا می‌کنی که بتونی تا ابد زندگی کنی. اما اگه هر کسی می‌تونست این کارو انجام بده، اگه هر کسی مهارت لیسیدن آرنج‌هاش رو داشت، اون‌وقت هرج و مرج راه می‌افتاد. به همین خاطره که نمی‌تونی زندگی کنی و زندگی کنی و زندگی کنی.

رولند: آهان، خیلی خُب.

ماریان: امتحان کن.

رولند: چی رو؟

ماریان: آرنج‌هات. سعی کن بلیسی‌شون.

رولند: همین‌جوری راحتم.

[ماریان سعی می‌کند آرنج‌هایش را بلیسد، طوری که سختی این کار را نشان بدهد.]

ماریان: من ماریانم.

رولند: رولند.

ماریان: خدایا متشکرم که بارون رو بند آوردی.

رولند: آره.

ماریان: تو دنیا چیزی بدتر از کباب نم‌کشیده نیست.