دانلود و خرید کتاب پنج‌گانه پادشاهی جهان؛ جلد سوم نیما کهندانی
تصویر جلد کتاب پنج‌گانه پادشاهی جهان؛ جلد سوم

کتاب پنج‌گانه پادشاهی جهان؛ جلد سوم

انتشارات:نشر ویدا
امتیاز:
۳.۸از ۱۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پنج‌گانه پادشاهی جهان؛ جلد سوم

کتاب پنج‌گانه پادشاهی جهان؛ جلد سوم نوشته نیما کهندانی است. این کتاب دنیایی خیالی می‌سازد میان خدایان و انسان‌ها و تمام عالم هستی را در فضایی جادویی به تصویر می‌کشد.

درباره کتاب پنج‌گانه پادشاهی جهان؛ جلد سوم 

طوفان مرگ داستانی پُرفراز و نشیب از رابطهٔ ایزدان با هم و نیز با انسان‌هاست. زندگی آن‌ها، حسادت‌ها، رقابت‌ها، دشمنی‌ها و پلیدی‌هایشان چنان با انسان‌ها آمیخته و شبیه آدمیان است که در قالب انسانی حلول می‌کنند. لوکی- ایزد شرارت- گاه قالب‌هایی انسانی می‌یابد و فریا- ایزدبانوی شور و شیدایی- دل به مردی زمینی می‌بندد؛ مردی که با تمام شور و شیدایی‌اش به نامیرایی پشت می‌کند و به زمین بازمی‌گردد. لحظه دیدارشان در زمین، گویی گذر فریاست از خوابِ او. چهار مبارزِ چهار عنصر باستانی حیات: آب و باد و آتش و خاک قدرتی همچون خدایان دارند. ویژگی این داستان، گذشته از فراز و نشیب‌های داستانی و شرح استیصال آدمی در مقابل جهانی پر از شرارت، بیان این درهم‌آمیختگی‌ست. شاخصه و مرز جداکننده خدایان از انسان‌ها در این کتاب، لحن و زبان است. خدایان به زبان رسمی حرف می‌زنند. انسان‌ها- اهل هر قلمرو و کشوری که باشند- لحنشان محاوره است تا خواننده در صمیمیت کلام شخصیت، متوجه زمینی بودن آن شود . این کتاب خواننده را با خودش به دنیای عجیب و خیالی می‌برد که از آن لذت میإ‌رد.

خواندن کتاب پنج‌گانه پادشاهی جهان؛ جلد سوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

ااین کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب پنج‌گانه پادشاهی جهان؛ جلد سوم

مکان: اِلف‌هایم

اُدین، فرمانروای ایزدان، همراه ِثور به الف‌هایم آمده بود. پیش از رسیدن آن‌ها، فریا آن‌جا را ترک کرده و به آسگارد بازگشته بود.

فریر در تالار شاهی قدم می‌زد و به حرف‌های خواهرش می‌اندیشید، در تالاری با چلچراغ‌های غول‌پیکر، حکاکی‌هایی از نبرد باستانیان و راگناروکِ آینده بر دیوارها و کف و سقفی از سنگ‌های قیمتی.

آیا واقعاً اُدین می‌توانست جلوِ شرارتِ دورف‌ها را بگیرد؟ اگر مسئله به این‌جا ختم نمی‌شد، چه؟ اگر پای یوتون و دیگر جهان‌ها نیز به این شرارت کشیده می‌شد، واقعاً کاری از دست اُدین برمی‌آمد؟ تمام موجودات تاریکی همواره منتظر کوچکترین جرقه‌ای بودند تا جهان را شعله‌ور کنند.

- سرورم! فرمانروای ایزدان، اُدین، وارد می‌شوند.

درهای تالار گشوده شد و اُدین عصای زرین عقاب‌نشان در دست، گام به درون تالار گذاشت. تک‌چشمش از خروش خشم برق می‌زد و سریع و استوار قدم برمی‌داشت. فریر- ایزد خورشید و باران، فرزند ایزد باد و دریا و ایزدبانوی زمین- با گام‌هایی شاهانه به استقبال او رفت.

- سرورم.

به نشانهٔ احترام سر خم کرد و آن‌گاه به تک‌چشم اُدین نگریست، تک‌چشمی که قدرت مهیبی در آن موج می‌زد. همان یک نگاه کافی بود تا حرف‌های خواهرش، فریا، او را قانع کند. به‌راستی اگر اُدین این‌چنین قدرتی نداشت، قدرت‌های ماورایی او که با حیله و مکرش کامل می‌شد، چگونه می‌توانست موجودات شرور نُه‌جهان را تا به این لحظه در اطاعت و فرمانبرداری نگه دارد؟

- فریر! خبرهای خوبی نشنیده‌ام.

فریر خواست حرف بزند که ثور، درحالی‌که چکشی در دست داشت، با شنلی زرشکی وارد تالار شد و بی‌هیچ توجهی به فریر، کمی با فاصله پشت سر اُدین ایستاد. فرمانروای الف‌ها نیز توجهی به او نکرد.

Amir.M
۱۳۹۹/۰۵/۱۶

مانند جلد های قبلی عالی بود! خیلی لذت بردم از این مجموعه؛ و همچنین بسیار بسیار حیرت کردم. کتابی نسبتا طولانی و خواندنی. داستانی کشش دار که آدم رو وسوسه می کنه که ادامه اش رو بخونه. و یک خواهش که جندین

- بیشتر
M..J..A
۱۳۹۹/۰۷/۱۴

کتاب خیلی خوبیه ولی کاش رمان های فانتری رو بیشتر کنن،رمان های نویسنده هایی مثل تالکین،ریک ریوردان،پاتریک راتفوس واقعا جاش تو مجموعه رمان های فانتزی طاقچه خالیه

Radiin_skywalker
۱۳۹۹/۰۶/۱۱

این جلد مورد علاقه منه از این مجموعه جذاب امیدوارم جلد چهارمم طاقچه عزیز قرار بدن که دوستان بخوننش خیلی ممنون از اقای کهندانز که همچین داستان اساطیری جذابی نوشتن مخصوصا اساطیر ایران. این جلد ام بی نظیر بود خیلی

- بیشتر
sana
۱۳۹۹/۱۱/۲۹

عالی بود

Zahra
۱۳۹۹/۰۸/۱۹

کتاب خوبیه اما خیلی طولانیه من ۲ سال پیش از نمایشگاه کتاب از ناشر کتاب هر چهار جلدش را خریدم

کاربر ۲۰۸۱۰۹۹
۱۳۹۹/۰۶/۱۹

چرا جلد چهارم رو نمیزارید؟

آن‌گاه رو برگرداند و به‌سمت در خروجی اتاق خصوصی هودر راه افتاد. کارهایش در آسگارد تمام شده بود. فریا را راضی کرده بود با پای خود از آسگارد بیرون برود، (که بدون شک مدتی طولانی بیرون می‌ماند). می‌رفت همان جایی که لوکی می‌خواست، یعنی به میدگارد. و هودر را هم راضی کرده بود تا در ضیافت بزرگِ آسگارد شرکت کند. ضیافتی که مطمئن بود به تمام معنا رنگ و بوی ضیافت به خود می‌گرفت.
Amir.M

حجم

۳۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۱۲ صفحه

حجم

۳۶۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۱۲ صفحه

قیمت:
۲۸۲,۰۰۰
تومان