دانلود و خرید کتاب آینه‌خانه حسن مشگلاتی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب آینه‌خانه اثر حسن مشگلاتی

کتاب آینه‌خانه

نویسنده:حسن مشگلاتی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۹از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آینه‌خانه

کتاب آینه‌خانه نوشته حسن مشگلاتی است. این کتاب ماجرای زوجی به نام کوروش پری است که دیوانه‌وار همدیگر را دوست دارند اما زندگی آن‌طور که باید باشد پیش نمی‌رود. این کتاب با نثری جذاب خواننده را با خودش همراه می‌کند و او را به کشف دنیای جدید می‌برد.

خواندن کتاب آینه‌خانه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان ادبیات داستانی معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب آینه‌خانه

 پسر گفت: بویِ خرس رو از صد فرسخی می‌شنوه!... جواز داری؟

پسر کورش را برای هم‌صحبتی بی‌رغبت دید. برگشت و دور شد. پری فریاد زد: بگو واسته!

کورش با صدای بلند گفت: بایست!

پسر چوب را در یک دست نگاه داشت و گفت: «تو که لالی پس چرا صدا می‌زنی آدم رو!؟»

پری غش‌غش خندید و با صدای بلند گفت: «این اصلاً به تو نرفته؛ رفتارش شبیه خودمه!»

کورش تفنگ را رو به پسر گرفت. دست او شُل شد و چوب پایین آمد.

پری طوری به پسر خیره مانده بود که انگار با نگاه خود خطابش قرار می‌دهد. گفت: «چرا این مدّت به ملاقاتم نیامد؟ می‌خواهم دلیلش رو از زبان خودش بشنوم!»

کورش به نوجوان گفت: «باید از روی مادرت خجالت بکشی!»

پسر پاسخ داد؛ «کدوم مادرم!؟»

پری با شنیدن این جمله از دهان او نعره کشید: «خیره‌سر!»

دو قاطر نزدیک می‌شدند. پری انگشت سبابه را رو به آن‌ها برد و گفت: «دلیل خیره سریش رفاقت با این قبیل حیوانات است!»

کورش فراز سر قاطرها را نشانه رفت و شلیک کرد؛ قاطرها رمیدند و گریختند؛ زانوان پسر از ضعف سست شدند و نشست.

پری گفت: «پاشو برو توی اتاقت، این کمترین تنبیه برای گستاخی مثل توست!»

کورش فریاد کشید: «نشنیدنی مادرت چی گفت؟»

پسرک سر را بالا آورد و گریان پاسخ داد: «اون مُرده!»

پری چهره در هم کشید و با غیظ نعره زد: «بی‌چشم‌ورو!»

کورش نعره کشید: «گمشو برو توی اتاقت!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه