دانلود و خرید کتاب آلواتان علی‌محمد ابراهیمی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب آلواتان

آلواتان مجموعه داستان‌های کوتاهی با موضوع جنگ و دفاع مقدس نوشته علی محمد ابراهیمی، حجت ایروانی، عباس پاسیار، ولی صابری و حمید حمیدیه است.

درباره کتاب آلواتان

 در این کتاب ۵ داستان از روزهای پرالتهاب دفاع مقدس و بعد از آن، مبارزه با منافقان و ضد انقلاب در منطقه آلواتان می خوانید.

جنگل آلواتان یکی از مناطقی بود که رزمندگان تیپ ویژهٔ شهدا مأموریت داشتند با تصرفش آنجا را از لوث وجود نیروهای ضد انقلاب و دیگر دشمنان انقلاب اسلامی پاک‌سازی کنند. 

 الایرانیه، شیخ محمود، آلواتان و قناسه‌چی، نام داستان‌های این مجموعه‌اند.

 خواندن کتاب آلواتان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه با موضوع جنگ و دفاع مقدس

 بخشی از کتاب آلواتان

شناسایی حومهٔ جنگل آلواتان را شب قبل با تعدادی از بروبچه‌های تیپ انجام داده بودیم و با توجه به پر پیچ و خم بودن منطقه، با احتیاط بیشتری عمل می‌کردیم. با وجود آنکه دشمن اشراف بیشتری به سایر مناطق کردستان در آنجا داشت، با بهره‌گیری از تجربیاتی که از شناسایی‌های قبلی بود، اطلاعات بهتری از اوضاع منطقه به دست آوردیم و مهم‌تر از همهٔ این‌ها، شناسایی موقعیت دشمن در جنگل آلواتان بود که همهٔ نیروهایشان را برای مقابله با نیروهای تیپ ویژه به آن منطقه فرا خوانده بودند. از طرفی، منطقه کمرکشی‌های زیادی داشت و در بعضی نواحی صعب‌العبور می‌نمود. به همین دلیل برای حمل مهمات به بلندی‌های منطقه تعدادی قاطر و اسب‌های اهلی را به کمک گرفتیم. با توجه به شناسایی که انجام شد، راه‌های مقابله با کمین دشمن، که به‌راحتی می‌توانست برای مقابله با نیروهای ما به کار گرفته شود، مد نظر قرار گرفت. فردای همان شب، قرار شد عملیات انجام شود.

براساس تصمیم فرماندهان، می‌بایست حوالی ساعت ۳ ـ ۴ بامداد از محل استقرار حرکت می‌کردیم و با چند کیلومتر پیشروی در نقطه‌ای که قبلاً شناسایی شده بود آمادهٔ عملیات می‌شدیم. چند ساعتی به روز مانده و شب هم از نیمه گذشته بود. پس از یک شناسایی جامع، به عقب برگشتیم تا برابر طرح مسئولانْ نیروها را حرکت دهیم. نسیم خنک صبحگاهی حالت خستگی و خواب‌آلودگی را از ما دور می‌کرد. سکوت مطلق بر سراسر منطقه حکمفرما بود و فقط صدای حرکت پاهای فرماندهان سپاه اسلام، که هر لحظه به پایگاه نزدیک می‌شدند، آن را می‌شکست.

با اینکه منطقه شناسایی شده بود، توصیه شد احتیاط کامل را رعایت کنیم و در این خصوص چند نفر از بلدچی‌های منطقه را به صورت یک ستون در جلوی نیروهای حرکت‌کنندهٔ تیپ قرار دادیم.

نیروهای بی‌سیمچی در اختیار فرماندهان قرار گرفتند تا پیام‌های عادی و اضطراری را هر لحظه از یکدیگر جویا شوند. سرانجام، پس از مدتی، رزمندگان تیپ در محل مورد نظر مستقر شدند. درواقع، آنجا منطقه‌ای بود که از چند نظر اهمیت داشت: اول اینکه نزدیک‌ترین محل جهت حمله به مواضع دشمن در آلواتان بود. دوم اینکه قدرت آتش نیروهای خودی روی دشمن به لحاظ موقعیت خاص آنجا بیشتر و بهتر انجام می‌شد. همچنین، می‌توانستیم از دو سو علیه ضد انقلاب وارد عمل شویم: یک طرف مناسب‌ترین راه جهت محاصرهٔ آنان بود و سمت دیگر محلی بود که ضد انقلاب از آنجا احتمالاً عقب‌نشینی می‌کرد یا تصمیم به فرار می‌گرفت. ناگهان در ساعت ۱۳: ۲۵ بعدازظهر یکی از مسئولان مخابرات تیپ، درحالی‌که با عجله به محلی که به اتفاق افراد گروهان خودم مشغول گفت‌وگو دربارهٔ عملیات بودیم، نزدیک شد و فریاد زد: «برادر... برادر کاظمی پیام مهمی مخابره کرده‌اند. الان هم در آن‌سوی تپه منتظرند.»

بدون اتلاف وقت، پیام را دریافت کردم. خبر خیلی ناگهانی بود:

ـ از عقاب به کبوترها... از عقاب به کبوترها... یک گروه مسلح که چند زن در میان آن‌هاست از دامنه‌های جنگل آلواتان در مسیر استقرار کبوترها در حرکت‌اند...

نظری برای کتاب ثبت نشده است
روزگار عسرت؛ خاطرات اسیر آزادشده هادی باغبان
سید ولی هاشمی
پرواز با آتش
زهره علی‌عسگری
زندانی فاو؛ خاطرات گروهبان دوم عراقی عماد جبار زعلان الکنعانی
عماد جبار زعلان کنعانی
آن روز سه و نیم بعد از ظهر
سیدسعید غیاثیان
جاده های خلوت جنگ
محسن مطلق
از جهنم سرد شین تا بهشت ارزنتاک
سیدعلی کاظم داور
آزادگی در اسارت
سید حبیب حبیب‌پور
واگویه‌های سید
سیداحمد قشمی
لعنت و لعنت شدگان از منظر قرآن و روایات
لیلا باغفلکی
زندان الرشید؛ خاطرات رئیس ستاد سپاه ششم نیروی زمینی سپاه سردار علی اصغر گرجی زاده
محمدمهدی بهداروند
کتیبه ای بر آسمان
میرعمادالدین فیاضی
بلیز و ماشین های غول پیکر
سینتیا اینس منگوئال
اردیبهشتی دیگر؛ خاطرات فرار عبدالمجید خزائی از زندان سلیمانیه عراق
مهناز فتاحی
سید آسایشگاه ۱۵: خاطرات اسیر آزادشدۀ ایرانی سید جمال ستاره‌دان
ساسان ناطق
خلبان وارسته
احمد مهرنیا
آسمان مال من بود؛ خاطرات سرهنگ خلبان صمدعلی‌ بالازاده
ساسان ناطق
شب‌های بی‌مهتاب: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی سرهنگ شهاب‌الدین شهبازی
محسن کاظمی

حجم

۶۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۶۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۵۰%
تومان