کتاب حال و روز دموکراسی

کتاب حال و روز دموکراسی نوشته جورجو آگامبن، آلن بدیو، دنیل‌بن سعید، وندی براون، ژان لوک‌نانسی، ژاک رانسیر، کریستین رایس و اسلاوی ژیژک است که نشر چشمه با ترجمه مجتبی گل‌محمدی منتشر کرده است.

درباره کتاب حال و روز دموکراسی 

کلمه دموکراسی این روزها به‌ ظاهر فراگیری بسیار گسترده‌ای را پدید آورده است. البته، بحث‌هایی، گاه پرتب‌وتاب، دربارهٔ معنا یا معانی این کلمه پیش می‌آیند، اما در این جهان که ما به سر می‌بریم، دموکراسی کم‌وبیش همیشه ارزشی مثبت دارد؛ این کتاب سوالی اساسی دارد یا دموکرات نامیدن خود با معناست؟ اگر نه، چرا؟ و اگر بله، در راستای چه تفسیری از این کلمه؟ این کتاب شامل هشت مقاله از هشت نظریه‌پرداز چپ است. سعی دارد به مهم‌ترین سوالات درباره دموکراسی و دموکرات بودن پاسخ بدهد.

خواندن کتاب حال و روز دموکراسی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به علوم سیاسی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب حال و روز دموکراسی

ما دغدغهٔ ما جهان است، و نه «تمامی جهان»؛ جهان، واقعاً، چنان که آشکارا وجود دارد، نه آن تمامی جهان، جایی که در آن دموکرات‌ها، مردم‌نشان، مردم غرب، فرمان‌روا می‌مانند، و دیگران همگی از جهانی دیگر هستند ــ که در دیگربودگی‌ای این‌چنین، به بیان راست و درست جهان نیست، بلکه فقط بازمانده‌ای از زندگی است، منطقه‌ای است برای جنگ‌ها، بدبختی‌ها، دیوارها، و خیال‌های واهی. در آن قسم از «جهان»، یا منطقه، آنان وقت‌شان را به بستن چمدان‌ها می‌گذرانند، برای فرار از دهشت، یا برای رهسپار شدن، به کجا؟ البته به نزد دموکرات‌ها؛ همان کسانی که وانمود می‌کنند جهان را می‌چرخانند و کارهایی دارند که نیاز است انجام دهند. آن‌چه آنان سپس از راهِ سختِ تجربه کردن درمی‌یابند این است که نرم‌وگرم در پناه نشان خود، دموکرات‌ها به‌راستی آنان را نمی‌خواهند و دلبستگی اندکی به آنان دارند. در اساس، در این‌جا یک درون‌همسری سیاسی برقرار است: یک دموکرات فقط یک دموکرات دیگر را دوست دارد. برای دیگران، مهاجرانِ از مناطق قحطی یا کشتار آمده، نخستین دستورجلسه برگه‌های شناسایی، مرزبندی‌ها، اردوگاه‌های بازداشت، نظارت پلیس، و جلوگیری از بازبه هم پیوستن خانواده است... و این‌که باید «ادغام» شد. درون چه؟ بی‌گمان، درون دموکراسی. برای پذیرفته شدن، و شاید در روزی دور شنیدن سلام و خوشامدگویی، باید، پیش از آن‌که بتوان آمدن به جهان واقعی را حتا خیال کرد، با ساعت‌های طولانی تن سپردن به کار دشوار، برای دموکرات شدن آموزش دید. در میان ترکش رگبارهای سربی، فرود آمدن چترهای انسان‌دوستانه، فلاکت و بیماری، دفترچهٔ راهنمای ادغام خودتان، همان کتابچهٔ دموکرات خوب کوچولو! را مطالعه کنید. شما آزمونی سهمگین پیشِ رو دارید! و هنوز هیچ ضمانتی نیست که راه گذرتان از جهان دروغین به جهان «واقعی» بسته نباشد. دموکراسی؟ بله. اما برای دموکرات‌ها کنار گذاشته شده است، نمی‌فهمید؟ جهانی شدن جهان، حتماً، اما فقط به شرطی که بیرونی‌ها سرانجام بتوانند ثابت کنند سزاوار آمدن به درون هستند.