کتاب صدسال تنهایی
معرفی کتاب صدسال تنهایی
صد سال تنهایی برجستهترین اثر گابریل گارسیا مارکز نویسندهی نامآشنای کلمبیایی و برنده جایزه نوبل سال ۱۹۸۲ است. زهره روشنفکر، این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است.
خلاصه کتاب صد سال تنهایی
رمان ۱۰۰ سال تنهایی از صحنه اعدام سرهنگ آئورلیانو بوئندیا آغاز میشود. آئورلیانو مقابل جوخه اعدام ایستاده و خاطرات گذشتهاش را مرور میکند؛ از زمان آغاز ایجاد دهکده ماکوندو، یعنی زمانی که جهان چنان تازه بود که بسیاری چیزها هنوز اسمی نداشتند.
گابریل گارسیا مارکز در کتاب صدسال تنهایی، داستان شش نسل از خانوادهی بوئندیا را روایت میکند که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشوند. سرهنگ آئورلیانو بوئندیا، فرزند دوم اورسولا و خوزه آرکادیو بوئندیا که اولین فرزندی است که در ماکوندو به دنیا میآید. او فاقد هرگونه احساس عشق، نفرت، ترس، تنهایی و امید است. آئورلیانو از کودکی تحت تأثیر برادر بزرگتر خود خوزه آرکادیو قرار دارد و در اوج داستان توسط برادرش که در نقطه مقابل دیدگاه سیاسی وی قرار دارد و به نوعی نماینده تمام نمای دشمنان او نیز به حساب میآید از اعدام نجات پیدا میکند. وی بارها و بارها از مرگ میگریزد. نه جوخه اعدام و نه زخم و سم و خودکشی نمیتواند وی را به دام مرگ بکشاند. سرهنگ آئورلیانو بوئندیا نماد شخصیت کسی است که باید زنده بماند و عذاب بکشد تا پلی میان سنت و مدرنیته در شهر خیالی ماکوندو باشد. سبک این کتاب، رئالیسم جادویی است و بسیاری تولدو بالندگی رئال جادویی را با این کتاب میدانند.
خواندن کتاب صدسال تنهایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستان پیشنهاد میکنیم
دربارهی گابریل گارسیا مارکز
گابریل خوزه گارسیا مارکِز در ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکده آرکاتاکا کلمبیا متولد شد. او در دوران حیات خود در مقام رماننویس، نویسنده، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی فعالیت کرد. مارکز پس از درگیری با رئیس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتن به مکزیک مهاجرت کرد. این نویسنده مشهور کلمبیایی در سال ۱۹۸۲ موفق به دریافت جایزه نوبل شد. پاییز پدرسالار، عشق سالهای وبا و ساعت شوم از معروفترین آثار این نویسنده توانمند هستند. از آثار مارکز به خاطر نثر غنی آن و منتقل کردن تخیلات سرشار نویسنده به خواننده ستایش شدهاست. گابریل گارسیا مارکِز در سال ۲۰۱۲ به بیماری آلزایمر مبتلا و در سال ۲۰۱۴، درگذشت.
مارکز قبل از دریافت جایزه نوبل، درباره صد سال تنهایی چنین گفت: من به جرأت فکر میکنم واقعیت خارج از اندازهی این اثر نه فقط بیان ادبی آن است که سزاوار توجه آکادمی ادبی نوبل شده است. واقعیتی که نه تنها روی کاغذ؛ بلکه در بین ما زندگی میکند و مسؤل مرگ و میر تعداد بیشماری از ماست. و این یک منبع تغذیه کنندهی خلاقیت است؛ پر از غم و اندوه و زیبایی، برای غم و نوستالژی یک کلمبیایی و یک رمزنگاری بیشتر از یک ثروت خاص. شاعران و گدایان، نوازندگان و پیامبران، رزمندگان و اراذل، همهی موجودات از آن واقعیت لجام گسیخته؛ همه ی ما باید بپرسیم، اما اندکی از تخیل برای مشکل حیاتی ما؛ میتواند زندگی را به معنای متعارف باورپذیر کند. این؛ دوستان! معمای تنهایی ماست!
حجم
۴۵۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۲۹ صفحه
حجم
۴۵۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۲۹ صفحه
نظرات کاربران
چرا هر مترجم اسامی خاص را به زبان محلی ترجمه میکند؟ آیا یک بار هم این اسامی را به فارسی نخوانده؟ تنگه ماگالیانس؟ از ابتدا در ایران به این تنگه ماژلان گفته ایم. اگر قرار باشد مترجمی که از انگلیسی
من خیلی این کتاب رو دوست داشتم. البته با ترجمه آقای بهمن فرزانه خونده بودمش. یکی از دوستان در نظری روی کتاب گذاشته بود به تشابه اسامی کتاب اشاره کرده بود که خواندن کتاب رو سخت می کنه. من با
من نسخه انتشارات جامی رو خوندم . برای دوستانی ک کتابخون حرفه ای هستن و دنبال لذت بردن در دنیای داستان ها هستند توصبه میکنم این رمان رو بخونن و با همه سانسور ها و تفصیل ها و اسامی مشابه و اتفاقات
من این کتاب رو برای درک بهتر سه بار. خوندم هربار تازگی و جذابیت داشت ..حتی برای بار چهارم میخوام بخونم ...بینهایت لذت بردم ..ادم حس میکنه صدسال با یه نسل زندگی کرده چقدر گذر عمر رو قشنگ ب تصویر
در تمام مدت مطالعه این کتاب،ضرب المثلی که در ذهنم تداعی میشد:آواز دهل از دور خوش است... وجود تخیلات شدید در داستانی با بستر رئال که نام رئالیسم جادویی بر روی آن گذاشتن،من رو به یاد داستانهای مادربزرگها انداخت که حتی
کتاب خوبیه باید در آرامش خونده بشه .کشش بالای داره .اما اسامی گیج کنندس.بخصوص یسری اسامی تکرارین
کتاب خوبیه فقط به خاطر اسامی مشابه آدم گیج میشه
صد سال تنهایی مثل نشستن پای یک جادو بود، جادویی که باور داشتی چیزی کم از واقعیت نداره، زیاد شنیدم که آدما دو دستن یا مارکز رو دوست دارن و قلمش رو تحسین میکنن یا دوستش ندارن و حتی نصفه
قطعا در درجه یک بودنه کتاب شکی نیست و پیشنهاد میکنم حتما بخانید ولی تنها نکته ای که هست اینه که چرا برخی ترجمه ها با هم متفاوتند و برخی کلمات در ترجمه های مختلف متفاوت از هم معنی شدن...
دوستان این قبیل کتابها یعنی اثار ادبی انچه که برای خوانندگان غیر زبان اصلی بسیار تاثیر گذار است ترجمه اثر است بنابراین دقت کنید مترجم کیست در حوزه امریکای لاتین و جنوبی اقای عبدالله کوثری و احمد گلشیری و البته