دانلود و خرید کتاب صدسال تنهایی گابریل گارسیا مارکز ترجمه زهره روشنفکر
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب صدسال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز

کتاب صدسال تنهایی

انتشارات:انتشارات مجید
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۵۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صدسال تنهایی

صد سال تنهایی برجسته‌ترین اثر گابریل گارسیا مارکز نویسنده‌ی نام‌آشنای کلمبیایی و برنده جایزه نوبل سال ۱۹۸۲ است. زهره روشنفکر، این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است.

خلاصه کتاب صد سال تنهایی

رمان ۱۰۰ سال تنهایی از صحنه اعدام سرهنگ آئورلیانو بوئندیا آغاز می‌شود. آئورلیانو مقابل جوخه اعدام ایستاده و خاطرات گذشته‌اش را مرور می‌کند؛ از زمان آغاز ایجاد دهکده ماکوندو، یعنی زمانی که جهان چنان تازه بود که بسیاری چیزها هنوز اسمی نداشتند.

گابریل گارسیا مارکز در کتاب صدسال تنهایی، داستان شش نسل از خانواده‌ی بوئندیا را روایت می‌کند که نسل اول آن‌ها در دهکده‌ای به نام ماکوندو ساکن می‌شوند. سرهنگ آئورلیانو بوئندیا، فرزند دوم اورسولا و خوزه آرکادیو بوئندیا که اولین فرزندی است که در ماکوندو به دنیا می‌آید. او فاقد هرگونه احساس عشق، نفرت، ترس، تنهایی و امید است. آئورلیانو از کودکی تحت تأثیر برادر بزرگتر خود خوزه آرکادیو قرار دارد و در اوج داستان توسط برادرش که در نقطه مقابل دیدگاه سیاسی وی قرار دارد و به نوعی نماینده تمام نمای دشمنان او نیز به حساب می‌آید از اعدام نجات پیدا می‌کند. وی بارها و بارها از مرگ می‌گریزد. نه جوخه اعدام و نه زخم و سم و خودکشی نمی‌تواند وی را به دام مرگ بکشاند. سرهنگ آئورلیانو بوئندیا نماد شخصیت کسی است که باید زنده بماند و عذاب بکشد تا پلی میان سنت و مدرنیته در شهر خیالی ماکوندو باشد. سبک این کتاب، رئالیسم جادویی است و بسیاری تولدو بالندگی رئال جادویی را با این کتاب می‌دانند.

خواندن کتاب صدسال تنهایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستان پیشنهاد می‌کنیم

درباره‌ی گابریل گارسیا مارکز

گابریل خوزه گارسیا مارکِز در ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکده آرکاتاکا کلمبیا متولد شد. او در دوران حیات خود در مقام رمان‌نویس، نویسنده، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی فعالیت کرد. مارکز پس از درگیری با رئیس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتن به مکزیک مهاجرت کرد. این نویسنده مشهور کلمبیایی در سال ۱۹۸۲ موفق به دریافت جایزه نوبل شد. پاییز پدرسالار، عشق سال‌های وبا و ساعت شوم از معروف‌ترین آثار این نویسنده توانمند هستند. از آثار مارکز به خاطر نثر غنی آن و منتقل کردن تخیلات سرشار نویسنده به خواننده ستایش شده‌است. گابریل گارسیا مارکِز در سال ۲۰۱۲ به بیماری آلزایمر مبتلا و در سال ۲۰۱۴، درگذشت.

مارکز قبل از دریافت جایزه نوبل، درباره صد سال تنهایی چنین گفت: من به جرأت فکر می‌کنم واقعیت خارج از اندازه‌ی این اثر نه فقط بیان ادبی آن است که سزاوار توجه آکادمی ادبی نوبل شده است. واقعیتی که نه تنها روی کاغذ؛ بلکه در بین ما زندگی می‌کند و مسؤل مرگ و میر تعداد بی‌شماری از ماست. و این یک منبع تغذیه کننده‌ی خلاقیت است؛ پر از غم و اندوه و زیبایی، برای غم و نوستالژی یک کلمبیایی و یک رمزنگاری بیشتر از یک ثروت خاص. شاعران و گدایان، نوازندگان و پیامبران، رزمندگان و اراذل، همه‌ی موجودات از آن واقعیت لجام گسیخته؛ همه ی ما باید بپرسیم‌، اما اندکی از تخیل برای مشکل حیاتی ما؛ می‌تواند زندگی را به معنای متعارف باورپذیر کند. این؛ دوستان! معمای تنهایی ماست!

معرفی نویسنده
عکس گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز
کلمبیایی | تولد ۱۹۲۷ - درگذشت ۲۰۱۴

گابریل گارسیا مارکز در شهر آراکاتاکا در کلمبیا به دنیا آمد و هشت سال نخست زندگی‌اش را با پدربزرگ و مادربزرگ مادری‌اش گذراند. پدربزرگ و مادربزرگ مارکز، هر دو داستان‌سرایان فوق‌العاده‌ای بودند، اما رویکرد آن‌ها در داستان‌گویی با یکدیگر بسیار تفاوت داشت. پدربزرگش به مارکز جوان داستان‌هایی درباره‌ی تاریخ، جنگ و مزارع موز محلی گفت. از سوی دیگر، مادربزرگ او زنی خرافاتی بود که به شدت به ارواح و جهان ماوراء طبیعی اعتقاد داشت و داستان‌هایی که برای مارکز تعریف می‌کرد نیز شامل همین مضامین بود.

نظرات کاربران

Sarab
۱۳۹۹/۰۱/۱۶

چرا هر مترجم اسامی خاص را به زبان محلی ترجمه میکند؟ آیا یک بار هم این اسامی را به فارسی نخوانده؟ تنگه ماگالیانس؟ از ابتدا در ایران به این تنگه ماژلان گفته ایم. اگر قرار باشد مترجمی که از انگلیسی

- بیشتر
shabnamfaani
۱۳۹۹/۰۷/۲۵

من خیلی این کتاب رو دوست داشتم. البته با ترجمه آقای بهمن فرزانه خونده بودمش. یکی از دوستان در نظری روی کتاب گذاشته بود به تشابه اسامی کتاب اشاره کرده بود که خواندن کتاب رو سخت می کنه. من با

- بیشتر
novelist
۱۳۹۹/۰۷/۲۷

من نسخه انتشارات جامی رو خوندم . برای دوستانی ک کتابخون حرفه ای هستن و دنبال لذت بردن در دنیای داستان ها هستند توصبه میکنم این رمان رو بخونن و با همه سانسور ها و تفصیل ها و اسامی مشابه و اتفاقات

- بیشتر
arezoo68
۱۴۰۰/۰۵/۳۱

من این کتاب رو برای درک بهتر سه بار. خوندم هربار تازگی و جذابیت داشت ..حتی برای بار چهارم میخوام بخونم ...بینهایت لذت بردم ..ادم حس میکنه صدسال با یه نسل زندگی کرده چقدر گذر عمر رو قشنگ ب تصویر

- بیشتر
Mehrad
۱۳۹۹/۱۰/۲۷

کتاب خوبیه باید در آرامش خونده بشه .کشش بالای داره .اما اسامی گیج کنندس.بخصوص یسری اسامی تکرارین

میم
۱۳۹۹/۰۹/۲۹

کتاب خوبیه فقط جز سری کتاب هاییه که مخاطب خاص داره اگر به ژانر سورئال علاقه مندید حتما اینو بخونید

کاربر ۱۵۸۹۴۱۸
۱۳۹۹/۰۷/۱۲

کتاب خوبیه فقط به خاطر اسامی مشابه آدم گیج میشه

...هیچ...
۱۴۰۰/۰۵/۲۶

در تمام مدت مطالعه این کتاب،ضرب المثلی که در ذهنم تداعی میشد:آواز دهل از دور خوش است... وجود تخیلات شدید در داستانی با بستر رئال که نام رئالیسم جادویی بر روی آن گذاشتن،من رو به یاد داستانهای مادربزرگها انداخت که حتی

- بیشتر
پریماه🌙
۱۴۰۰/۰۲/۲۱

صد سال تنهایی مثل نشستن پای یک جادو بود، جادویی که باور داشتی چیزی کم از واقعیت نداره، زیاد شنیدم که آدما دو دستن یا مارکز رو دوست دارن و قلمش رو تحسین می‌کنن یا دوستش ندارن و حتی نصفه

- بیشتر
MasoudTM64
۱۴۰۲/۰۵/۰۶

قطعا در درجه یک بودنه کتاب شکی نیست و پیشنهاد میکنم حتما بخانید ولی تنها نکته ای که هست اینه که چرا برخی ترجمه ها با هم متفاوتند و برخی کلمات در ترجمه های مختلف متفاوت از هم معنی شدن...

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۵)
شبی از سرهنگ خرینلدو مارکز سؤال کرد: «رفیق! برایم بگو که هدفت از جنگیدن چیست؟» سرهنگ خرینلدو مارکز گفت: «به‌خاطر پیروزی حزب بزرگ آزادیخواه؛ آیا دلیل بهتری از این می‌خواهی؟» او هم گفت: «خوش به‌حالت؛ دست‌کم تو می‌دانی برای چه می‌جنگی؛ اما من تازه متوجه شدم که تنها برای غرورم می‌جنگم.»
پریماه🌙
«همه آنها یک‌جورند؛ تا زمانی‌که بچه‌اند رفتاری خوب دارند و اطاعت می‌کنند و مؤدب‌اند؛ طوری‌که گویی حتی از پس کشتن یک مگس هم برنمی‌آیند؛ اما به‌محض آنکه ریش درمی‌آورند، همه‌چیز را به‌هم می‌ریزند.»
پریماه🌙
او در سکوت، افکارش را تمرکز داد تا فاصله چیزها و صدای آدمها را تخمین بزند و قادر شود تا چیزی را که تاریکی آب‌مروارید به او اجازه نمی‌داد، به‌وسیله حافظه‌اش ببیند. بعد هم کمکهای غیرمنتظره بو را دریافت که خودش را در ظلمت با نیرویی آشکارتر از حجم و رنگ بروز می‌داد و توانست سرانجام او را از خجالت اعتراف به تسلیم برهاند. او در ظلمت اتاق می‌توانست سوزن را نخ کند و جای دگمه بدوزد؛ همچنین می‌فهمید که شیر کی جوش می‌آید؛ جای هر چیزی را چنان با یقین به‌خاطر سپرد که حتی خودش هم بعضی وقتها فراموش می‌کرد که کور شده است. یک‌بار فرناندا حلقه ازدواجش را گم کرد و برای پیداکردنش همه خانه را جستجو کرد؛ اورسولا در تاقچه اتاق بچه‌ها آن را پیدا کرد. این کار برایش بسیار آسان بود.
Yegan
خُلق آنها از دیدن تصویرهای متحرکی که تاجر ثروتمند، برونو کرسپی در سالن تئاتری که گیشه آن شبیه سر شیر بود، نمایش می‌داد، به‌شدت تلخ شد؛ چون دوباره همان هنرپیشه را که در فیلم قبلی مرده و دفن شده بود و آنها برای بدشانسی او بسیار گریه کرده بودند، می‌دیدند که زنده شده و در یک فیلم دیگر نقش مردی عرب را داشت. مردمی که هرکدام برای شرکت در بدبختیهای هنرپیشه دو سنتاوو پول پرداخت کرده بودند، تحمل آن کلاهبرداری را نیاوردند و تمام صندلیهای سالن سینما را درهم شکستند.
Yegan
فصل اول بعداز گذشت سالهای طولانی، هنگامی‌که سرهنگ آئورلیانو بوئندیامقابل گروهی از سربازان جوخه اعدام قرار گرفت تا حکم مرگ را در موردش اجرا کنند، به‌یاد عصر یک‌روز افتاد که با پدرش برای اکتشاف یخ رفته بود. در آن‌هنگام، ساکنان روستای ماکوندو فقط شامل بیست خانوار بود که در خانه‌هایی از نی و کاهگل می‌زیستند. همه این خانه‌ها دوروبر رودخانه ساخته شده بودند. آب این رودخانه پاک و شفاف بود و با شدت از میان سنگهای عظیم و گردی که شبیه
کاربر ۷۰۷۸۶۰

حجم

۴۵۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۲۹ صفحه

حجم

۴۵۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۲۲۹ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان