کتاب آیین معصومیت
معرفی کتاب آیین معصومیت
کتاب آیین معصومیت، سومین نمایشنامهی بلند رونالد ریبمن، نمایشنامهنویس مشهور آمریکایی است. داود زینلو، آیین معصومیت را به فارسی ترجمه کرده است.
دربارهی کتاب آیین معصومیت
آیین معصومیت، سومین نمایشنامهی بلند رونالد ریبمن است که اولینبار در ۱۴ دسامبر ۱۹۶۷ در نیویورک به روی صحنه رفت. ریبمن در نمایشنامهی آیین معصومیت فضای اشرافی زندگی لردها، کنتها و ثروتمندان را به تصویر کشیده است. و بازیگران اصلی و شخصیتهای آن را نیز شاه و شاهزادهها، اعضای خانوادههای سلطنتی، راهبها و اسقفها تشکیل دادهاند. او در آیین معصومیت از زمانی سخن رانده است که به گفتهی ویلیام باتر یتس، همهجا را آیین معصومیت فرا گرفته است، بهترینها فاقد هرگونه ایمانی هستند، درحالیکه بدترینها مملو از شدت وحدت پرشور هستند.
کتاب آیین معصومیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
آیین معصومیت برای دوستداران مطالعهی نمایشنامه کتابی خواندنی و جذاب است.
دربارهی رونالد ریبمن
رونالد ریبمن ۲۸ می ۱۹۳۲ در نیویورک آمریکا متولد شد. رونالد ریبمن ابتدا در کالج بروکلین و سپس در دانشگاه ادبیات پیتسبرگ تحصیل و مدرک دکترای خود را در رشته ادبیات انگلیسی از همان دانشگاه دریافت کرده است. رونالد ریبمن سه نمایشنامهی بلند با نامهای هری، ظهر و شب»، «سفر اسب پنجم» و«آیین معصومیت» دارد. نمایشنامهی دیگر او با نام «خاکسپاری اسپوزیتو» نیز به فارسی ترجمه و منتشر شده است. ریبمن جوایز مختلفی از جمله جایزهی امی را برای کارهای خود دریافت کرده است.
بخشی از کتاب آیین معصومیت
راهب: یک نفر پشت در است! در باز کردن وظیفه کیست! (کوفتن در ادامه دارد) وظیفه من نیست که آن در را باز کنم! (وقتی هیچکس نمیآید و به فریاد او پاسخی نمیدهد از سر خشم فریاد عمیقی سر داده، برای باز کردن در خارج میشود. وقتی بازمیگردد سه مرد همراهش هستند که هریک کاملاً از سرما یخ زدهاند. یکی از مردان، الفون، اسقف لندن چیزی در گوش راهب زمزمه میکند. راهب از روی تأیید سر تکان میدهد، انگشتر اسقف را میبوسد و خارج میشود. ارل ساسکس بیصبرانه منتظر خروج راهب است. از چیزی که میخواهد بیان کند تقریباً در حال انفجار است. مرد سوم، ارل کنت به ساسکس خیره شده است.)
ساسکس: اینبار به دنبال شاه آمدهام و دیگر بار نمیآیم. من کسی نیستم که التماس کنم. اگر خودش نخواهد که با ما بازگردد بنابراین دیگر با او کاری نخواهم داشت.
کنت: جداً؟
ساسکس: (با تأکید) وقتی میگویم با او کاری ندارم دیگر کاری نخواهم داشت.
کنت: اگر با او کار نداشته باشی ساسکس، چهکار خواهی کرد؟ به ایالت خود بازخواهی گشت؟
ساسکس: از ایالت خود دفاع خواهم کرد. همان کاری را خواهم کرد که مردانم از من انتظار دارند.
کنت: پس برداشت من این است که مردانت در انتظار مرگ هستند.
ساسکس: اگر کار به آنجا برسد.
کنت: اوه مطمئن باش که کار به آنجا خواهد رسید ساسکس عزیز. تو سه ماه هم نمیتوانی دانمارکیها را از ایالت خودت دور نگهداری.
ساسکس: پس سه ماه هم دانمارکیها را دور نگه نخواهم داشت.
حجم
۵۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۵۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه