دانلود و خرید کتاب نشان سرخ دلیری استیفن کرین ترجمه بهارک قهرمان

معرفی کتاب نشان سرخ دلیری

کتاب نشان سرخ دلیری، نوشته‌ی استیفن کرین درباره‌ی دلاوری‌های جوانی به نام هنری فلمینگ در دوران جنگ‌های داخلی آمریکا است. 

استیفن کرین با نوشتن کتاب نشان سرخ دلیری، شجاعت همه‌ی جوانانی که در جنگ شرکت کرده‌اند را تحسین کرده است. نشان سرخ دلیری را می‌توانید با ترجمه‌ی بهارک قهرمان بخوانید.

درباره‌ی کتاب نشان سرخ دلیری

نشان سرخ دلیری، داستانی زیبا و خواندنی از دلاوری‌های یک جوان به نام هنری فلمینگ است. هنری شایعه‌های زیادی درباره‌ی جنگ شنیده اما تا به حال خودش چیزی ندیده است. او پیش خودش فکر می‌کند وقوع جنگ، حالا در شرایط امروزی چیزی دور از ذهن است. اما تمام شایعه‌هایی که شنیده است به حقیقت می‌پیوندد. حالا هنری باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد در جنگ شرکت کند و نشان سرخ دلیری را از آن خود کند یا تصمیم دارد با همان افکار ساده و خیال‌بافانه‌اش، به زندگی‌اش ادامه دهد؟
هنری تصمیم می‌گیرد با شجاعت به استقبال جنگ برود و در دوران جنگ هم شجاعت‌های بسیاری از خودش نشان می‌دهد. در نهایت با ایثار خون خودش، هنری نشان سرخ دلیری را بر سینه می‌آویزد... 

کتاب نشان سرخ دلیری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر به مطالعه‌ی داستان‌های کلاسیک دنیا علاقه‌مند هستید، از خواندن کتاب نشان سرخ دلیری، لذت می‌برید. نشان سرخ دلیری را همچنین می‌توانید به دوستان نوجوان خودتان هدیه بدهید.

درباره‌ی استیفن کرین

استیفن کرین در ۱ نوامبر ۱۸۷۱ در نیوجرسی آمریکا متولد شد. وقتی به نیویورک نقل مکان کرد، به شدت تحت تاثیر فقر حاکم بر زندگی قرار گرفت و اولین کتابش، مگی ولگرد را که در سبک ناتورالیستی نوشته شده بود، منتشر کرد. اما استیفن کرین با نوشتن کتاب نشان سرخ دلیری به شهرت و محبوبیت رسید. اهمیت کتاب نشان سرخ دلیری در دقت تولستوی گونه‌ی کرین در ارائه جزئیات تجربه جنگ است. اما در عین حال تصویری دقیق از هیجانات روانشناسانه به دست می‌دهد. او علاوه بر رمان، داستان کوتاه می‌نوشت و شعر می‌سرود. استیفن کرین در ۵ ژوئن ۱۹۰۰ هنگامی که تنها ۲۸ سال بیشتر نداشت، به علت ابتلا به بیماری سل، چشم از دنیا فرو بست. 

جملاتی از کتاب نشان سرخ دلیری

همه ی مردان جروبحث می کردند که آیا جیم راست می‌گوید یا فقط سعی دارد تا احساس مهم بودن بکند؛ به جز هنری فلمینگ که می‌کوشید تنها باشد. هنری به سنگرش رفت و از میان سوراخی که در آن محسوب می‌شد، به داخل خزید. او نیاز داشت تنها باشد تا با خودش فکر کند. هنری روی تختخواب سفری پهنی که در عرض اتاق کشیده شده بود، دراز کشید. در آن سوی اتاق از جعبه های بیسکویت شور به عنوان مبلمان استفاده شده بود. روی دیوارهایی که از الوار ساخته شده بود، عکسی به همراه سه تفنگ آویزان بود. در گوشه ای از اتاق نیز ده بشقاب لابه لای هیزم‌ها پخش و پلا بودند.

هنری حس کرد در خلسه است. خب، بالاخره قراره بجنگی. می دانست شاید فردا جنگی در کار باشد و او در آن شرکت کند. او نمی‌توانست بپذیرد که در آستانه‌ی آمیختن با جنگ و رقصیدن با مرگ است. البته تمام عمرش خواب جنگ دیده بود. در این خواب ها، خود را در نبردهای خونین می دید که او را به هیجان درمی‌آورد. او مزه‌ی پیروزی را تصور می‌کرد؛ ولی در بیداری به آن جنگ‌ها به عنوان چیزهایی فکر می‌کرد که مدت‌ها پیش رخ داده و در واقعیت هرگز با آن ها مواجه نمی‌شود. 

محمدرضا
۱۳۹۹/۰۷/۱۱

بد نبود حس غرولند به آدم میده

saeeeeeed
۱۳۹۹/۱۱/۱۸

ترجمه بسیار بد، مترجم هرجا بلد نبوده ترجمه کنه رها‌ کرده و رفته خط بعد و به متن وفادار نبوده.

حجم

۷٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۷ صفحه

حجم

۷٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۷ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان