دانلود و خرید کتاب طلسم سنگ سیدحسن حسینی
تصویر جلد کتاب طلسم سنگ

کتاب طلسم سنگ

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب طلسم سنگ

کتاب طلسم سنگ (مجموعه نثرهای عاشورایی) نوشتهٔ سیدحسن حسینی در انتشارات سوره مهر چاپ شده است.

درباره کتاب طلسم سنگ

کتاب حاضر شامل مجموعه‌ای مرکب از شعر و نثر گذشته و امروز دربارهٔ حماسه کربلا است که در ۱۰ عنوان مجزا ارائه شده است. محتوا و مفهوم نوشته‌های عاشورایی نگارنده دربرگیرنده مطالبی چون: جاودانگی و ماندگاری نام کربلا در عرصه جهان، شیفتگی و عشق به شهادت در رکاب امام حسین(ع)، بیان گریه و اندوه بر خیمه‌گاه امام حسین(ع) در شامگاه عاشورا، تصویری بر شهادت حر و مردانه جنگیدنش، گرامی داشت پیرترین شهید کربلا حبیب‌بن‌مظاهر، به یاد سقای کربلا و دست‌هایی که ناجوانمردانه از بدنش جدا شد، تصویر نامه‌ای از شهادت حضرت عباس(ع)، تنهایی و بی‌یار‌و‌یاور‌ماندن امام حسین(ع) پس از شهادت یارانش، به یاد دردها و صبوری‌های شیرزن کربلا حضرت زینب(ع)، به یاد چهارمین امام حضرت امام سجاد(ع)، اسیری و گرسنگی اهل بیت امام حسین(ع) از کربلا تا هفت منزل، خون‌بهای امام حسین(ع)، ادامه راه حسین(ع) و جهان شمولی درس آزادگی و جهاد در راه خدا.

کتاب طلسم سنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به افرادی که مایل هستند دربارهٔ حماسهٔ کربلا اطلاعات بیشتری کسب کنند پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب طلسم سنگ

«در چشمهای روشنِ هشت ساله غرق می‌شوم. ثانیه‌ای چند و چهل سال به پیش رانده می‌شوم. ۱۳۴۰ ه‍. شمسی و من پنج ساله با هم سن و سالهای خودم در کوچه پس کوچه‌های بریانک. محرم از راه رسیده است و پرچمی سیاه به سختی فراهم کرده‌ایم و دسته‌ای ده نفره با نوحه‌های نوباوه و لهجه‌های خام. چند کوچه‌ای را طی می‌کنیم که ناگهان فریاد یکی از بچه‌ها: پاسبانها آمدند! مثل ترکشهای نارنجکی رها شده هر کدام از سویی می‌گریزیم و دسته عزاداری در چشم به هم زدنی از هم گسسته می‌شود. پاسبانهای کلانتری بریانک فاتحانه به مقر خویش باز می‌گردند تا از سرکوب «اغتشاش» بچه‌های هشت نه ساله فاتحانه و حماسی گزارش تهیه کنند. کارخانه مغموم و متروک جوراب‌بافی با «هفت چنار» تاریخی‌اش، روزی چند نوبت چشمِ خمارِ شهادت دوخته است به جنگ و گریزی که ما بچه‌ها، معنی‌اش را نمی‌دانیم اما در ته دلهامان به حقیقتی یقین داریم که مثل بمب ساعتی تیک تاک می‌کند.

ـ آقا برای هیئت کمک نمی‌کنید؟

در چشمهای روشنِ پسرک هشت ساله غرق می‌شوم.

سالها بعد در حال و هوای نوجوانی از هزار دستگاه نازی‌آباد به خیابان «خیام» خودم را می‌رسانم تا پیاده از بازارچه شاپور در باشگاه پولاد باشم در «گذر وزیر دفتر» . خیابان «خیام» به رباعی‌ام پیوند می‌زند و همراه با کتابهای ریز و درشتی که پدر به خانه می‌آورد، حکیم عمرخیام هم هست با مینیاتورهایی که برای دنیای کودکی و جوانی، خود بهانه‌ای کشدار و شیرین است! و این خیام است که می‌سراید:

ای صاحب فتوی ز تو پُر کارتریم

با این همه مستی ز تو هشیارتریم

تو خون کسان خوری و ما خون رزان

انصاف بده کدام خونخوارتریم

تأمل در قرینه‌سازی شاعر و خون کسان را در برابر خون رزان نشاندن، نخستین گامهای ذوقی است برای وارد شدن به عرصه آشنایی با استعاره‌هایی که نیمی از بار شعر گرانسنگ پارسی را به شانه گرفته‌اند.

بعدها ـ یعنی سالهای آغازین پیروزی انقلاب ـ با تنی چند از همگنان، شامگاهان به خواندن دیوانهای بزرگان شعر فارسی می‌نشینیم. انگار می‌خواهیم گسلی تاریخی را ترمیم کنیم. شور و شوقِ نوآوری در واپسین سالهای نظام گذشته، ما را سخت دور افکنده است از آنچه که در اصل می‌بایست سنگِ زیرینِ بنای تجدد و تازه‌خواهی باشد.»

کاربر ۱۵۱۰۱۱۴
۱۴۰۰/۰۱/۱۲

دکتر سید حسن حسینی نه در تنها در شعر کلاسیک، نه در شعر سپید(گنجشک و جبرئیل و...) بلکه در نثر و کاریکلماتور هم ممتاز بود. حیف که زود رفت! هشت فروردین سالگرد کوچش است، رحمت الله علیه

مردی که همه دریاها تا قیامت تشنه اویند.
عقل سرخ
پس ناصرخسرو پیش از خیام، خون رزان را در برابر خون حسین قرار داده است. بیتِ ناصرخسرو به کلامِ عامِ خیام، معنی خاصی نیز «صاحبان فتوا» ادامه تاریخی همانهایی هستند که به هدر بودن شریف‌ترین خونِ عالم هم ـ پیشترها ـ بی‌واهمه از دنیا و آخرت، فتوا داده‌اند. راز غمگینی ادبیات علوی در طی قرون و اعصار در همین نکته‌های به ظاهر ساده و بدیهی، نهفته است.
عقل سرخ
عقل، ریشه در «خود» دارد و فاصله از «خدا» تا «خود» این جدار شفافی که از فرط شفافیت به چشم نمی‌آید، میان حباب و اقیانوس، این چنین دیوار چین می‌کشد! اگر حباب از هوای درون، تهی شود و این دیوار شفاف را فرو ریزد، بی‌درنگ، اقیانوس خواهد شد!
عقل سرخ
دستی که به دامن تولّا نرسید از پله «لا» به بام «الّا» نرسید هر حنجره‌ای که راز عشقی نسرود امروزِ ترانه‌اش به فردا نرسید!
عقل سرخ
راوی: نخستین تیر را ابن سعد به سوی اردوگاه زادگان نبی و وارثان وصی می‌افکند؟! سروش: نه! در این وادی، تیر نخست را غربت در کمان تنهایی گذاشت و گلوی رسالت حسین (ع) را نشانه گرفت! کربلا حاصل تنهایی و غربت مرام محمد و مشرب علی (ع) است!
عقل سرخ
راوی: مگر می‌شود آفتاب عالم‌تاب را ندید! سروش: آن که پشت به آفتاب ایستاده است، جز سایه خود را نمی‌بیند! لشکریان عمرسعد در رکاب راهنمای گمراهشان، پشت به آفتاب صدای حسین (ع) تاختند و جز سایه «خود» که سایه شیطان است‌، ندیدند!
عقل سرخ

حجم

۶۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۶۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰
۵۰%
تومان