دانلود و خرید کتاب باغ انگور باغ سیب باغ آیینه؛ مجموعه‌ی بانوی ماه ۴ مرتضی سرهنگی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب باغ انگور باغ سیب باغ آیینه؛ مجموعه‌ی بانوی ماه ۴ اثر مرتضی سرهنگی

کتاب باغ انگور باغ سیب باغ آیینه؛ مجموعه‌ی بانوی ماه ۴

معرفی کتاب باغ انگور باغ سیب باغ آیینه؛ مجموعه‌ی بانوی ماه ۴

«باغ انگور باغ سیب باغ آیینه» چهارمین اثر از مجموعه کتاب‌های «بانوی ماه» است. این مجموعه به گفتگو با همسران سرداران و فرماندهان شهید هشت سال دفاع مقدس پرداخته است. بی‌شک این بانوان صبور و فداکار ناگفته‌های بسیاری از همسران شهید خود داشته و دارند که شنیدنش برای علاقه‌مندان و عاشقان بسیار شیرین خواهدبود. این دفتر، گفت‌وگوی مرتضی سرهنگی و احد گودرزیانی با صفیه مدرس، همسر سردار شهید مهدی باکری است.

نظرات کاربران

ستاره
۱۳۹۷/۰۵/۳۱

بسیار بسیار عالی بود و زیبا

النا حسین پور
۱۴۰۲/۱۰/۰۱

کتاب خوبی بود.نمیخوام به عقیده های بقیه توهین کنم ولی کلا از سبک این نویسنده خیلی خوشم نمیاد بیشتر دوست دارم که فقط خود همسر شهید صحبت کنه و همه ی حرف های دل خودشو بگه ولی در این کتاب

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۸)
آقا مهدی گفته بود: «ازدواجم به خاطر خدا است، به خاطر اسلام است. معیارهایی که می‌خواهم در ایشان یافتم و مطمئن هستم ایشان همراه و هم‌عقیده من در زندگی است.»
ZAHRA.AKRAMI
. یک بار خودکاری از میان وسایلش برداشتم که بنویسم. وقتی متوجه شد نگذاشت با آن بنویسم. گفت: «خودکار مال من نیست، مال بیت‌المال است.» گفتم: «می‌خواستم دو سه کلمه بنویسم!» گفت: «اشکال دارد!»
ZAHRA.AKRAMI
یک روز بعدازظهر، تمام وسایل زندگی ما پشت یک وانت جا گرفت و راهی خانه‌مان شد و زندگی مشترک ما از همین روز آغاز شد؛ شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۵۹.
shariaty
آقا مهدی می‌گفت: «دنیا مثل شیشه‌ای می‌ماند که یک‌دفعه می‌بینی از دستت افتاد و شکست!»
ZAHRA.AKRAMI
وقتی خیلی عصبانی بود و می‌خواست خطاب به کسی خیلی جدی حرف بزند، به او می‌گفت: «مؤمن خدا» یا «پدرآمرزیده»!
Ati
در عملیات خیبر حمید، برادر مهدی، به شهادت رسید. مهدی حتی برای شرکت در مراسم بزرگداشت برادر هم جبهه را ترک نکرد.
shariaty
مهریه همسرش یک جلد قرآن بود و یک اسلحه کمری: «میان ما آنچه پیوندمان می‌دهد ایمان به خداست و مبارزه در راه او.»
shariaty
از او پرسیدم: «چطوری شهید شده‌ای؟» گفت: «یک تیر به شکمم و یک تیر به پیشانی‌ام خورد.»
shariaty
چند لحظه قبل از شهادتش، هر چه بچه‌ها اصرار می‌کنند از رود دجله برگردد، قبول نمی‌کند و می‌گوید: «حرف امام را اجرا کنید!»
shariaty
وقتی خیلی عصبانی بود و می‌خواست خطاب به کسی خیلی جدی حرف بزند، به او می‌گفت: «مؤمن خدا» یا «پدرآمرزیده»!
shariaty

حجم

۱۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲ صفحه

حجم

۱۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲ صفحه

قیمت:
۱۱,۰۰۰
تومان