بریدههایی از کتاب در خلوت غزل: گزیدهی هزار سال غزل پارسی
۴٫۰
(۴)
نگفتيم که: بيايم، چو جان تو به لب آيد؟
ز هجر، جان من اينک، به لب رسيد کجايی؟
Ali Yeganeh
گفتی به روزگاران، مهری نشسته گفتم:
بيرون نمیتوان کرد، حتی به روزگاران
Ali Yeganeh
دلی دارم که چندينش بيازاری، نيازارد
نه دل سنگ است پنداری که آزردن نمیداند
|ݐ.الف
آن همه عهد، فراموشت شد؟
چشم من روشن، روی تو سپيد
|ݐ.الف
ما درين ره حجاب خويشتنيم
ور نه روی تو در برابر ماست
Ali Yeganeh
نزد تو نامهای ننوشتم که سوز دل
صد بار نامه در کف من با قلم نسوخت
Ali Yeganeh
چگونه شرح دهم عمقِ خستگیها را
اشارهای کنم: انگار کوه کن بودم
arefe
غريب بودم و گشتم غريبتر اما:
دلم خوش است که در غربتِ وطن بودم
arefe
اينجا برای گُم شدن از خويش کوچک است
arefe
از هر طرف نرفته، به بُنبست میرسيم
نفرين به روزگارِ من و روزگارِ تو
arefe
نيک بخت آن کسی که داد و بخورد
شور بخت آن که او نخورد و نداد
باد و ابر است اين جهان افسوس
باده پيش آر هر چه باداباد
شاد بودست ازين جهان هرگز
هيچ کس؟ تا ازو تو باشی شاد
مریم کوهی
دل پشيمان است ليکن ما پشيمان نيستيم
|ݐ.الف
گم شده بودم که بجويی مرا
|ݐ.الف
بر ما نيستت آرام برو
|ݐ.الف
گفتمش: از تو که دارد خبری
گفت: آن کس که ز خود بی خبر است
|ݐ.الف
نفس رفت و جان نماند و دل بسوخت
شمع
روی چو ماه داری، زلف سياه داری
بر سرو ماه داری، بر سر کلاه داری
خال تو بوسه خواهد، ليکن هم از لب تو
هم بوسه جای داری، هم بوسه خواه داری
زلف تو بر دل من، بندی نهاد محکم
گفتم که بند دارم، گفتا گناه داری
يک ره بپرس جانا، زان زلف مشکبويت
تا بر گل مورد، چون خوابگاه داری
دل جايگاه دارد، اندر ميان آتش
تو در ميان آن دل، چون جايگاه داری
مریم کوهی
۱
يا مرگ يا وصال، ای کاش عنقريب
يا اين دهد خدا، يا آن کند نصيب
کاربر ۱۰۱۸۷۲۲
من بر سر آنم که گرفتار نباشم
الا به بلايی که ز بالای تو باشد
|ݐ.الف
من و باز آن دعاها که يکی اثر ندارد
|ݐ.الف
تنهايی و تاريکی، آغاز کدورتهاست
|ݐ.الف
ما را غم خزان و نشاط بهار نيست
آسوده همچو خار به صحرا نشستهايم
|ݐ.الف
ز جهان کناره کردم، که تو در کنار آيی
|ݐ.الف
نابود کن اين وجود بیبود
تا نفی ز نفی گردد اثبات
|ݐ.الف
تا عشق تو در ميان جان است
جان از دو جهان کنار دارد
|ݐ.الف
غرق دريا تشنه میميرم مدام
|ݐ.الف
بیخودم زان می که آن را نيست جام
|ݐ.الف
بُرده است غمت دست و دل از کار، کجايی؟
شمع
ای بالِ تخيل، ببر آنجا غزلم را
کش مردم آزاده بگويند مريزاد
arefe
گويی برای دل فضای سينهام تنگ است
arefe
حجم
۶۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۷۱۱ صفحه
حجم
۶۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۷۱۱ صفحه
قیمت:
۱۲۵,۰۰۰
۸۷,۵۰۰۳۰%
تومان