کتاب غبار غروب
۳٫۷
(۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب غبار غروب
«غبار غروب» داستانی از سرکشیهای دختری جوان است که به زورگوییهای جامعه مردسالار نه میگوید. از شهر و خانوادهاش جدا میشود و به روستای پدری میرود. اما هنوز نمیتواند به میل خودش زندگی کند. «غبار غروب» نوشتهی «مهدیه عشرتی» زندگی دختری به نام گیسو است که گله به صحرا میبرد، گاوها را میدوشد و اما با ذهنی روشن، برای خواستههایش میجنگد.
بخشی از رمان: «بچه ها همانجا تو حیاط ایستادند به آرامی از پلکان سیمانی بالا رفتم. نردهها هنوز همان نردههای چوبی قبل بودند و درست مثل صاحبانش پژمرده و خسته به نظر میرسیدند.
پشت در که رسیدم ضربان قلبم دو برابر شده بود. انگار که داشت از سینه ام بیرون میزد و من بی توجه به اشک هایم که سیل اسا دوی صورتم روان بود به صدای خسته مادر گوش دادم...»
یک فنجان قهوه تلخ
نازیلا نوبهاری
فصل آخرمژده اسفندیاری راد
ماهرخاشرف اعتماد
یک فنجان محبت گرمزهره مرشدی
سال های دوریمرضیه یاراحمدی
فریادزهرا اوتادی
انگشتر فیروزهزهرا اخوان پاکدهی
گلهایی که در جهنم میرویندسمیرا امیرخانی دهکردی
تیله نقره ایاکرم مرادی
پانسیونزهره الحمدی
رهایم کننسرین قدیری (کافی)
بهار زندگی منسیدهمهری هاشمی
عشق زیبااکرم فروغی
حجم
۱۴۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۴۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
خیلی قشنگ بود.مخصوصا جاهایی ک تو روستا بود من لذت بردم پیشنهاد میکنم بشدت
قلمی روان پور کشش
عالی و بدون نقص