
کتاب ما تمامش می کنیم
معرفی کتاب ما تمامش می کنیم
کتاب ما تمامش میکنیم نوشتهی کالین هوور و با ترجمهی اعظم گندمی، اثری داستانی است که انتشارات مرسل آن را منتشر کرده است. این رمان با محوریت زندگی شخصیتی به نام لیلی بلوم، به بررسی روابط انسانی، آسیبهای خانوادگی و تلاش برای بازسازی زندگی پس از تجربههای تلخ میپردازد. داستان در فضای معاصر آمریکا و شهر بوستون روایت میشود و با نگاهی صمیمی و بیپرده، به موضوعاتی چون عشق، خشونت خانگی، استقلال فردی و جستوجوی هویت میپردازد. روایت کتاب با زبانی ساده و شخصیتپردازی ملموس، خواننده را به دل دغدغهها و فرازونشیبهای زندگی لیلی میبرد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ما تمامش می کنیم
ما تمامش میکنیم اثری از کالین هوور است که با محوریت شخصیت لیلی بلوم، دختری جوان و مستقل، به روایت زندگی او پس از مرگ پدرش میپردازد. کتاب در ژانر رمان معاصر قرار میگیرد و با روایتی اولشخص، خواننده را به دنیای درونی لیلی و چالشهایش دعوت میکند. داستان با مراسم تدفین پدر لیلی آغاز میشود و به تدریج به گذشته و خاطرات او با خانواده و دوستانش بازمیگردد. ساختار کتاب ترکیبی از روایت خطی و بازگشت به گذشته از طریق دفترچههای خاطرات است که لیلی در نوجوانی برای الن دیجنرس مینوشته است. این دفترچهها بخش مهمی از روایت را تشکیل میدهند و لایههای عمیقتری از شخصیت و گذشتهی لیلی را آشکار میکنند. کتاب به موضوعاتی چون خشونت خانگی، تأثیرات روانی آن، تلاش برای بخشش، و شکلگیری روابط جدید در بزرگسالی میپردازد. کالین هوور با نگاهی واقعگرایانه و گاه تلخ، نشان داده است که چگونه گذشته میتواند بر تصمیمات و احساسات حال تأثیر بگذارد و انسان را به سوی انتخابهای دشوار سوق دهد.
خلاصه داستان ما تمامش می کنیم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با لیلی بلوم آغاز میشود که پس از مراسم تدفین پدرش، به بوستون بازمیگردد و در پشتبام ساختمانی مرتفع، با مردی به نام رایل کینکید آشنا میشود. این آشنایی در فضایی غمگین و پر از تردید شکل میگیرد؛ هر دو شخصیت با زخمهایی از گذشته و دغدغههایی درباره آینده روبهرو هستند. لیلی که دوران کودکیاش را در خانوادهای با پدری خشن و مادری آسیبدیده گذرانده، همواره میان عشق و نفرت نسبت به پدرش در نوسان است. او با خاطرات نوجوانیاش، بهویژه ارتباطش با پسری بیخانمان به نام اتلس، دستوپنجه نرم میکند؛ خاطراتی که در قالب دفترچههایی خطاب به الن دیجنرس نوشته شدهاند و بخشهایی از گذشتهی او را روشن میکنند. در بوستون، لیلی تصمیم میگیرد رؤیای دیرینهاش یعنی راهاندازی گلفروشی را دنبال کند. او با الیسا، زنی پرانرژی و خوشبرخورد، آشنا میشود و این دوستی به او در مسیر استقلال و تحقق آرزوهایش کمک میکند. رابطهی لیلی با رایل به تدریج عمیقتر میشود، اما سایهی گذشته و زخمهای قدیمی، انتخابهای او را تحتتأثیر قرار میدهد. کتاب با روایت صادقانهی احساسات، تردیدها و امیدهای لیلی، تصویری از تلاش برای رهایی از چرخهی خشونت و ساختن آیندهای متفاوت ارائه میدهد.
چرا باید کتاب ما تمامش می کنیم را بخوانیم؟
ما تمامش میکنیم با روایتی صادقانه و بیپرده، به موضوعاتی میپردازد که کمتر در رمانهای عاشقانه به آنها توجه میشود؛ از جمله خشونت خانگی، تأثیرات روانی آن و تلاش برای بازسازی هویت فردی. این کتاب نهتنها داستانی عاشقانه و پرکشش دارد، بلکه با پرداختن به زخمهای پنهان شخصیتها، فرصتی برای همدلی و درک عمیقتر نسبت به تجربههای انسانی فراهم میکند. شخصیتپردازی ملموس و استفاده از دفترچههای خاطرات بهعنوان ابزاری برای بازگویی گذشته، به روایت عمق و چندلایهگی بخشیده است. خواندن این کتاب میتواند نگاه تازهای به مفهوم بخشش، استقلال و انتخابهای دشوار در زندگی ارائه دهد و مخاطب را به تأمل درباره مرزهای عشق و آسیب دعوت کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که به رمانهای معاصر با محوریت روابط انسانی، چالشهای خانوادگی و مسائل روانشناختی علاقه دارند. همچنین برای افرادی که تجربه یا دغدغهی خشونت خانگی، بخشش یا بازسازی زندگی پس از آسیب را دارند، این اثر میتواند همدلانه و تأثیرگذار باشد.
بخشی از کتاب ما تمامش می کنیم
«وقتی لبهی پشتبام مینشینم پاهایم را آویزان میکنم و از طبقهی دوازدهم به خیابان بوستون نگاه میکنم، به تنها چیزی که فکر میکنم خودکشی است. البته نه خودم! من زندگیام را آنقدر دوست دارم که میخواهم ادامه بدهم. بلکه آدمهای دیگر که تصمیم میگیرند به زندگی خود خاتمه دهند. آیا از کارشان پشیمان نمیشوند؟ لحظهای بعد از پرت شدن و ثانیهای قبل از زمین خوردن، ذرهای هم شده حتماً از آن سقوط آزاد احساس ندامت میکنند و وقتی به زمین که آنها را به کام خود میکشاند نگاه میکنند، حتماً میگویند: «لعنتی! این ایدهی خوبی نبود.» البته فکر نمیکنم چنین باشد. من زیاد به مرگ فکر میکنم. به خصوص امروز که دوازده ساعت قبل یکی از حماسیترین مرثیههایی را که مردم پلاتورا شاهدش بودند، خواندم. بسیار خب. ممکن است این حماسیترین مرثیه نباشد. اما غمانگیزترین هست. این بستگی دارد که از مادرم بپرسید یا من. از امروز مادرم تا یک سال با من حرف نخواهد زد. درمورد من اشتباه نکنید. مرثیهای که خواندم، آنقدر کامل و بینقص نبود که تاریخی شود. مثل آنچه بروک شیلدز در مراسم مایکل جکسون خواند. یا مرثیهی خواهر استیو جابز یا مرثیهی مراسم برادر پت تیلمَن که خوانده شد. بههرحال بسیار فوقالعاده بود.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه