پیرمرد و دریا ترجمه بهزاد جنت‌سرای نمین از انتشارات پر
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پیرمرد و دریا

کتاب پیرمرد و دریا

معرفی کتاب پیرمرد و دریا

ترجمه بهزاد جنت‌سرای نمین از «پیرمرد و دریا» اثر زیبا و تا‌ثیرگذار ارنست همینگوی، نویسنده محبوب آمریکایی، بسیار روان و دوست‌داشتنی است. داستان پیرمرد ماهیگیر لاغر و نحیفی که زمانی دریا قلمرو پادشاهی‌اش بود اما اکنون مدتی با قایق خالی‌ از دریا برمی‌گشت بی‌آن‌که صیدی داشته‌باشد. او آرزو داشت قبل از مرگ بزرگترین ماهی زندگی‌اش را صید کند تا این‌که بلاخره اتفاق بزرگ افتاد ... این رمان واپسین اثر مهم داستانی ارنست همینگوی است که در سال ۱۹۵۱، در کوبا ‌آن را نوشت و سال بعد به چاپ رساند: دریا بسیار زیبا و مهربان است اما می‌تواند به قدری ظالم باشد و ناگهانی عمل کند که چنین پرندگانی که پرواز می‌کنند، غوطه ور شده و شکار می‌کنند، با صدای محزون ضعیفشان، برایش بیش از حد ظریف ساخته شده‌باشند. او همیشه دریا را با عنوان «لامار «که اسپانایی‌ها وقتی دریا را خیلی دوست دارند به این نام می‌خوانند، تصور می‌کرد. آنهایی که دریا را دوست دارند، گاهی حرف‌های بدی در موردش میزنند اما همیشه به گونه‌ای از آن یاد می‌کنند که گویی یک زن است. بعضی ماهیگیران جوان‌تر که قایق‌های موتوری داشتند و از گوی‌های شناور برای پیدا کردن راه خود استفاده می‌کردند از دریا به عنوان «ال مار«که مردانه است نام می‌بردند. آنها از دریا به عنوان یک ستیزه جو، مکان و حتی دشمن یاد می‌کردند اما پیرمرد همیشه دریا را زنانه و چیزی که یا به انسان لطف بزرگی می‌کند یا لطفش را از او دریغ می‌کند و اگر وحشیانه یا بدجنس عمل می‌کند به این خاطر است که کمکی از او برنمی‌آید، تصور می‌کرد. او فکر می‌کرد اثر ماه بر روی دریا مثل اثر آن بر روی زنان است. پیرمرد به آرامی پارو می‌زد و زیاد به خودش فشار نمی‌آورد چون دریا بسیار آرام بود و گاهی موج‌هایی می‌آمد که یک سوم نیروی پیش برنده قایق را مهیا می‌کرد. زمانی که هوا روشن شد متوجه شد خیلی دورتر از جایی است که امیدوار بود تا این ساعت رسیده باشد. با خودش فکر کرد: «من یه هفته در قسمت‌های عمیق مشغول بودم و چیزی صید نکردم. امروز به محلی که دسته ماهی‌های بونیتو و آلباکور هست می‌رم تا شاید ماهی بزرگی اونجا پیدا کنم.»
معرفی نویسنده
عکس ارنست همینگوی
ارنست همینگوی
آمریکایی | تولد ۱۸۹۹ - درگذشت ۱۹۶۱

ارنست میلر همینگوی، نویسنده امریکایی برنده نوبل ادبیات است. وی از پایه‌گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی»، شناخته می‌شود.

mohsen
۱۳۹۹/۰۱/۰۱

پیشنهاد میکنم قبل از خوندن این کتاب، اول یه کم در مورد نویسنده بخونید، ارنست همینگوی نویسنده ایه که تو زندگیش همه کار کرده، از شرکت توی جنگ جهانی، سفر به اعماق جنگل های آفریقا، تا شرکت در مراسم گاو

- بیشتر
arash
۱۳۹۸/۰۹/۱۳

بین ترجمه های مختلف کتابخانه همگانی این ترجمه از بقیه بهتره. درباره داستان هم فکر کنم همه قبول داشته باشن که این کتاب جزء کتابهایی است که همه کتابخون ها باید بخونن. معجزه داستان گویی با عناصر ساده و محدود.

- بیشتر
خانم کتابخوار
۱۳۹۹/۰۹/۱۸

من با ترجمه دریا بندری خوندمش یه مقدمه داشت که حجمش اندازه ی متن داستان بود!:D مقدمه ش عالی بود کاش کتاب رو با ترجمه ی دریابندری هم بذارن تو طاقچه که بشه از قسمت نمونه مقدمه شو داشته باشم

- بیشتر
Z.a.h.r.a
۱۳۹۸/۰۹/۲۳

نمیدونم چرا اینقدر عاشق این کتابم.. باید یادبگیریم که گاهی غرومونو کنار بگذاریم...گاهی کاری خارج از حد توانمونه رو انجام میدیم تا خودمونو ثابت کنیم به همه ولی کلی توی همین راه اسیب میبینیم و به هدفمون هم نمیرسیم

آیدین آتش بهار
۱۳۹۹/۰۱/۲۶

همینگوی سمبل سازی تصنعی رو رد میکنه و در این کتاب پیرمرد ماهیگیر را به عنوان سمبلی واقعی از صبر و استقامت و شکست ناپذیری و امید رو حتی وقتی از نظر خودش تنهاترین آدم است نشان میدهد و به

- بیشتر
vafa
۱۴۰۰/۰۷/۱۹

همینگوی قلم عجیبی داره. اگه این کتاب رو نصفه رها کردید حق دارید... همونطور که از اسمش مشخصه، بیشتر کتاب، داستان پیرمردی توی دریاست که به امید صید یک ماهی بزرگ چند شبانه روز در دریا می مونه... و در آخر اون

- بیشتر
کاربر ۲۷۵۳۳۵۲
۱۴۰۰/۰۹/۱۵

توصیفش سخته. به معنای واقعی کلمه توی کتاب گم شدم. من با پیرمرد زمانی که فقط سر ماهی را از دریا آورد غرق شدم. من با پیرمرد وقتی بعد از برگشتش از دریا با پسرک مشروب میخورد غرق شدم. آیا واقعا ارزش

- بیشتر
fuzzy
۱۴۰۰/۰۶/۱۰

اگه توی زندگیتون هدف بزرگی داشتید و براش تلاش کردین یا تلاش میکنین حال پیرمردو درک میکنید و شاید مثل من همرا باهاش درد بکشید و حرص بخورید،اما چه شکست بخوریم و چه پیروز شیم به قول پیرمرد امید نداشتن

- بیشتر
آسمان
۱۳۹۹/۰۵/۰۴

من از خواندن کتاب لذت بردم به شما هم توصیه می کنم که این کتاب را بخوانید

مندوستدارکتابم
۱۳۹۷/۰۴/۱۰

وقایع داستان شفاف و واضح تعریف شده خیلی زیباست از این داستان میشه درک های زیادی کرد

فقط تخت خواب، تخت خواب خیلی عالیه. اون وقتی آسیب دیدی باعث آسودگیه. نمیدونستم تخت خواب میتونه انقدر باعث راحتی باشه.
B-vafa
اگه جایی شانس بفروشند دوست دارم کمی بخرم
آبـــــان🍊
او گفت: اما آدمیزاد برای شکست خوردن ساخته نشده، اون میتونه نابود بشه ولی شکست نمی‌خوره.»
farzane
بهش فکر نکن. در مسیرت حرکت کن و وقتی زمانش رسید باهاش روبرو شو.
Farnaz Bagherlou
با خودش گفت: «تو ماهی رو بخاطر زنده موندن و فروختن گوشتش نکشتی. تو اونو بخاطر غرورت و اینکه ماهیگیر هستی کشتی. تو قبل و بعد از کشتنش عاشقش بودی. اگه عاشقش بودی کشتنش گناه نبود یا گناه بیشتری بود؟»
Z.a.h.r.a
او فکر کرد: «من این چیزها رو نمی‌دونم اما خوبه که مجبور نیستیم خورشید و ماه و ستاره‌ها رو بکشیم. همین که در دریا برادران واقعی خودمون رو میکشیم کافیه.»
arash
هیچ چیز بهتر از این نیست که هیچ نباشی ولی مؤثر باشی
فاطمه
خوش شانس بودن بهتره ولی من ترجیح می‌دم دقیق باشم. بعدش وقتی شانس میاد تو آماده‌ای.
Farnaz Bagherlou
پیرمرد فکر کرد: «اون ماهی بزرگیه. باید از پسش بر بیام. نباید بذارم متوجه قدرتش و اینکه اگه فرار کنه چیکار می‌تونه انجام بده بشه.
arash
آدمیزاد برای شکست خوردن ساخته نشده، اون میتونه نابود بشه ولی شکست نمی‌خوره.
یك رهگذر
. او به لبه‌ی قایق تکیه داد و مطمئن شد که نمرده است. درد شانه هایش هم این حقیقت را تصدیق می‌کردند.
farzane
او سعی کرد آرام بگیرد. دردش نشان می‌داد که او زنده است.
farzane
به خاطر نداشت کی برای اولین بار بلند حرف زدن با خود در تنهایی را شروع کرده است. او در روزگاران قدیم و در بعضی شب‌های تنهایی، خیره به ساعتش، برای خود در قایق‌های صید لاک پشت آواز می‌خواند. او احتماًلا بلند حرف زدن با خود را زمانی شروع کرده بود که پسرک ترکش کرده بود اما به خاطر نمی‌آورد.
farzane
الان وقت فکر کردن به چیزهایی که نداری نیست. فکر کن با چیزهایی که داری چیکار میتونی بکنی.
Farnaz Bagherlou
بلند گفت: «ماهی هم دوست منه. تا حالا همچین ماهی‌ای ندیدم اما باید بکشمش. خوشحالم که ما مجبور نیستیم ستاره‌ها رو بکشیم. فکر کن اگر هر روز یه نفر تلاش می‌کرد ماه رو بکشه چی می‌شد. ماه فرار می‌کرد. اما فکر کن اگه یه مرد هر روز تلاش می‌کرد خورشید رو بکشه. ما خوشبخت به دنیا می‌آییم.»
arash
آنهایی که دریا را دوست دارند، گاهی حرف‌های بدی در موردش میزنند اما همیشه به گونه‌ای از آن یاد می‌کنند که گویی یک زن است
miladehn
تخت خواب دوست منه. فقط تخت خواب، تخت خواب خیلی عالیه. اون وقتی آسیب دیدی باعث آسودگیه.
یك رهگذر
هر روز یه شروع تازه ست. خوش شانس بودن بهتره ولی من ترجیح می‌دم دقیق باشم. بعدش وقتی شانس میاد تو آماده‌ای.
کاربر ۲۴۱۹۲۶۴
با خودش گفت: «تو ماهی رو بخاطر زنده موندن و فروختن گوشتش نکشتی. تو اونو بخاطر غرورت و اینکه ماهیگیر هستی کشتی. تو قبل و بعد از کشتنش عاشقش بودی. اگه عاشقش بودی کشتنش گناه نبود یا گناه بیشتری بود؟»
Mitir
خوش شانس بودن بهتره ولی من ترجیح می‌دم دقیق باشم. بعدش وقتی شانس میاد تو آماده‌ای.
Mitir

حجم

۱۷۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

حجم

۱۷۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۴ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان