
کتاب یک قصه معمولی و قدیمی در باب جنایت
معرفی کتاب یک قصه معمولی و قدیمی در باب جنایت
کتاب یک قصه معمولی و قدیمی در باب جنایت نوشته نادر ابراهیمی و نمایشنامهای دوپردهای است که انتشارات امیرکبیر آن را در سال ۱۴۰۳ منتشر کرده است. این متن نمایشی که به جنایت و عدالت پرداخته، خانوادهای را در مرکز بحرانی عمیق قرار داده و از خلال گفتوگوهای تند و پرکشمکش اعضای خانواده، مفاهیمی چون مسئولیت، حقیقت، قدرت و نقش فرد در جامعه را به چالش کشیده است. نویسنده فضایی را خلق کرده است که در آن مرز میان گناهکار و بیگناه، قاتل و قربانی بهشدت مبهم و سیال شده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب یک قصه معمولی و قدیمی در باب جنایت اثر نادر ابراهیمی
کتاب یک قصهی معمولی و قدیمی در باب جنایت (نمایشنامه در دو پرده) متنی نمایشی به قلم نادر ابراهیمی است که در دو پرده، داستان خانوادهای را روایت کرده که با مرگ ناگهانی یکی از اعضایش درگیر بحرانی اخلاقی و اجتماعی میشود. نادر ابراهیمی با کنار هم قراردادن شخصیتهایی از نسلها و دیدگاههای مختلف، فضایی پرتنش و پر از تضاد آفریده است. ساختار این نمایشنامه بر پایهی دیالوگهای پیدرپی و گاه فلسفی میان اعضای خانواده و نویسندهای که خود در صحنه حضور دارد، شکل گرفته است. حضور این نویسنده در متن نمایشنامه، مرز میان واقعیت و هنر تئاتر را کمرنگ و مخاطب را به مشارکت در داوری و قضاوت دعوت کرده است.
نمایشنامهی دوپردهایِ یک قصهی معمولی و قدیمی در باب جنایت ۱۰ شخصیت دارد. این کاراکترها عبارتند از نویسنده، محمود مناعت، ملیحه مناعت، مهدی، مقصود، منش، راحله، رحیم، مأمور و عابر. نمایشنامهی ایرانی حاضر با طرح پرسشهایی دربارهی عدالت، مسئولیت فردی و اجتماعی و نیز نقش تماشاگر یا عابر بیطرف در رخدادهای اجتماعی، از یک روایت صرفاً جنایی فراتر رفته و به اثری چندلایه بدل شده که همزمان نقدی بر ساختارهای اجتماعی و اخلاقی نیز ارائه داده است.
خلاصه داستان یک قصه معمولی و قدیمی در باب جنایت
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان نمایشنامه را فاش میکند!
خانواده در سوگ مرگ مقصود، یکی از فرزندان، گرد آمدهاند. منش، خواهر مقصود، بر جسد برادرش میگرید و پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده، هر یک بهشیوهی خود با این فقدان مواجه میشوند. نویسندهای که در صحنه حضور دارد، با مداخله در گفتوگوها، اعضای خانواده را به واکاوی احساسات و انگیزههای خود وامیدارد. دیالوگها از سوگواری به جستوجوی قاتل تغییر جهت میدهند. هر یک از اعضا، دیگری را متهم میکند. مفاهیمی چون عدالت، قدرت، ایمان و مسئولیت اجتماعی به چالش کشیده میشود. پردهی دوم با اعترافهای متوالی و گاه متناقض اعضای خانواده ادامه مییابد؛ هر کس بهنوعی خود را قاتل معرفی میکند یا مسئولیت را به گردن دیگری میاندازد. در نهایت، حضور عابری بیطرف، مفهوم جنایت را از سطح فردی به سطح اجتماعی و جمعی گسترش میدهد و پرسشهایی دربارهی نقش بیتفاوتی و عدممشارکت در وقوع فجایع مطرح میشود. پایان نمایشنامه با بلاتکلیفی و بیپاسخماندن پرسش اصلی، مخاطب را با تأملی عمیق دربارهی ماهیت جنایت و مسئولیت انسانی رها میکند.
چرا باید کتاب یک قصه معمولی و قدیمی در باب جنایت را بخوانیم؟
این نمایشنامه مفاهیم پیچیدهای مانند عدالت، مسئولیت و نقش فرد در جامعه را بهشیوهای ملموس به تصویر کشیده است. حضور نویسنده در متن و شکستن دیوار چهارم، فضای نمایش را از یک روایت خطی خارج کرده و مخاطب را به مشارکت فعال در قضاوت و داوری دعوت میکند. همچنین این کتاب با طرح پرسشهایی دربارهی بیتفاوتی اجتماعی و نقش تماشاگران در رخدادهای تلخ، زاویهی دید تازهای به موضوع جنایت و قربانی ارائه کرده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان ادبیات نمایشی ایران و قالب نمایشنامه با درونمایههای اجتماعی، دوستداران آثار فلسفی و کسانی که دغدغهی عدالت، مسئولیت فردی و نقش انسان در جامعه را دارند، پیشنهاد میشود. همچنین این نمایشنامهی ایرانی به دانشجویان و پژوهشگران حوزهی ادبیات نمایشی و مطالعات اجتماعی توصیه شده است. دوستداران آثار نادر ابراهیمی میتوانند از مطالعهی این اثر لذت ببرند.
درباره نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی در ۱۳ فروردین ۱۳۱۵ به دنیا آمد و ۱۵ خرداد ۱۳۸۷ درگذشت. او از چهرههای چندبعدی و اثرگذار فرهنگ معاصر ایران بوده که بهعنوان نویسندهای پرکار، در کنار داستاننویسی، در حوزههای سینما، عکاسی، ترانهسرایی، فیلمنامهنویسی و کارگردانی نیز فعالیت داشت. او که بیش از هر چیز با رماننویسی شناخته شده، در تهران متولد شد. پس از اخذ دیپلم ادبیات فارسی، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی ادامه داد و از نوجوانی نوشتن را آغاز کرد و تا پایان عمر با جدیت ادامه داد. در جوانی بهدلیل فعالیتهای سیاسی دورههایی از زندان را تجربه کرد. این تجربههای متنوع زیستی بعدها بهطور گسترده در آثارش بازتاب یافت. در طول زندگی حرفهای خود مشاغل گوناگونی ازجمله کار در چاپخانه و بانک، تدریس دانشگاهی، ترجمه، ویراستاری، کتابفروشی و فیلمسازی را آزمود و چند مجموعهی تلویزیونی و مستند ساخت. پیش از انقلاب ۱۳۵۷ مجموعهی «سفرهای دورودراز هامی و کامی در وطن» را برای تلویزیون ایران کارگردانی کرد. از مهمترین کتابهای او میتوان به «بار دیگر شهری که دوست میداشتم»، «چهل نامهی کوتاه به همسرم»، «آتش بدون دود»، «مردی در تبعید ابدی» و «ابن مشغله» اشاره کرد. او بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب در قالب رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و پژوهش منتشر کرده و صدها مقالهی ادبی و فرهنگی نوشته که بسیاری از آنها به زبانهای مختلف ترجمه شده است. نادر ابراهیمی در کنار فعالیتهای ادبی به ورزش بهویژه کوهنوردی علاقهی جدی داشت و از بنیانگذاران یکی از نخستین گروههای کوهنوردی ایران بود. او به آموزش فیلمنامهنویسی و نمایشنامهنویسی پرداخت و شاگردان شناختهشدهای را تربیت کرد و در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان نیز همراه با همسرش نقش مهمی ایفا کرد. این نویسنده جوایز بینالمللی متعددی به دست آورده است. پس از درگذشت او کتابخانه و موزهای به نامش در تهران تأسیس شد که یادگار آثار، دستنوشتهها و وسایل شخصی او بوده است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
نادر ابراهیمی در حوزهی ادبیات کودک جوایزی ازجمله جایزهی نخست براتیسلاوا، جایزهی نخست تعلیموتربیت یونسکو و جایزهی کتاب برگزیدهی سال ایران را دریافت کرده است. او همچنین عنوان نویسندهی برگزیدهی ادبیات داستانی ۲۰ سال پس از انقلاب ۱۳۵۷ را برای کتاب آتش بدون دود دریافت کرد. کتاب دور از خانه نیز عنوان قصهی برگزیدهی آسیا (از سوی سازمان جهانی یونسکو) را دریافت کرد و کتاب برگزیدهی شورای کتاب کودک شد. نادرابراهیمی جوایز گوناگون دیگری نیز دریافت کرده است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
readtolive.blog.ir: یک قصهی معمولی و قدیمی در باب جنایت تنها نمایشنامهی منتشرشده به قلم نادر ابراهیمی است که با نگاهی زیبا و دلنشین، واقعه را از دو زاویهی متفاوت روایت میکند و با دقت، نگرانیها و رفتارها و واکنشهای شخصیتها را به تصویر میکشد تا به مقصود نهایی خود دست یابد.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
انتشارات روزبهان کتاب یک قصهی معمولی و قدیمی در باب جنایت را در سال ۱۳۹۵ روانهی بازار کتاب ایران کرده است.
بخشی از کتاب یک قصه معمولی و قدیمی در باب جنایت
«۲. پَردهٔ دوم
صحنه، همان که بود.
آدمها، همه، نشستهاند.
نویسنده مینویسد - کمی شتابان.
هیچکس گریه نمیکند.
نویسنده سر بر میدارد و با انگشت به منش اشاره میکند.
منش: اما این بازی از ابتدا اشتباه بود. ما در گرداب هولناکی فرو افتادیم، و دست و پا زَنان، به امیدِ باطلِ نجات خود، نزدیکترین کسان خود را به درون گرداب کشاندیم. ما چنین نبودیم ... بهراستی چنین نبودیم. این همه تباهی، تنها از قلم او میتراود نه از روح ما -
نویسنده: کافیست منش! گرچه غالباً نیمی از حقیقت میتواند بزرگترین دروغها باشد؛ اما همیشه چنین نیست، و در زمان تفاهم و ادراک متقابل، اشارهیی به حقیقت، بهتر از تشریحِ جزءبهجزء آن است. همین قدر کافیست!
ملیحه: (با اشاره به نویسنده): او همهچیز را نصف میکند!
نویسنده: مادر! نصف هر چیز میتواند کاملتر از همهٔ آن چیز باشد؛ چرا که نصف، انسان را به جستوجو وادار میکند؛ اما تمام، تمام است و مرگ. و انسان، به جستوجو احتیاج دارد، به زندگی، نه به مرگ و پایان. فقط در نیمه راهِ رسیدن به قُلّه، قله مفهومی دارد. کسانی که تنها کاملِ هر چیز را میپذیرند، ضد تکاملاند، ادامه میدهیم.
ملیحه: پس، پیش از این انتظار نکشید! در حقّ من لطفی کنید و آن مأمور را به اینجا بیاورید! جامهٔ سفرم را به تنم بپوشانید و از زندانی به زندانی بیندازیدم. بازی تمام شد. شما پس از من، آسوده خواهید بود و بیدغدغه خواهید زیست، هر چند غم مرگ مقصود، زود از میان نخواهد رفت. من ... من، پسرم را کشتهام. و دلیلم به هیچ حال، سیاسی نیست؛ مادرانه و عاطفیست. حرف از «عروسی خون» در میان است؛ حرف از همان قصههای قدیمی و همان تکرارها ...
منش: (به تماشاگران): حالش خوب نیست. حرفهایش را باور نکنید!»
حجم
۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۶۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه