
کتاب کودک توهم زده
معرفی کتاب کودک توهم زده
کتاب الکترونیکی «کودک توهمزده» نوشتهٔ ژنه-ژان کلو با ترجمهٔ عظیم جابری را نشر هیرمند منتشر کرده است. این اثر در قالب رمان و با نگاهی شاعرانه و استعاری، داستان نوجوانی به نام «ژان برهسی» را روایت میکند که در کشاکش دنیای درونی و بیرونی خود، با چالشهای هویت، عشق و هنر دستوپنجه نرم میکند. فضای داستان در فرانسهٔ قرن بیستم میگذرد و با زبانی سرشار از تصویر و کنایه، به رابطهٔ پیچیدهٔ پسر و مادر، حسادت، تنهایی و جستوجوی معنا میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب کودک توهم زده
«کودک توهمزده» از ژنه-ژان کلو، رمانی است که در بستر داستانی کوتاه و فشرده، به زندگی نوجوانی به نام «ژان برهسی» میپردازد. این کتاب در دههٔ ۱۹۸۰ نوشته شده و از جمله آثار شاخص نویسنده در سالهای پایانی عمرش بهشمار میآید. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اولشخص است و خواننده را به درون ذهن و احساسات شخصیت اصلی میبرد. ژان برهسی، نوجوانی است که از سوی جامعه و حتی خانوادهاش بهعنوان «عقبمانده» یا متفاوت شناخته میشود، اما دنیای درونی او سرشار از تخیل، حساسیت و میل به خلق هنری است. روایت کتاب، میان واقعیت و خیال در نوسان است و مرزهای این دو را بارها درمینوردد. فضای داستان، آمیخته با طنز تلخ، استعارههای تصویری و نگاهی انتقادی به مناسبات خانوادگی و اجتماعی است. «کودک توهمزده» در قالب رمان، دغدغههایی چون هویت، عشق، حسادت، استقلال و معنای هنر را در بستری شاعرانه و گاه مالیخولیایی به تصویر میکشد. این اثر نهتنها داستانی دربارهٔ رشد و بلوغ یک نوجوان است، بلکه تاملی بر نقش خانواده، جامعه و هنر در شکلگیری شخصیت انسان نیز بهشمار میرود.
خلاصه داستان کودک توهم زده
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «کودک توهمزده» با روایت ژان برهسی، نوجوانی حساس و خیالپرداز آغاز میشود که در شهری کوچک با مادر زیبایش، «پرستو»، زندگی میکند. پدر ژان در جنگ کشته شده و او از همان کودکی با حس فقدان و تنهایی روبهروست. ژان به نقاشی علاقهمند است و این هنر را پناهگاهی برای بیان احساسات و تخیلاتش میداند. اما جامعه و حتی خانواده، او را بهدلیل تفاوتهایش، عقبمانده یا غیرعادی میپندارند. رابطهٔ ژان با مادرش بسیار نزدیک و آمیخته با حسادت و وابستگی است؛ او نمیتواند حضور مردان دیگر را در کنار مادرش تحمل کند و حتی نسبت به پدر مرحومش نیز حسادت میورزد. نگاه ژان به جهان، سرشار از تصاویر ذهنی، استعارهها و توهمات است؛ تابلوهای نقاشی پدرش برای او به موجوداتی زنده بدل میشوند که نگاهشان را بر او میدوزند و حسادت پدر را حتی پس از مرگش نیز حس میکند. ژان در مدرسه با تحقیر و طردشدگی مواجه است و تنها دلخوشیاش، نقاشی و عشق بیحدش به مادر است. ورود یک نقاش مرموز به زندگی ژان، نقطهٔ عطفی در داستان است؛ ژان نزد او به یادگیری نقاشی میپردازد و این تجربه، به تدریج او را بهسوی استقلال و رهایی از وابستگیهای بیمارگونه سوق میدهد. در این مسیر، ژان با تضاد میان میل به هنرمندشدن و فشارهای اجتماعی و خانوادگی روبهروست و باید راه خود را در جهانی که او را نمیفهمد، پیدا کند. داستان با نگاهی شاعرانه و گاه تلخ، فرازونشیبهای رشد، بلوغ، عشق و جدایی را از منظر ذهنی نوجوانی متفاوت روایت میکند، بیآنکه پایانی قطعی یا کلیشهای ارائه دهد.
چرا باید کتاب کودک توهم زده را بخوانیم؟
«کودک توهمزده» اثری است که با نگاهی متفاوت به دنیای نوجوانی، رابطهٔ مادر و فرزند، و جستوجوی هویت فردی میپردازد. روایت اولشخص و زبان تصویری کتاب، خواننده را به درون ذهن و احساسات شخصیت اصلی میبرد و تجربهای نزدیک از اضطراب، حسادت، عشق و تنهایی را به تصویر میکشد. این کتاب برای کسانی که به رمانهای روانشناختی، روایتهای شاعرانه و دغدغههای بلوغ و هویت علاقه دارند، فرصتی برای تامل در مرز میان واقعیت و خیال فراهم میکند. همچنین، پرداختن به نقش هنر در رهایی و رشد شخصیت، از دیگر ویژگیهای برجستهٔ این اثر است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای روانشناختی، داستانهای بلوغ و رشد، و کسانی که دغدغههایی چون هویت، تنهایی، رابطهٔ مادر و فرزند یا نقش هنر در زندگی دارند، مناسب است. همچنین خوانندگان آثار ادبیات فرانسه و دوستداران روایتهای شاعرانه و استعاری از این کتاب لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب کودک توهم زده
«زمانی که این قصه شروع مینسود من روی لبهی تیغ هستم چند زنبور اطراف گوشهایام میچرخند. قلب مهربانام مانند یک ابنبات آنها را جذب میکند. گاهی سربارم است. حدس میزنم با داشتن چنین قلبی بعدها تبدیل به چیزی که (آدم سربهراه» اسمش است نمیشوم. مادرم بیوهی جنگ است. شغل کماهمیتی در یک بانک دارد و من هم میخواهم نقاش شوم. نقاشی میان هزاران نقاش که بانشاط رنگ میزنند. همانطور که همچنین میتوانیم مردهای باشیم میان میلیاردها مردهای که خاموشاند. غمْ بی غم. نقاشها به دنیا میآیند و از دنیا میرونده تنها نور است که میماند. مانند رژیایی که دربارهی کسانی که این نور را زیبا دانستهاند جیزی نمیداند. برای این که از رنج بردن لذت ببریم. یک روز در جوانی نمیتوانیم چیزی بهتر از این پیدا کنیم که نقاش شویم. لانهی زنبورها در انتهای شاخه. تابلویی که شما می کشید بدون لذت مقابل سهپایه میخکوبتان میکند. نقاشی کردن سختترین کار نیست. آدم باید نقاشیاش را به دیگران نشان دهد. بدترین قسمتاش همین است. در تنهایی به روی همه باز است؛ اما نقاشها اول از همه از آن میگذرند. تازه میترسم اسباب ناراحتی مادرم بشوم. هرچند که دو نفری رنج بردن وقتی همدیگر را دوست داریم تقریباً خوشبختیای دو نفره است. میگویند که من نسبت به سنام عقبماندهام معلممان درحالی که کارنامهام را در دست داشت به مادرم نشان داد که فرستادن من به دبیرستان عین دیوانگی است. به تنها کاری که علاقه دارم طراحی گرخت است: مادرم اینقدر خوشگل است که هیچوقت نمیتوانم تصویرش را بکشم. هیچکس هم بهجای من نمیتواند این کار را بکند. شب و روز مراقباش هستم. میبینم که مردها دور او میچرخند. کارشن مثل حلفهی پرستوهایی است که دیوارها را میتراشند؛ هر بار معجزه است که واژگون نمیشود.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸۸ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸۸ صفحه