
کتاب ماهور بارانی
معرفی کتاب ماهور بارانی
کتاب ماهور بارانی نوشتهی نیما ولیزاده و ماهور زائر میری، مجموعهای از شعرها و قطعههای ادبی است که در فضای معاصر فارسی خلق شدهاند. این اثر با نگاهی نو به مفاهیم اسطورهای، عاشقانه و فلسفی، تلاش دارد تجربههای زیسته و دغدغههای درونی انسان امروز را در قالب زبان شعر و روایتهای شاعرانه بازتاب دهد. در کنار شعرهای آزاد و غزلگونه، قطعههایی با ساختار روایی و نمادین نیز در کتاب دیده میشود که بهنوعی مرز میان شعر و نثر را کمرنگ کردهاند. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ماهور بارانی
ماهور بارانی اثری است که در مرز میان شعر و قطعههای ادبی حرکت میکند و با بهرهگیری از عناصر اسطورهای، عرفانی و عاشقانه، جهانی چندلایه و پررمزوراز را پیش روی مخاطب میگذارد. نیما ولیزاده و ماهور زائر میری در این کتاب، با زبانی تصویری و گاه نمادین، به جستوجوی معنا، هویت و تجربههای انسانی میپردازند. ساختار کتاب ترکیبی از شعرهای کوتاه و بلند، قطعههای روایی و روایتهایی با درونمایههای فلسفی است که هرکدام بهگونهای به مفاهیم عشق، فقدان، هویت، اسطوره و جستوجوی معنای زندگی اشاره دارند. در برخی بخشها، روایتهایی با شخصیتهای اسطورهای مانند میترا، آناهیتا و اهریمن دیده میشود که بهنوعی بازتابدهندهی دغدغههای هستیشناسانه و روانشناختی نویسندگان است. این اثر، نهتنها مجموعهای از شعرهای عاشقانه و عارفانه است، بلکه تلاشی برای بازآفرینی اسطورهها و پیوند آنها با زیست معاصر بهشمار میآید.
چرا باید کتاب ماهور بارانی را بخوانیم؟
ماهور بارانی با تلفیق شعر و روایت، تجربهای متفاوت از خواندن شعر فارسی معاصر را رقم زده است. این کتاب با بهرهگیری از نمادها و اسطورههای ایرانی، به بازخوانی مفاهیمی چون عشق، هویت، فقدان و جستوجوی معنا میپردازد و در عین حال، زبان شاعرانه و تصاویر بدیعی را پیش روی مخاطب میگذارد. تنوع قالبها و حضور قطعههای روایی در کنار شعرها، امکان مواجهه با لایههای مختلف معنایی را فراهم کرده است. برای کسانی که به دنبال تجربهای تازه در شعر معاصر و کشف پیوندهای میان اسطوره و زندگی امروز هستند، این کتاب میتواند الهامبخش باشد. همچنین، حضور دو شاعر با نگاههای متفاوت، به غنای اثر افزوده و امکان همنشینی صداهای مختلف را فراهم آورده است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان شعر معاصر، دوستداران ادبیات اسطورهای و کسانی که دغدغهی معنا، هویت و تجربههای عاشقانه و فلسفی دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال زبان تصویری و روایتهای شاعرانه هستند، این اثر مناسب است.
بخشی از کتاب ماهور بارانی
«شب بود و ماه خونی در آسمان میدرخشید. ستارگان بر دامن نو بوسه میزدند و در آغوش تاریکی، آرام میگرفتند. بههمراه سایهام بهسمت میتریوم میرفتم. در ورودی در سمت شرق قرار داشت. از شرق بود که خورشید طلوع کرد و نیروانای خیال را بر قامت جهان پوشاند. شرق هممعنای آغاز و ادراک معنا بود. به در ورودی معبد رسیدیم. بر فراز در معبد، این نوشته بر روی سنگی حکاکی شده بود: من خدای پیمان فروغ و روشنایی هستم. من نور ناخودآگاه بیکران را بر ناخودآگاه تو تاباندم و تو را به خودآگاهی رساندم. جهان جلوهها از نور من روشن است. من خویشتن حقیقی تو و تعادل میان ناخودآگاه و خودآگاه تو هستم. من معنابخش جهان و نور تنیده در تاروپود آن هستم. با خودت پیمان ببند و به تاریکی قدم بگذار. سایهات را در آغوش بگیر و به شب تاریک بیپایان پای بگذار. سایهام را در آغوش گرفتم؛ بخش فراموششده از وجودم که از آن میترسیدم. او زندانی برای ترسهای من بود و چهرهاش، درد و رنج بیپایان را بازتاب میداد. من بخشی از خود را در وجود او به امانت گذاشته بودم و نیروی زندگی را فراموش کرده بودم. سایه از من میگریخت؛ اما زنجیری که از حصار جهان بر پای او بسته بودم، او را بر زمین زد. زنجیر را گشودم و به چهرهی سایهی خویش نگریستم. من با این نیمهی فراموششدهی خود چه کرده بودم؟ او را در آغوش کشیدم و هر معنا را با ضد آن ویران کردم. من به معنا نمازی نداشتم. زندگی در جریان بود و ردای بیمعنایی بر تن کرده بود.»
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه