
کتاب مدیریت مشکلات رفتاری کودکان
معرفی کتاب مدیریت مشکلات رفتاری کودکان
کتاب الکترونیکی «مدیریت مشکلات رفتاری کودکان: راهنمایی برای متخصصانی که با والدین کار میکنند» نوشتهٔ «مارتین هربرت» و «جنی ووکی» و با ترجمهٔ سیامک طهماسبی، سامان مفاخری باشماق، مژده پورحسین دناک و طاهره فروزاننژاد توسط نشر رشد فرهنگ منتشر شده است. این کتاب به بررسی اختلالات رفتاری کودکان و راهکارهای مدیریت آنها میپردازد و بهویژه برای متخصصانی که با والدین کودکان دارای مشکلات رفتاری کار میکنند، طراحی شده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مدیریت مشکلات رفتاری کودکان
«مدیریت مشکلات رفتاری کودکان» اثری در حوزهٔ ناداستان و راهنمای تخصصی است که به موضوع اختلالات رفتاری کودکان و شیوههای مدیریت آنها میپردازد. نویسندگان با تکیهبر تجربیات بالینی و پژوهشهای روانشناختی، کتاب را بهگونهای تدوین کردهاند که هم برای والدین و هم برای متخصصان حوزهٔ سلامت روان، آموزش و خدمات اجتماعی قابل استفاده باشد. ساختار کتاب شامل معرفی انواع اختلالات رفتاری، بررسی عوامل خانوادگی و محیطی مؤثر بر رفتار کودک، و ارائهٔ برنامههای آموزشی و مداخلاتی است که میتواند در خانه، مدرسه یا مراکز نگهداری کودک اجرا شود. بخشهایی از کتاب به نقش والدخواندهها، معلمان و مراقبان در مدیریت رفتار کودکان اختصاص یافته و همچنین به موضوعاتی مانند دلبستگی، فرزندخواندگی و تأثیر جداییهای خانوادگی بر سلامت روان کودک پرداخته است. این کتاب با ارائهٔ مثالهای واقعی، ابزارهای ارزیابی و فرمهای کاربردی، راهنمایی عملی برای مواجهه با مشکلات رفتاری کودکان فراهم میکند و تلاش دارد ارتباط میان خانه و مدرسه را در مدیریت این مشکلات تقویت کند.
خلاصه کتاب مدیریت مشکلات رفتاری کودکان
کتاب «مدیریت مشکلات رفتاری کودکان» با بررسی ریشهها و پیامدهای اختلالات رفتاری در کودکان آغاز میشود و به نقش خانواده، مدرسه و محیطهای مراقبتی در شکلگیری یا کاهش این مشکلات میپردازد. نویسندگان ابتدا به تعریف اختلالات رفتاری مانند اختلال نافرمانی مقابلهای و اختلال سلوک میپردازند و ملاکهای تشخیصی آنها را بر اساس منابع معتبر روانپزشکی شرح میدهند. سپس پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت این اختلالات، از جمله مشکلات تحصیلی، طرد اجتماعی، افزایش احتمال بزهکاری و آسیبهای روانی در بزرگسالی را بررسی میکنند. در ادامه، کتاب به عوامل خطرساز و حمایتی در خانواده میپردازد و تأکید میکند که سبک فرزندپروری، میزان محبت و انضباط، و کیفیت روابط والد-کودک نقش مهمی در پیشگیری یا تشدید مشکلات رفتاری دارند. همچنین به اهمیت دلبستگی ایمن و نقش والدخواندهها و مراقبان در زندگی کودکانی که از خانوادهٔ اصلی جدا شدهاند، اشاره شده است. بخشهایی از کتاب به آموزش والدین و معلمان برای مدیریت رفتارهای چالشبرانگیز اختصاص یافته است. نویسندگان با ارائهٔ برنامههای آموزشی مبتنیبر رویکرد شناختی-رفتاری، راهکارهایی برای افزایش مهارتهای حلمسئله، کاهش تنبیههای ناکارآمد و تقویت رفتارهای مثبت در کودکان پیشنهاد میکنند. همچنین به ابزارهای ارزیابی، فرمهای سنجش و راهنمایی برای پیگیری پیشرفت کودک در طول مداخلات اشاره شده است. در فصلهایی از کتاب، به مشکلات خاص کودکان در خانوادههای فرزندخوانده و مراکز مراقبتی پرداخته شده و تأثیر جدایی، جابجایی و تجربههای آسیبزا بر سلامت روان و رفتار کودک بررسی شده است. در نهایت، کتاب بر اهمیت همکاری میان والدین، معلمان و متخصصان تأکید دارد و هدف خود را ارتقای مهارتهای فرزندپروری مثبت و ایجاد محیطی حمایتی برای رشد سالم کودکان میداند.
چرا باید کتاب مدیریت مشکلات رفتاری کودکان را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی جامع به موضوع اختلالات رفتاری کودکان، نهتنها به تشخیص و تعریف این مشکلات میپردازد، بلکه راهکارهایی برای مدیریت و پیشگیری از آنها ارائه میدهد. مطالعهٔ این اثر به متخصصان، والدین و معلمان کمک میکند تا با درک بهتر ریشههای مشکلات رفتاری، بتوانند مداخلات مؤثرتری را طراحی و اجرا کنند. همچنین، کتاب با ارائهٔ مثالهای واقعی و ابزارهای کاربردی، امکان استفادهٔ عملی از مطالب را در موقعیتهای مختلف فراهم میکند و به بهبود ارتباط میان خانه و مدرسه کمک میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ «مدیریت مشکلات رفتاری کودکان» برای روانشناسان، مشاوران، معلمان، والدین و مراقبانی که با کودکان ۲ تا ۱۰ سال دارای مشکلات رفتاری سروکار دارند، مناسب است. این کتاب بهویژه برای کسانی که بهدنبال راهکارهایی برای مدیریت رفتارهای چالشبرانگیز کودکان در خانه یا مدرسه هستند، مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب مدیریت مشکلات رفتاری کودکان
«عنوان این فصل، به منظور توصیف حال والدین درماندهای انتخاب شده است که بنظر احساس میکنند کودکشان، بخشهای مهمی از زندگی خانواده را تحت کنترل در آورده و در زمینههای بسیاری غیرقابل کنترل میباشند. این عنوان هنگامی که برای کودکان نافرمان پیشدبستانی که در اواخر یک سالگیاند به کار برده میشود، ممکن است اغراقآمیز به نظر برسد. اما زمانیکه ما به رفتار ضداجتماعی و پرخاشگرانه بسیار مشهود و قابل رویت بعضی از نوجوانان فکر میکنیم، چندان هم مبالغهآمیز نیست. در جریان سالها تجربه، نویسندگان کتاب حاضر با والدینی ملاقات کردهاند که احساس میکنند توسط کودکان کمسنوسال، و نوجوانان بزرگترشان (واقعاً و مجازاً) آسیب دیده و مورد سوءاستفاده (جسمی و عاطفی) قرار گرفتهاند. از طرف دیگر، ما همچنین به کودکانی آرامی که در مواجهه با ترس بهعنوان بخشی از تجربیات روزمرهشان، بسیار گیج و دستپاچه میشوند مشکوک میشویم. مادری که در یکی از گروههای مهارتهای فرزندپروری شرکت کرده بود نگرانیاش را دربارهٔ کارولی دختر ۸ سالهاش اینگونه بیان میکند: کارولی، غالباً بدخلق بود. از همان اوایل یک سالگی، نافرمان و حرفنشنو بود حتی قبل از اینکه به دورهٔ نوپایی برسد، کودکی دشوار بود و مداماً بیقراری و گریهوتاله میکرد. با وجود خستگی زیاد خیلی کم میخوابید. در اوایل بهداشتیاران به من و همسرم تام گفته بودند، که با بزرگ شدن، مشکلاتش نیز برطرف خواهند شد. ولی ما فهمیدیم که بهطور روزافزونی، نافرمانی و پرخاشگری او بیشتر میشود. حتی او را قبل از آغاز مدرسه، از شیرخوارگاه اخراج کردند. من و تام هر نوع برنامهٔ انضباطی که فکرش را بکنید امتحان کردیم؛ از تهدید کردن، کتک و حتی جایزه و پاداش، هیچ یک از اینها کارگر نبودند. من متوجه شدم که معلمش، تنها ما را در رفتارهای نامناسب او مقصر میداند و میگفت رفتار دخترم در مدرسه، غیرقابل قبول است.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۱ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۵۱ صفحه