
کتاب ذهن آگاه
معرفی کتاب ذهن آگاه
کتاب الکترونیکی «ذهن آگاه» نوشتهٔ الن لنگر و با ترجمهٔ سیما حمیدی، توسط نشر بله منتشر شده است. این اثر در حوزهٔ روانشناسی و سلامت ذهن و بدن قرار میگیرد و به بررسی نقش ذهنآگاهی در بهبود کیفیت زندگی و سلامت جسمانی میپردازد. نویسنده با تکیهبر پژوهشهای چند دههای خود، تلاش کرده است ارتباط میان نگرشها، باورها و وضعیت جسمی را بهزبان علمی و با مثالهای واقعی توضیح دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ذهن آگاه
«ذهن آگاه» اثری ناداستان و پژوهشی است که در قالبی تحلیلی و روایی، به بررسی پیوند میان ذهن و بدن میپردازد. الن لنگر، روانشناس اجتماعی، در این کتاب با استفاده از تجربیات شخصی و یافتههای علمی، نشان داده است که چگونه ذهنآگاهی میتواند بر سلامت جسم و روان تأثیر بگذارد. ساختار کتاب بر پایهٔ روایتهای واقعی، مطالعات موردی و تحلیلهای علمی شکل گرفته است و هر فصل به یکی از جنبههای ذهنآگاهی و تأثیر آن بر زندگی روزمره و سلامت میپردازد. این کتاب نهتنها به نظریههای روانشناسی میپردازد، بلکه با مثالهای ملموس و آزمایشهای علمی، خواننده را به بازنگری در باورهای خود دربارهٔ بیماری، سلامت و نقش ذهن در این فرایندها دعوت میکند. «ذهن آگاه» با رویکردی پژوهشی و کاربردی، تلاش دارد مرزهای سنتی میان ذهن و بدن را به چالش بکشد و راههایی برای بازیابی کنترل فرد بر سلامت خود ارائه دهد.
خلاصه کتاب ذهن آگاه
کتاب «ذهن آگاه» بر پایهٔ پژوهشهای چند دههای الن لنگر، به بررسی این پرسش میپردازد که چگونه ذهنآگاهی و تغییر نگرش میتواند بر سلامت جسمانی و روانی تأثیر بگذارد. نویسنده با روایت تجربهٔ شخصی خود از بیماری مادرش و تأثیر نگرشهای پزشکی و اجتماعی بر روند درمان، نشان میدهد که برچسبهای پزشکی و باورهای رایج دربارهٔ بیماری تا چه اندازه میتوانند بر کیفیت زندگی و حتی مسیر درمان تأثیرگذار باشند. لنگر در این کتاب، مفهوم ذهنآگاهی را فراتر از مراقبه و تمرینات خاص معرفی کرده و آن را بهعنوان فرایندی فعال برای توجه به تفاوتها و جزئیات زندگی روزمره مطرح میکند. او با مثالهایی از آزمایشهای علمی، مانند آزمایش ضدساعتگرد، نشان داده است که تغییر محیط و نگرش میتواند حتی بر شاخصهای فیزیولوژیک افراد مسن تأثیر بگذارد و آنها را جوانتر و سالمتر کند. در بخشهایی از کتاب، نویسنده به نقد قوانین و برچسبهای پزشکی میپردازد و توضیح میدهد که بسیاری از این مرزبندیها و تشخیصها، ساختهٔ ذهن انسان هستند و میتوانند به پیشگوییهای خودتحققبخش منجر شوند. او تأکید کرده است که با افزایش ذهنآگاهی و بازنگری در باورها، افراد میتوانند کنترل بیشتری بر سلامت خود بهدست آورند و حتی روند بیماریهای مزمن را تغییر دهند. پیام اصلی کتاب این است که ذهن و بدن یک سیستم یکپارچهاند و هر تغییری در نگرش و آگاهی میتواند به تغییرات واقعی در وضعیت جسمی و روانی منجر شود.
چرا باید کتاب ذهن آگاه را بخوانیم؟
این کتاب با ارائهٔ پژوهشهای علمی و مثالهای واقعی، به خواننده کمک میکند تا نقش ذهنآگاهی را در سلامت جسم و روان بهتر درک کند. «ذهن آگاه» بهویژه برای کسانی که به دنبال راههایی برای بهبود کیفیت زندگی، کاهش استرس و افزایش کنترل بر وضعیت سلامت خود هستند، میتواند الهامبخش باشد. نویسنده با نقد باورهای رایج و ارائهٔ دیدگاههای نو دربارهٔ ارتباط ذهن و بدن، فرصتی برای بازاندیشی در عادات فکری و رفتاری فراهم میکند. مطالعهٔ این کتاب میتواند به ایجاد نگرشی تازه نسبت به بیماری، سلامت و نقش فعال فرد در فرایند درمان منجر شود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ «ذهن آگاه» برای علاقهمندان به روانشناسی، سلامت ذهن و بدن، افرادی که با بیماریهای مزمن یا استرسهای روزمره دستوپنجه نرم میکنند و کسانی که به دنبال راههایی برای افزایش کیفیت زندگی و بهبود نگرش خود هستند، مناسب است. همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران حوزهٔ روانشناسی و علوم رفتاری، این کتاب میتواند منبعی ارزشمند باشد.
بخشی از کتاب ذهن آگاه
«وقتی مادرم ۵۶ ساله بوده به سرطان پستان مبتلا شد. این بیماری تمام بدن او را تحت تأثیر قرار داده بود و پزشکان از درمانهای سخت و دشواری خبر داده بودند که پیشروی او بود. از همان ابتدا پیشبینیها چندان امیدوارکننده نبودند. دوران مبارزه او با سرطان، از کشف اولین توده زیر بغل تا گسترش آن به پانکراس، هم برای او پر از مشقت و هم برای من بسیار ترسناک بود. پزشکان تنها چند ماه زندگی دیگر برای او پیشبینی کرده بودند. با این حال، من به سختی تلاش کردم تا روحیه او را حفظ کنم و به خودم میگفتم که این کابوس به زودی پایان خواهد یافت. یکی از همکارانم مرا بسیار خوشبین خطاب کرد، که شاید روشی مودبانه برای بیان این بود که من در انکار به سر میبرم. (من به انکار باور ندارم، اما بعدا در این باره صحبت خواهم کرد). اما ناگهان، اتفاق شگفتانگیزی رخ داد: سرطان مادرم کاملاً ناپدید شد. در ابتدا، همهمان از این خبر بسیار خوشحال شدیم. اما به زودی متوجه شدم که درمان چه تأثیرات سختی بر روی او گذاشته است. چون پزشکان انتظار زنده ماندن او را نداشتند، پس از ترخیص او هیچگاه تحت برنامهٔ فعالیت بدنی قرار نگرفته بود. با بازگشت به خانه بسیار ضعیف شده و قادر به راه رفتن نبود. راه رفتن او به ویلچر محدود شد که حس کمسلامتی بیشتری به او میداد.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه